محمود فکری سرمربی استقلال شد. او طی دهه ۷۰ و ۸۰ حدود ۱۵ سال بازیکن تیم استقلال بود. فکری در ۱۴۵ بازی کاپیتانی در تیم استقلال را تجربه کرده است و پس از مهدی رحمتی رکورددار کاپیتانی در این باشگاه است. محمود فکری مربیگری را ۱۳ سال پیش از تیم شیرین‌فراز کرمانشاه آغاز کرد اما طی این سال‌ها به طور مداوم مربیگری نکرد. در چند دوره کوتاه‌مدت دستیاری در تیم استقلال، مس کرمان و صبا را در کارنامه مربیگری خود دارد و از دو سال پیش پی‌درپی سرمربیگری در چندین تیم را پشت سر گذاشت و هر بار با فسخ قرارداد از این تیم به آن تیم رفت. نفت مسجدسلیمان، شاهین شهرداری بوشهر، سرخپوشان پاکدشت، آلومینیوم اراک و خوشه طلایی تیم‌هایی بودند که فکری در لیگ یک سرمربیگری در آن‌ها را پشت سر گذاشت اما بهترین کارنامه او در مربیگری باز هم دوره‌ای کوتاه در نساجی بود، اولین تجربه در لیگ برتر که فکری توانست طی ۱۰ بازی نتایج خوبی را کسب کند.

استقلال که فصل گذشته را با آندره‌آ استراماچونی، سرمربی سابق اینترمیلان و اودینزه شروع کرده بود، فصل جدید لیگ برتر را با محمود فکری با سابقه مربیگری در خوشه طلایی، سرخپوشان پاکدشت و نساجی آغاز خواهد کرد. تفاوت این دو انتخاب نشان‌دهنده تفاوت وضعیت اقتصادی و تفاوت کیفیت تصمیم‌گیری در باشگاه استقلال است.

آن چه باعث شد باشگاه استقلال پس از استعفای فرهاد مجیدی، نتواند با آندره‌آ استراماچونی به توافق برسد، چندان به ممنوعیت استخدام مربی خارجی در لیگ ایران ارتباط نداشت. ادعای استخدام دوباره استراماچونی واهی بود و احمد سعادتمند، مدیرعامل سابق باشگاه با طرح موضوع بازگشت استراماچونی، فرهاد مجیدی را مجبور به استعفا کرد تا فصل نقل و انتقالات را بدون نظارت سرمربی سپری کند و قراردادهایی را ببنند که حتی هیات مدیره استقلال درباره‌اش از توصیف شائبه‌برانگیز استفاده کرده است. استقلال می‌توانست به رغم ممنوعیت استخدام مربی خارجی، با الکساندر نوری، مربی ایرانی - آلمانی سابق وردربرمن و هرتابرلین به توافق برسد اما امکان مالی رسیدن به این قرارداد در باشگاه استقلال وجود نداشت. حتی محمود فکری، سرمربی جدید استقلال که قرارداد خود را با نساجی فسخ کرد، درباره پرداخت غرامت به باشگاه نساجی گفت که باشگاه استقلال این مبلغ را نمی‌پردازد و او حاضر است با فروش خانه‌اش این غرامت را پرداخت کند، ادعایی که البته از واقعیت دور است و از جمله تعارف‌های رایج در این نوع بحث‌ها است.

