دو ماهی که تا انتخابات نوامبر ریاست جمهوری آمریکا مانده، برای مبارزه با جمهوری اسلامی ایران و بلندپروازیهای هستهای و منطقهای آن حیاتی است. دولت ترامپ باید کارزار «فشار حداکثری» را ادامه دهد و درعینحال از بازگشت به توافق هستهای معیوب گذشته جلوگیری کند.
نیوزویک در یادداشتی با عنوان «مقابله با ایران قبل از انتخابات نوامبر» به قلم جیکوب ناجل و مارک دبوویتز از بنیاد دفاع از دموکراسیها پیشنهاد داده که در ابتدا، دولت آمریکا باید بهسرعت کل بخش مالی جمهوری اسلامی را در فهرست سیاه قرار دهد، درنتیجه این اقدام، ۱۳ بانک ایرانی باقیمانده از سیستم پیامرسانی مالی سوئیفت خارج میشوند. تنها یک بانک باید در این سیستم باقی بماند تا تجارت بشردوستانه را انجام دهد. این کار اکسیژن مالی تهران را قطع میکند و موجب میشود اعتراضات مربوط به سوخت و اعتصابات کارگری علیه رژیم ادامه یابد و در مذاکرات آینده، ابتکار عمل را به آمریکا میدهد.
دولت همچنین باید با پر کردن شکافها در رژیم تحریمهای ایالاتمتحده، «دیوار تحریمهای بازدارنده سیاسی و تجاری» خود را کامل کند. این اقدام باید شامل تحریمهای بیشتر بر اقدامات حمایتآمیز رژیم از تروریسم، برنامه موشک بالستیک، اقدامات ناقض حقوق بشر و فساد باشد.
جمهوریخواهان همچنین باید با تصویب قطعنامهای در کنگره تصریح کنند که لغو تحریمها توسط دولت بایدن موقتی خواهد بود و چنین اقدامی باعث تغییر دیدگاههای بازار نسبت به رفتارهای غیرقانونی تهران نمیشود. شرکتهای بینالمللی باید انتظار داشته باشند که در صورت به قدرت رسیدن جمهوریخواهان در چهار سال آینده، همه تحریمها بازگردانده شود و سرمایهگذاریهای خود در ایران را از دست بدهند.
دیوار تحریمها به یک مؤلفه بینالمللی هم نیاز دارد. در تاریخ ۲۰ اوت، دولت بهدرستی از حق آمریكا برای بازگرداندن یکجانبه تحریمهای شورای امنیت استفاده کرد. این اقدام میتواند مانع انقضای تحریمهای تسلیحاتی معمول سازمان ملل متحد علیه ایران در ماه اکتبر و همچنین تحریم موشکی در سال ۲۰۲۳ شود. همچنین ممنوعیت تولید مواد قابل شکافت هستهای در خاک ایران را بازمیگرداند. سایر اعضای شورا مخالف واشنگتن کار میکنند، اما با فرض پیشبرد بازگشت سریع تحریمها، دولت بایدن باید از اهرم حاصل استفاده کند.
چه رئیسجمهور بایدن و چه رئیسجمهور ترامپ، میتوانند در مورد یک قطعنامه اصلاحشده شورای امنیت مذاکره کنند؛ توافقنامهای که تحریمهای تسلیحاتی و موشکی را تمدید کند و قابلیتهای غنیسازی اورانیوم و پردازش مجدد پلوتونیوم ایران را از بین ببرد. این بخشی از یک توافق هستهای بهتر است.
مشاوران بایدن اکنون در حال بررسی چگونگی بازگشت به توافق هستهای ۲۰۱۵ هستند؛ توافقی که به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) معروف شده، یا حتی به توافق موقت سال ۲۰۱۳، یعنی برنامه اقدام مشترک.(JPOA) آنها همچنین در حال بررسی یک امکان توافق جدید و جامعتر هستند. در این پیشنهادها بهاشتباه تصور شده كه برداشتن تحریمهای پیشرو، ایران را به میز مذاکره بازمیگرداند. ایدهای که در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۵ اجرا شد، ایده بدی بود. اجرای آن در سال ۲۰۲۱ به همان اندازه اشتباه است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برای جلوگیری از تکرار چنین اشتباهاتی، درک چگونگی ارتکاب آنها در وهله اول مهم است.
