پژوهشگرانی که در مورد پیامدهای طاعون در لندن از هنگام ورود ویروس از آسیا در اواسط دهه ۱۳۳۰ میلادی تا آخرین موج آن در سال ۱۶۶۶ تحقیق میکنند، برآورد کردهاند که سرعت شیوع بیماری در قرن هفدهم چهار برابر آن در قرن چهاردهم بوده است.
پژوهشگران دانشگاه مک مَستر کانادا پس از بررسی هزاران سند مرتبط با ۳۰۰ سالی که طاعون در پایتخت بریتانیا شیوع داشت، میگویند شیوع بیماری در همهگیریهای بعدی تسریع شده است.
عامل طاعون که بعدها به «مرگ سیاه» موسوم شد، باکتری «یِرسینیا پِستیس» است که ناقل آن شپش و موش سیاه است. این بیماری در ژوئن سال ۱۳۴۸ وارد انگلستان (بخشی از بریتانیا) شد، تا پائیز به لندن رسید و تا تابستان سال ۱۳۴۹ میلادی سراسر کشور را فرا گرفت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برآورد شده است که این همهگیری میان ۴۰ تا ۶۰ درصد جمعیت انگلستان و یک سوم جمعیت اروپا را به هلاکت رساند. موج طاعون در انگلستان تا دسامبر سال ۱۳۴۹خوابید اما برای سه قرن پس از آن حالت بومی به خود گرفت و گاه سربلند میکرد.
آخرین موج عمده همهگیری طاعون در سال ۱۶۶۵ در لندن بود. در این همهگیری حدود ۱۰۰ هزار نفر، تقریبا یک چهارم جمعیت لندن ظرف هجده ماه جان باختند.
تیم پژوهشی دانشگاه کانادا میگوید در همهگیری قرن چهاردهم، تعداد مبتلایان هر ۴۳ روز دوبرابر میشد.
اما در همهگیری قرن هفدهم موارد ابتلا به طاعون هر یازده روز دو برابر میشد.
دیوید اِرن، استاد دانشکده ریاضیات وآمار دانشگاه مک مستر و محقق موسسه پژوهش بیماریهای عفونی مایکل جی گروت که مولف ارشد این گزارش است میگوید: «تفاوت میان افزایش سرعت شیوع بیماری شگفتانگیز است.»
پروفسور ارن و تیم متشکل از آمارگران، بیولوژیستها و ژنشناسان تکامل بشر، شاخص مرگ و میر در لندن را بر أساس دادههای تاریخی، جمعیتی و اپیدمیولوژی از سه منبع برآورد کردهاند: وصیتنامه و شهادتهای شخصی، بایگانیهای کلیساها و بایگانی موارد مرگومیر در لندن.
این تنها به شمارش تعداد قربانیان محدود نمیشد زیرا هیچ گونه سندی در مورد مرگومیر مردم در لندنِ پیش از سال ۱۵۳۸ موجود نیست.
در عوض، پژوهشگران درمیان دادههایی مثل وصیتنامههای شخصی و شهادتنامهها نحوه شیوع طاعون در میان مردم را بررسی کردهاند.
پرفسور ارن میگوید: «در آن زمان مردم در هنگام مرگ یا ترس از نزدیک بودن به مرگ وصیتنامه خود را مینوشتند، بنابراین ما فرض را بر این گذاشتیم که تاریخ وصیتنامهها نشانه خوبی از گسترش وحشت و مرگ بوده است.
در قرن هفدهم که هم وصیتنامهها و هم موارد مرگومیر ثبت میشد، ما به هردو منشاء مراجعه کردیم و به همان میزان رشد رسیدیم.
هیچ شهروندی که در قرون چهاردهم و هفدهم در لندن میزیسته نمیتوانست تصور کند که صدها سال بعد ما این آمار و اسناد را برای درک گسترش بیماری استفاده خواهیم کرد.»
هرچند مطالعات ژنیتک، عامل بیماری طاعون را باکتری «یرسینا پستیس» تعیین کرده است اما دادههای چندانی در مورد نحوه سرایت آن در دست نیست.
هنریک پوینار، استاد بخش انسانشناسی دانشگاه مک مستر، یکی از مولفان گزارش و وابسته به موسسه پژوهشی بیماریهای عفونی مایکل جی دو کروت، میگوید: «با توجه به شواهد ژنتیکی، میتوانیم بگوییم که ماهیت (ژنتیک) باکتری طاعون در طول زمان تقاوت چندانی نکرد که نتیجهای بسیار جالب است.»
سرعت گسترش همهگیری همراه با دیگر اطلاعات مرتبط با بیولوژی طاعون حاکی از آن است که در طول این قرون باکتری این بیماری که سرایت ذاتالریهای شناخته میشد، عمدتا از طریق تماس انسان با انسان سرایت نمیکرده است.
گسترش همهگیری هم در دورههای نخست و هم دورههای نهایی با طاعون مطابقت داشته است که از نیش یا گاز شپشهای آلوده به باکتری منتقل میشده است.
پژوهشگران معتقدند کثرت جمعیت، شرایط زندگی و هوای خنکتر عامل بالقوه افزایش رشد همهگیری بوده است و الگوهای سرایت طاعون در طول تاریخ میتواند درسهایی برای درک شیوع کووید-۱۹ و دیگر همهگیریهای عصر جدید باشد.
پژوهشگران میگویند آرشیو جدید دیجیتالی که در طول تحقیقات ایجاد شده است، راهی نوین برای تجزیه و تحلیل الگوهای همهگیریها از گذشته است که میتواند کشفیات بالقوه جدیدی را در مورد چگونگی نحوه تغییر بیماریهای عفونی و عوامل گسترش آنها نشان دهد.
این گزارش در «پروسیدینگز آو دِ نَشنال آکادمی آو ساینس» منتشر شده است.
© The Independent