استقلال پیش از انتخاب محمود فکری، گزینه‌های دیگری را نیز در نظر داشت. مذاکرات باشگاه استقلال با جواد نکونام، سرمربی تیم فولاد نیز بی‌نتیجه بود، چون سعید آذری مدیرعامل باشگاه فولاد اجازه حضور نکونام را در استقلال نداد و مذاکره این باشگاه را با مربی تحت قرارداد خود غیراخلاقی دانست. فرهاد مجیدی در دوره جدید انتخاب سرمربی در میان گزینه‌های این باشگاه نبود. انتقادات فرهاد مجیدی از مدیریت این باشگاه و وزارت ورزش و جوانان راه بازگشت او را مسدود کرده بود. مجیدی درباره وضعیت باشگاه استقلال گفته بود: «با اسم رمز استراماچونی و الکس نوری، استقلال را به این روزها رساندند. این پلیدی‌ها در استقلال تمام نخواهد شد اما دفعه بعد لااقل حامی این دروغگوها نباشید. حمایت نادرست باعث شد که استقلال برای دومین سال متوالی توسط دلال‌ها بسته شود و نه سرمربی! بعد از رفتن آقای استراماچونی، با یک دروغ زشت من را متهم به همدستی با وزارت ورزش کردند. در چند روز گذشته هم مجددا گفتند که مشغول لابی با وزیر ورزش هستم اما همه این حرف‌ها دروغ بود.»

چند روز پیش نتیجه دیدار پیشکسوتان باشگاه استقلال با مسعود سلطانی‌فر، وزیر ورزش و جوانان و رییس مجمع دو باشگاه استقلال و پرسپولیس این بود که کمیته فنی باشگاه استقلال تشکیل شود تا انتخاب‌کننده سرمربی باشد اما آن جلسه و وعده‌هایش چند ساعت بعد فراموش شدند و کمیته فنی نقشی در انتخاب سرمربی نداشت.

فکری در حالی سرمربی استقلال شد که قرارداد خود با باشگاه نساجی را به دلیل پیشنهاد استقلال فسخ کرد. باشگاه نساجی بابت این تصمیم فکری علیه او شکایت کرده است و غرامت هفت میلیارد تومانی را طبق ‌بندی در قرارداد طلب کرده است. در فوتبال ایران مرسوم شده که باشگاه‌هایی که موقعیت‌های بهتری از نظر وابستگی به مراجع قدرت دارند، به آسانی مربیان تیم‌های دیگر را انتخاب می‌کنند. در فصل گذشته، پس از جدایی گابریل کالدرون از پرسپولیس، دخالت و فشار وزارت ورزش و جوانان باعث شد که باشگاه شهرخودرو مشهد مجبور شود سرمربی خود -یحیی گل‌محمدی- را به باشگاه پرسپولیس بفرستد. البته پرسپولیس حق صدور رضایت‌نامه گل‌محمدی را به شهرخودرو پرداخت کرد اما باشگاه استقلال درباره مذاکره با باشگاه نساجی و پرداخت حقوق باشگاه تحت قرارداد با سرمربی جدید خود توضیحی نداده است و فکری با فسخ قرارداد و بدون اجازه رسمی باشگاه نساجی با استقلال قرارداد بست.

محمود فکری در موقعیتی نابه‌سامان در مدیریت باشگاه، در حالی که هیات مدیره و سرپرست موقت باشگاه مسؤولیت‌های تعریف‌نشده و نامشخصی دارند، سرمربی استقلال شد. او نه در نقل و انتقالات نقشی ایفا کرد و نه در فرصت کوتاه باقی‌مانده تا آغاز لیگ برتر (حدود ۲۰ روز) فرصت کافی برای آماده‌سازی تیمش دارد.

باشگاه استقلال مربیان دو فصل اخیر خود را پی‌درپی اخراج کرده است یا آن‌ها را در موقعیتی قرار داده که قرارداد خود را فسخ کنند یا استعفا دهند. حتی مربیانی مثل استراماچونی و مجیدی که به نسبت موقعیت باشگاه نتایج خوبی گرفتند، امکان ادامه همکاری را در استقلال نیافتند. محمود فکری از این منظر می‌داند که قرارداد دو ساله‌اش با استقلال اعتبار چندانی ندارد و شاید خیلی زود به سرنوشت مربیان پیشین مواجه شود، مگر آن که خود را خلاف استراماچونی و مجیدی با سوءمدیریت در باشگاه استقلال سازگار کند.