ماه ژوئیه قرار بود ماه تاجگذاری بنیامین نتانیاهو و جناح راست اسرائیل باشد. نتانیاهو علیرغم سه اتهام رسمی در زمینه فساد و رشوهگیری و در پی سه انتخابات در طول یک سال موفق شده بود چهارمین دوره نخستوزیری خود را آغاز کند.
همهگیری کرونا و وضعیت اضطراری که پیش آمد به نفع نتانیاهو تمام شد. نتیجه این اوضاع شکلگیری «ائتلاف کرونا» بود، لحافی چهلتکه از احزاب راست و تکهپارههایی از چپ میانه به رهبری رقیب اصلی بیبی، ژنرال بنی گانتز، فرمانده کل سابق ارتش.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نتانیاهو میخواست دوره جدید زمامت خود را با کنترل موفق ویروس کرونا و سپس الحاق بخشهایی از کرانه غربی به خاک اسرائیل (با توافق دونالد ترامپ و جرد کوشنر) آغاز کند. این آخری قرار بود در روز اول ژوئیه صورت بگیرد. اولی هم به نظر موفق بود. پس از پایان سیاست قرنطینه اکید، نتانیاهو به مردم گفت: «بروید یک لیوان آبجو بخورید.»
اوضاع اما دگرگون شد. اول ژوئیه آمد و رفت و خبری از الحاق خاک کرانه غربی نبود. نهایتا این امضای توافق تاریخی صلح با امارات متحده عربی بود که باعث شد طرح الحاق کنار گذاشته شود. وضعیت کرونا هم بدتر شد و میزان ابتلا در حالی اوج گرفت که میزان بیکاری هم بالارفت. تعداد بیکاران اسرائیل اکنون به قریب یک میلیون نفر رسیده است.
این اوضاع باعث خشم مردم اسرائیل و ریختنشان به خیابان شد. سه اتفاق مشخص بود که این خشم را به جنبش اعتراضی پایدار بدل کرد.
اول در اواخر ماه ژوئن در یکی از حرکاتهای اعتراضی مقابل خانه نتانیاهو، امیر هاسکل، سرتیپ بازنشسته ارتش، دستگیر شد. دستگیری یک مقام ارشد نظامی برای بسیاری از مردم بهتآور بود. روز بعد، هزاران نفر در همبستگی به تظاهرات پیوستند.
اتفاق بعدی روی صفحه تلویزیون صورت گرفت. میزبان محبوبترین برنامه هفتگی تلویزیون اسرائیل خطاب به تزاهی هنگبی، وزیر کشاورزی، گفت که به خاطر رکود اقتصادی بعضی از مردم غذا برای خوردن ندارند. آقای وزیر گفت: «مزخرف میگویید.» او مجبور به معذرتخواهی شد اما همین یک کلمه باعث شد تعداد مردم معترض دوبرابر شود.
و بالاخره میرسیم به اتفاق سوم: در شرایطی که آمار بیکاری در اسرائیل هر روز بالا و بالاتر میرود، کمیته مالیه مجلس تقاضای نتانیاهو برای ۹ سال بازگشت مالیاتی به خاطر مخارجی که در خانه شخصی خود در شهر قیصریه کرده است، تایید کرد. این صرف مخارج دولتی برای خانه شخصی نتانیاهو باعث انتقادهای شدید هم از چپ و هم از راست شد و بیبی در آخر تقاضای خود را پس گرفت.
این جا بود که برای اولین بار در ده سال گذشته دیدیم که نتانیاهو دیگر آگاهی سیاسی مردم اسرائیل را در سیطره خود ندارد. ماه ژوئیه که قرار بود ماه بیبی باشد در حالی تمام شد که او در خانه شخصیاش در قیصریه پنهان شده بود و دور تا دور خانه را صفوف متعدد پلیس ضدشورش گرفته بودند.
محوریت جنبش اعتراضی در تظاهراتهای هفتگی شب شنبه در میدان پاریس در مقابل مقر دولتی نتانیاهو در خیابان بالفور اورشلیم بوده است. تعداد معترضین هر هفته اضافه میشود و خشونت هم پا به پای آن بالا رفته است. در میان معترضین همه قشری را میبینیم: از معترضین مسنتر طبقه متوسط که احساس میکنند کشورشان دارد از دست میرود تا جوانانی که برای اولین بار در تظاهرات شرکت میکنند. آنان احساس میکنند کشورشان به آینده آنها بیاعتنا است.
اما تمرکز اصلی تمام معترضین، تقاضای کنار رفتن نتانیاهو است. این قضیه حتی فراتر از عزم دفاع از نهادهای دموکراتیک اسرائیل و یا مقابله با فساد دولتی است. قضیه ایدئولوژیک نیست، شخصی است.
مردم اسرائیل علاقه چندانی به الحاق خاک کرانه غربی ندارند اما پایان اشغال خاک فلسطین را مسالهای فوری نمیبینند. بیست سال از ناکامی بزرگ کمپ دیوید ۲۰۰۰ میگذرد و بیش از یک دهه نیز از دولت نتانیاهو که در زمینه صلح با فلسطینیها کار چندانی نکرده است. اسرائیلیها راهی به سوی راهحل پایدار مساله فلسطین نمیبینند.
