سفر کوتاه و نمادین دونالد ترامپ به کره شمالی و دیدار وی با کیم جونگ اون در خاک آن کشور که گامی تاریخی در روابط کره شمالی با جهان محسوب میشود، بازتاب پررنگی در رسانهها و مطبوعات ایران داشت. شاید دلیل اصلی توجه مردم و رسانههای ایران به این سفر، پیامدهای این دیدار باشد و این که رییس جمهوری ایالات متحده با عبور از آن خط، چه سهولتهایی را به کره شمالی عرضه خواهد کرد. آیا این سفر تاریخی میتواند منجر به کاهش تنشها میان آمریکا و کره شمالی شود و گامی به سوی آغاز روابط دیپلماتیک و اقتصادی بین دو جانب بردارد؟
با آن که مقامات ایران همواره بر تفاوت شرایط میان ایران و کره شمالی تأکید دارند و موضعگیریهای رهبر کره شمالی را غیرقابل مقایسه با روشها و سیاستهای رهبر ایران میدانند، اما سفر اخیر و نمادین دونالد ترامپ به کره شمالی، رهبران ایران را با چالشهای تازهای روبهرو کرده است. پرسشی که پس از دیدار رییس جمهور ترامپ با رهبر کره شمالی مطرح میشود، این است که آیا دولت ایران آماده پذیرش چنان نرمشی در برابر ایالات متحده خواهد بود؟ و آیا ایران برای رسیدن به تفاهمی که منجر به کاهش تحریمها و لغو تدریجی آنها شود، میتواند تغییرات لازم را در سیاست خارجی خود ایجاد کند تا شرایط از سرگیری گفتوگو ها میان ایران و آمریکا فراهم شود؟
البته برخی از مقامات ایرانی که باوری به جدیت مذاکرات و علاقهای به گفت و گو با آمریکا ندارند، بینتیجه ماندن مذاکرات میان دونالد ترامپ و رهبر کره شمالی را برهان قاطعی به بیهوده بودن گفتوگو با ایالات متحده میدانند. این مسئولان میافزایند که علیرغم دیدارهای مستقیم و متعدد رهبران آمریکا و کره شمالی و عبور نمادین دونالد ترامپ از آن خط مرز برای نخستین بار در تاریخ روابط دو کشور، تا کنون هیچ تغییری در موضعگیریهای دو طرف نمایان نشده است. با آن که دیدار اخیر ترامپ با هتمای وی در کره شمالی، پس از ملاقات رییس جمهوری آمریکا با رهبر چین و بحث و بررسی مسایل عمده منطقهای صورت گرفت، اما هیچ تحولی که نشان از نرمش ایالات متحده در برابر کره شمالی داشته باشد، در موضعگیریهای ترامپ دیده نمیشود.
پس از دیدار با کیم جونگ اون، دونالد ترامپ، در نشستی که با رییس جمهوری کره جنوبی داشت، بار دیگر تأکید کرد که تحریمها علیه کره شمالی همچنان پابرجا است و تا زمانی که کره شمالی پاسخ مثبتی به مطالبات مربوط به برنامههای هستهای و موشکهای آن کشور ندهد، تحریمها ادامه خواهد داشت و کره شمالی همچنان در انزوا باقی خواهد ماند.
دولت ایران سعی دارد با بهرهبرداری از توضیحات در مورد سفر اخیر دونالد ترامپ به کره شمالی، موضعگیری تغییرناپذیر و لجوجانه خود را در برابر ایالات متحده توجیه کند. شکی نیست که حتی این سیاست جسورانه نمیتواند به سود ایران تمام شود، زیرا اصرار و پافشاری ایران، جز افزودن بر چالشهای پیش رو، نتیجه دیگری برای ایران نخواهد داشت. در فرجام، ایران ناگزیر خواهد بود تا در موارد زیادی کوتاه آید و بدون دریافت بسیاری از امتیازات و دستآوردهایی که سالها برای تحقق آنها کوشیده است، شرایط مطرح شده را بپذیرد.