در سال ۲۰۱۲، مقامات آمریکایی برای یک دیدار مخفیانه وارد اسرائیل شدند. این مقامات گفتند که ایالاتمتحده باید جمهوری اسلامی را از رکود هستهای که در آن زمان دچارش بود خارج کند. آنها میخواستند در ازای دریافت امتیازات جزئی هستهای، تحریمها را بردارند. آمریکاییها این طرح را «اقدامات اعتمادساز» نامیدند؛ مفهومی كه محور رویكرد كلی دولت اوباما در مذاكرات ایران شد و به نظر میرسد كه بار دیگر بخشی از برنامه آینده بایدن باشد.
آمریکاییها گفتند که اگر تهران آنها را رد کند، ایالاتمتحده و شرکایش تحریمها را اعمال میکنند. اسرائیل نسبت به این سرازیری لغزنده هشدار داد و پیشبینی کرد که کنترل مذاکرات بسیار مشکل میشود و کار بهجایی میرسد که مذاکرهکنندگان ترجیح میدهند که به یک معامله برسند؛ چون هرگونه معاملهای از هیچ بهتر است.
مقامات اسرائیلی خواستار تعهد کامل ایران به همه قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل، ازجمله تعلیق کامل غنیسازی و پردازش مجدد هستهای بودند. همچنین، آنها خواستار افشای کامل کلیه فعالیتهای گذشته هستهای و ساخت سلاح بودند. اسرائیلیها گفتند که تنها در این صورت باید با برداشتن تحریمها به جمهوری اسلامی پاداش داد.
مقامات آمریکایی اصرار داشتند که یک توافق نهایی به تعهد کامل به کلیه قطعنامههای سازمان ملل، از جمله توقف غنیسازی اورانیوم، بازفرآوری پلوتونیوم و ذخایر آبسنگینو همچنین از بین رفتن همه ابعاد نظامی برنامه هستهای ایران و توقف کامل جاهطلبیهای هستهای ایران منجر خواهد شد.
ما میدانیم که چه پیش آمد. مذاکرهکنندگان ایرانی با همتایان آمریکایی خود گفتگو کردند و آمریکاییها میخواستند قبل از پایان دوره دوم باراک اوباما به یک توافق برسند. توافق موقت سال ۲۰۱۳ صرفاً برای نشستن پای میز مذاکره، میلیاردها دلار به ایران داد؛ همراه با به رسمیت شناختن بیسابقه حقوق غنیسازی ایران که در چندین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل رد شده بود و شروط مربوط به محدودیتهای هستهای مهم را به پایان رساند.
برجام سال ۲۰۱۵ از این فراتر رفت و تخفیف گستردهای در تحریمها به رژیم ایران اعطا کرد. این توافق، مسیرهایی را باز گذاشت که براساس آن در مدت هشت تا پانزده سال ایران به قابلیتهای غنیسازی در ابعاد صنعتی دست مییافت و زمان ساخت سلاح به نزدیک به صفر میرسید.
این معامله به ایران حق اولیه کار تحقیق و توسعه برای سانتریفیوژهای پیشرفتهای که پنهان کردن آنها آسانتر است را داد. همچنین به جمهوری اسلامی فضای بیشتری برای توسعه موشکهای بالستیک و همچنین دسترسی به سلاحهای سنگین داد؛ چنانکه تحریمهای معمول تسلیحاتی و موشکی سازمان ملل متحد طی پنج تا هشت سال منقضی شد. همچنین این معامله تهران را به عادیسازی کامل دیپلماتیک، اقتصادی و هستهای رساند؛ بدون اینکه هیچیک از اهدافی که مقامات آمریکایی به اسرائیل قول داده بودند، محقق شود.
چطور از رخ دادن این اشتباهات جلوگیری کنیم؟
نخست، ایالاتمتحده باید تلاشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) را، بهخصوص پس از سفر هفته گذشته رافائل گروسی، مدیرکل آژانس انرژی اتمی به تهران، تقویت کند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید به تقاضای خود برای تعهد کامل ایران به توافقنامههای موجود ادامه دهد.