اما صدای مقابله با اشغال نیز جای خود را در اعتراضات پیدا کرده است. هر هفته که میگذرد پلاکاردهایی با شعارهایی همچون «پایان اشغال» و «فلسطین آزاد» بیشتر جای خود را میان پلاکاردهای «دموکراسی برای همه» و «پایان فساد دولتی» پیدا کردهاند.
شعار «عدالت برای ایاد» نیز در میان معترضین بالا رفته است. این اشاره به ایاد الحلاق است، جوان ۳۲ساله فلسطینیِ دارای اوتیسم که در اواخر ماه مه به ضرب گلوله پلیس در اورشلیم کشته شد. نیروهای پلیسی که به او شلیک کردند دادگاهی نشدهاند. مرگ ایاد در همان روزهایی بود که قتل جورج فلوید توسط پلیس در ایالت مینهسوتا جنبشی در سراسر آمریکا به راه انداخت.
حمله به معترضین
چنانکه در بسیاری از نقاط جهان میبینیم، متحدین نتانیاهو شروع به حمله به معترضین کردهاند. امیر اوهانا، وزیر امنیت عمومی، از پیشبرندگان اصلی این حملات لفظی بوده است.
نواری از اوهانا پخش شد که نشان میداد از مامورین ارشد پلیس خواسته برخوردی سرسخت با معترضین داشته باشند. در این نوار میشنویم که او حتی سؤال میکند که امکان ممنوع کردن اعتراضات هست یا نه (چنین کاری غیرقانونی است). اوهانا در عموم نیز به معترضین حمله کرده و آنها را «آنارشیست» و «آشوبگر» خوانده است. نتانیاهو با تکرار حرفهای وزیرش معترضین را متهم کرده که «بیماری پخش میکنند».
حملات خطرناکتر اما، نه لفظی که فیزیکی بودهاند. در خیابانهای اورشلیم و تلآویو دیدم که نیروهای «لا فامیلیا» گروهی از هولیگانهای نژادپرست فوتبال مرتبط با باشگاه فوتبال بیتار اورشلیم در تظاهرات صلحآمیز نفوذ کردند و از درون جمعیت دست به حمله زدند. این باشگاه فوتبال از ابتدای تاسیسش در سال ۱۹۳۶ مرتبط با جناح راست جنبش صهیونیستی و سپس اسرائیل بوده است.
ادامه جنبش
اکثریت معترضین از جنبشهای مردمیاند و افرادی که برای اولین بار وارد صحنه سیاست شدهاند. هنوز شاهد تولد رهبریای که بتواند جنبش را به یک پروژه سیاسی قابلاتکا بدل کند نبودهایم. خواست بیشتر مردم پایان چهارده و نیم سال حکومت نتانیاهو و فساد اقتصادی او است. خیلیها نمیدانند چطور میشود به این هدف رسید و قدم بعدی چیست.
حزب نتانیاهو با کاهش محبوبیت مواجه شده اما همچنان از قدرت بالایی برخوردار است. بسیاری مردم اسرائیل هنوز او را تنها رهبر قابل تصور میدانند. قدرت ماندگاری نتانیاهو دقیقا همین بوده است: در واقع این او نیست که پیروز میشود، این چپ است که مدام میبازد. احزاب چپ برای جانشینی نتانیاهو نامزدهای میانهرویی پیش میگذارند که انگار نسخه بدل خود بیبی هستند. نتانیاهو در ضمن برای جلوگیری از ظهور رقبای درون حزبی افراد کمتر شناختهشدهای همچون اوهانا را در سمتهای کلیدی قرار دادهاست.
اعتراضات اما فشار بسیاری بر نتانیاهو وارد آوردهاند و موجب تغییر نیز شدهاند. او مجبور شده قول کمک مالی به خانوادهها و شرکتهای کوچک بدهد. در ضمن بعد از پنج ماه همهگیری کرونا بالاخره یک مقام دولتی را مسؤول مبارزه با ویروس کرونا کرده است. از سوی دیگر به فکر وارد کردن کشور به یک چرخه انتخاباتی دیگر در ماه نوامبر است. این را بگذارید کنار موج سوم احتمالی ویروس کرونا، فصل آنفولانزا و افزایش مداوم بیکاری. اینگونه محاکمه نتانیاهو در شرایطی آغاز خواهد شد که کشور در آشوب است.
حتی پس از رفتن نتانیاهو، مردم اسرائیل که سالهای بسیاری را تحت لوای او گذراندهاند، باید دست به بازسازی فضای سیاسی کشور بزنند. یکی از کنشگران به من گفت: «پس از رفتن نتانیاهو هم ما برای بازسازی نهادهایی که نابود کرده به زمان نیاز داریم. طول میکشد تا مردم دوباره به سیستم اعتماد کنند.»
شکاف جامعه اسرائیل واقعی است. در یک سو، شهروندانی را داریم که وفادار به حفظ و تقویت نهادهای مشروع اسرائیل براساس برابری برای تمام شهروندانند. از سوی دیگر این نهادها را سد راه دولتی ناسیونالیستیتر و تهاجمیتر میبیند که بتواند مقابل جامعه بینالمللی بایستد.