ایران نمیتواند از این بیش در پس پرده توضیحات سفر رییس جمهوری ایالات متحده به کره شمالی، چهره پنهان کند و اقدام دونالد ترامپ را برای عبور از مرز و ملاقات با کیم جونگ اون، یک نمایش سیاسی و کارزار انتخاباتی تعبیر کند. دولت ایران میبایست در صدد بررسی پیامدهای این سفر باشد، به ویژه این که دیدار ترامپ از کره شمالی پس از ملاقاتهای وی با روسای جمهوری روسیه و چین صورت گرفت و به تنشها و اختلافنظرها، از جمله بحران شرکت هواوی و وضع تعرفههای مالیاتی بر کالاهای چینی، پایان داد. البته وجود روابط تنگاتنگ میان چین و کره شمالی و نقش برجسته و اثرگذار چین در مسایل آن کشور، بر هیچ کس پوشیده نیست و شکی نیست که رهبر چین، تمام تلاشهای خود را برای حمایت از کره شمالی در دیدار با ترامپ انجام داده است. اما در نهایت، رییس جمهوری آمریکا همچنان بر موضعگیری قاطع خود در برابر کره شمالی ثابت ماند و هیچ نرمش و انعطافی از خود نشان نداد.
ایران تا کنون توانسته است با بازی روی لبه تیغ و بهرهبرداری از موضعگیری ثابت رییس جمهوری ترامپ به رد رویارویی مستقیم با تهران، منطقه خلیج فارس را به نا آرامی و آشوب کشد، اما با هیچ واکنش تندی روبهرو نشود. اما این روند، به مفهوم تداوم انعطافپذیری ایالات متحده در همین چارچوب نیست. دولت ایران باید از وضعیت دشواری که کره شمالی پس از اوجگیری تنشها با آن مواجه بود، و از واکنش آمریکا علیه پیونگ یانگ که تا مرز توسل به جنگ هستهای پیش رفته بود، درس عبرتی بگیرد.
حل تمامی معضلات موجود میان ایران و آمریکا، از طریق گفتوگو ها میسر خواهد شد و هیچ روش دیگری برای حل اختلافات کنونی وجود ندارد که مسیر رسیدن به آن، خارج از چارچوب مذاکرات باشد.
به نظر نمیرسد که دولت ایران بتواند با ادامه هشدارهای خود مبنی بر کاهش تعهدات برجام، افزایش ذخایر اورانیوم غنیسازی شده (۳.۶۷ درصد) بالاتر از مرز ۳۰۰ کیلو گرم، و اشاره به احتمال بالابردن سطح غنیسازی اروانیوم به ۲۰ درصد، ایالات متحده و کشورهای اروپایی عضو برجام را زیر فشار قرار دهد تا از موضع گیریهای کنونی خود صرفنظر کنند و به نفع ایران کوتاه آیند. احتمال میرود که سیاست فشار ایران به جای وادار ساختن اروپاییان به نرمش و انعطافپذیری، عامل نزدیکی دیدگاهها و همسویی بیشتر میان آن کشورها و ایالات متحده شود، و ایران را با شدیدترین چالشها روبرو کند. چنان امری، میتواند به دلیل نقض صریح برجام از سوی ایران، منجر به خروج نهایی همه کشورهای اروپایی از آن پیمان هستهای شود.
در چنان موقعیتی، از سیاست انعطافپذیری کنونی اروپاییان نیز جز خاطرهای برای حسرت و افسوس باقی نخواهد ماند و پرونده اتهامات علیه ایران، سر از شورای امنیت سازمان ملل متحد در خواهد آورد، و آنچه دولت ایران امروز بهخشنودی نمیپذیرد، فردا با زاری و تضرع جویا خواهد شد.
© IndependentArabia