این توافقنامهها شامل توافقی است که هفته گذشته به آژانس حق بازدید از دو سایت اتمی را داد؛ دو سایتی که گفته میشود ایرانیها فعالیتهای هستهای غیرقانونی و ناقض پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی را در آن پنهان میکنند.
گروسی باید تأکید داشته باشد که تهران به تعهداتش پایبند بماند، بدون اینکه حق بازدیدهای آینده محدود شود. این بازدیدها شامل بازرسیهایی است که بر اساس منابع بایگانی هستهای ایران، از سوی آژانس صورت میگیرد. این بایگانی که توسط موساد اسرائیل از ایران خارجشده، شامل جزییات جدیدی درباره فعالیتهای تسلیحاتی گذشته تهران و فراتر از آن چیزی است که آژانس انرژی اتمی و سرویسهای اطلاعاتی غربی در زمان توافق هستهای ۲۰۱۵ میدانستند.
متأسفانه به نظر میرسد که تهران این دور را از واشنگتن برده است. برای هماهنگی بازدیدهای بازرسیهای هستهای، جمعآوری نمونههای خاک در سایتها، تجزیهوتحلیل آنها و آماده کردن گزارش، زمانی نسبتاً طولانی لازم است و دستیابی به آنها پیش از انتخابات آمریکا امکانپذیر نیست. آژانس انرژی اتمی، همچنین باید جمهوری اسلامی را برای اعلام آشکار نقض برجام محکوم کند. اگر این رژیم توافق برجام نقض کند، این توافق نمیتواند معتبر باقی بماند.
درحالیکه آژانس انرژی اتمی وظایف خود را دنبال میکند، سرویسهای اطلاعاتی ایالاتمتحده، اسرائیل و دیگر قدرتهای غربی باید به تلاشهای مخفیانه خود برای توقف برنامه هستهای غیرقانونی و فعالیتهای تروریستی ایران ادامه دهند.
بر اساس گزارشها، عملیات خرابکاری در ماه ژوئیه که علیه برنامه سانتریفیوژ پیشرفته ایران در نطنز اتفاق افتاد، موجب تعویق یکیدوساله برنامه هستهای این کشور شد. ایالاتمتحده، اسرائیل و دیگر کشورهایی که احتمالاً درگیر این موضوع هستند، باید ضربه زدن به تأسیسات هستهای ایران، زیرساختهای موشکی و نظامی ایران و همچنین نیروهای ایرانی و نیابتی در منطقه را ادامه دهند. دولت اوباما این اشتباه را مرتکب شد که دستان ایالاتمتحده و سرویسهای اطلاعاتی خارجی را بست. حالا واشنگتن باید از این اهرم علیه تهران استفاده کند.
بازگشت سریع تحریمهای سازمان ملل، در صورت تکمیل، باید مبنای اصلی مذاکرات آینده با ایران قرار گیرد تا از اشتباهات مشابه برجام جلوگیری شود. دورههای طولانیتر برداشتن تحریمها و بازرسیهایی که اندکی بهتر باشد، کافی نیست.
توافقنامه جدید باید تمام مسیرهای ایران به سمت سلاح هستهای را برای همیشه ببندد. با این فرض که رژیم ممکن است مواد شکافپذیر را در خاک خود تولید نکند - و مانند بیش از ۳۰ کشور دیگر، سوخت هستهای تولید انرژی برای مصارف غیرنظامی را از بازار آزاد خریداری کند. همچنین، ایران باید درباره همه فعالیتهای هستهای و تسلیحاتی، مواد و تجهیزات و محدودکردن برنامه توسعه موشکی که آمریکا و متحدان منطقهای آمریکا را تهدید میکند، شفاف عمل کند. این مبنای کار قبل از سال ۲۰۱۳ بود و باید به همین ملزومات برگردیم.
این درخواست بیش از حدی از دولت ترامپ و تیم بایدن است که با سیاست ایران همکاری کنند. سیاست امروز آمریکا همین است؛ اما آنها میتوانند درحالیکه از اشتباهات گذشته درس میگیرند، متحد عمل کنند تا سیاست مؤثرتری را درباره ایران به اجرا درآورند. این هم برای آمریکاییها خوب است و هم برای متحدان خاورمیانهای آنها که در برد موشکهای ایران هستند و از بمب اتمی احتمالی ایران میترسند.