«حزب کارگر باید برگزیت را رهبری کند»

به یک کمپین قوی برای باقی ماندن در اتحادیه اروپا نیاز داریم

AFP

در نتایج نظرسنجی اخیر «یو گاو»، حزب کارگر با هجده درصد در مکان چهارم قرار گرفت. هیچ راه مثبتی برای چرخش این نتیجه وجود ندارد. تنها زمانی که در نظرسنجی‌های مدرن حامیان حزب کارگر تا این حد کم بودند، سال ۲۰۰۹ بود، درست پس از آن که در پایان دولت ناموفق گوردون براون، اقتصاد وارد رکود شد. اگرچه معمولا استناد بیش از حد به تنها یک نظرسنجی عاقلانه نیست، سایر نظرسنجی‌ها نیز این روند را به‌نحو گسترده‌تری تائید می‌کنند. 

متاسفانه، نتایج انتخابات اروپا درست بیش از یک ماه پیش نیز نشان داد که رای دهندگانِ حزب کارگر به سوی رای دادن به احزاب «ریمین» (باقی ماندن در اتحادیه اروپا) متمایل شده‌اند. دوران سیاست دوحزبی به پایان رسیده است و تنها در انگلستان در حال حاضر آرا به چهار بخش تقسیم می‌شود.

آشکار است که برگزیت مسئله‌ای کلیدی است که سیاست‌های ما را کاملا به هم ریخته است. سه سال پس از رفراندوم و با دور از دسترس بودن توافق عمومی، کشور اکنون بیش از همیشه چندپاره شده است. 

از یک سو، راهپیمایی‌های میلیونی را داریم که خواستار تصمیم نهایی در مورد برگزیت و فرصتی برای پایان دادن به این آشفتگی هستند. از سوی دیگر، با طرف‌داران سرسخت برگزیت مواجهیم، از جمله اکثریت اعضای حزب توری (محافظه کار) که با هیچ چیزی غیر از خروج بی‌توافق راضی نمی‌شوند؛ حتی اگر این موضوع باعث تضعیف اقتصاد یا تجزیه بریتانیای کبیر شود. در این منظر سیاسی قطبی شده، آنهایی که وسط جاده ایستاده‌اند، با فشار نیروهای دو طرف له می‌شوند. 

برای کسانی مثل ما که مایلند در اتحادیه اروپا باقی بمانند، نظرسنجی فاجعه‌بار حزب کارگر شادی‌بخش نیست. فقط حزب کارگر می‌تواند با معرفی یک نخست وزیر غیرمنتخب، قدم در راه بگذارد و کشور را از لبه پرتگاه عبور دهد. همچنین، این خبر بسیار بدی برای همه کسانی است که به یک دولت کارگری سوسیالیست نیاز دارند تا اقتصاد را تغییر دهد و به موج راست نژادپرستانه پایان دهد.

البته اوضاع می‌تواند چنین نباشد. انتخابات عمومی ۲۰۱۷ نشان داد که حمایت‌ها چقدر سریع می‌تواند بالا رود: با پیامی قوی، روش‌های الهام‌بخش و نیروهای مردمی باانرژی‌ای که بسیج شدند تا بزرگترین اقدامات در طول دهه‌ها را به‌انجام رسانند. ما از خیره شدن به شکست‌های تاریخی‌مان گذشتیم و به بزرگترین افزایش رای حزب کارگر از ۱۹۴۵ رسیدیم و محافظه‌کاران را از اکثریت انداختیم.

ثابت شد که کسانی که مشتاق اعلام مرگ پروژه کوربین بودند، اشتباه می‌کردند. دوباره هم می‌تواند اشتباه‌شان ثابت شود و ما می‌توانیم دولت کارگری دگرگون کننده‌ای داشته باشیم که به نابرابری‌ها پایان بخشد و جامعه‌ای برای همه بسازد، اما به‌شرط آن‌که هم‌اکنون اقدام کنیم و مسیر بزرگترین مسئله روز را تغییر دهیم. 

جرمی کوربین حالا برای همه‌پرسی تازه روی هرگونه توافقی آماده است، اگرچه پیامش را مشخص اعلام نکرده است و به‌طرز مبهم و توجیه‌آمیزی، بدون تعهد روشن نسبت به کمپین علیه برگزیت، سخن گفته است. برای بسیاری از طرفداران پرشور ماندن در اتحادیه اروپا، چنین برخوردی کمتر از حد انتظار و بسیار دیر است. 

با شواهدی که به احتمال تقویت حزب کارگر در صورت نوسان داشتن علیه برگزیت اشاره دارد، بسیاری از همکاران من در حزب کارگر، پارلمان، و رفقایمان در کشور، به ایده رای عمومی و کمپین کردن برای باقی ماندن در اتحادیه اروپا رسیده‌ایم. اگر بتوانیم به آن دست یابیم، می‌توانیم فرصت «همه‌پرسی حرف آخر» را به‌عنوان تخته پرشی برای تجدید حیات‌مان به‌کار گیریم.

در چنین کمپینی می‌توانیم از آنچه می‌خواهیم در دولت انجام دهیم، سخن بگوییم. از تغییر اقتصاد به صورتی که به جوامع و طبقه کارگر خدمت کند، با شرکای اروپایی‌مان به‌منظور عقد یک توافق جدیدِ سبز و رادیکال ارتباط برقرار کند، توافق ضامن ایجاد صدها هزار شغل جدیدِ ایمن تحت پوشش اتحادیه و با رعایت حفظ محیط زیست، نیاز به تجدید قرارداد اجتماعی و بهبود بخشیدن به اوضاع جامعه در هر دو بخش طرفداران خروج از اتحادیه اروپا و طرفداران ماندن در آن، یعنی تمام بخش‌هایی از جامعه که برای دهه‌ها توسط نئولیبرالیسم نادیده گرفته شده‌اند. 

برای من، نیازی به فکر کردن نیست. لازم است حزب کارگر رهبری کند، درمورد برگزیت، در پیوند با اروپا، برای مردم.

© The Independent

بیشتر از جهان