صرفنظر از اینکه برنده یا بازنده انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰، آمریکا کیست، ایالات متحده در آزمون دموکراسی با چالش شدیدی روبهرو شد و آنچه در چند روز گذشته اتفاق افتاد چیزی جز یک سناریوی "مرگ اعلام شده" با جزئیات برای دموکراسی نیست که جمهوریخواهان و دموکراتها با تیمی از وکلا، کارشناسان و استراتژیستها که "بازیهای جنگی" را برای حل درگیریها در دادگاهها و خیابانها انجام میدهند، برای اعتراف به آن آماده شده اند. چنین به نظر میرسد که آمریکا به جهان سوم پیوسته است، جایی که هر دو نامزد پیشتاز اعلام پیروزی میکنند و نامزد آپوزیسیون، نامزد حاکم را مانند افغانستان و شمار زیادی از کشورهای آفریقایی به تقلب متهم میکند.
جالب اینجا است که در انتخابات آمریکا، دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهویخواه که قدرت را در دست دارد، رقیب خود جو بایدن، نامزد حزب دموکرات، معاون رئیس جمهوری پیشین را متهم به تقلب میکند. ترامپ پیشایش این شعار را تکرار میکرد که یا من برنده هستم یا اینکه انتخابات دستخوش تلقب شده است. دونالد ترامپ، پیش از اعلام نتایج، خود را برنده اعلام کرد، سپس، خواستار توقف شمارش آرا و مراجعه به دیوان عالی کشور شد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
تردیدی نیست که عدم پذیرش نتایج انتخابات، دموکراسی را دستخوش آشفتگی و هر و مرج فراواقعگرایی میکند. همانگونه که دانیل لارسن، تاریخنگار و استاد دانشگاه کمبریج میگوید: انتقال قدرت به روش دموکراتیک بر اساس پذیرش نتایج انتخابات و واگذاری قدرت از یک حزب به حزب دیگر است. اما اگر همین رویکرد مورد پذیرش قرار نگیرد، جناح حاکم از واگذاری دموکراتیک قدرت امتناع میورزد، در این صورت یا ارتش وارد اقدام میشود یا اینکه کشور به سمت درگیریهای داخلی سوق داده میشود. در واقع، لارسن سیستم انتخاباتی ایالات متحده را "ناتوان و درمانده" توصیف میکند.
مایکل استنبرگ، نویسنده کتاب "فاجعه آمریکا"، تنش در شهرها را به صورت استعاره به عنوان "صفحهای از کتاب آتشسوزی رایشتاگ میداند که مسیر رسیدن هیتلر به قدرت را هموار کرد."
البته رقابت سالم میان دو حزب بر سر پیروزی در انتخابات تا هنگامیکه در محدوده دموکراسی باشد، هیچ مشکلی ندارد، اما خطر زمانی ابر قدرت آمریکا را تهدید میکند که کشمکش میان دو جانب منجر به بیثبات کردن دموکراسی شود. با توجه به اینکه دموکراسی، سازوکاری برای فراهم کردن آزادی، سازماندهی نهادهای دولتی و هنر مدیریت صلح آمیز اختلافات و درگیریها است، بنابراین، هر نقصی در این روند منجر به عدم تعادل دولت و جامعه شده و کشور را به سمت نظام استبدادی توتالیتر سوق میدهد. در نتیجه، تمام قدرت نظامی، اقتصادی و علمی آمریکا بدون دموکراسی به ضعف و ناتوانی تبدیل میشود، هرچند رژیمهای استبدادی از نظر شکلی قدرتمند به نظر برسند.
قاعده و قانونیکه به استثنای چین، در همهجا مورد پذیرش قرار دارد، این است که تحقق دموکراسی پیشباسته و شرط اساسی برای توسعه علمی، شکوفایی اقتصادی و نوآوریهای فناوری، فکری و فرهنگی است.
به باور دانیل زیمبلات، استاد دانشگاه هاروارد، نابودی راست میانه که بیشترین توانایی را در راستای محدود کردن افراطگرایی دارد، عمدهترین خطری برای دموکراسی است، این در حالی است که ترامپ، حزب جمهوریخواه را نابوده کرده است و دیگر این حزب به عنوان یک جناح راست تلقی نمیشود بلکه به نمادی از خیالبافی افراطگرایی، توهمات و توطئهها تبدیل شده است. افزون بر آنکه تقلب در انتخابات و دستکاری در نتایج، آشفتگیها را افزایش داده و به گفته جان گرینسسپن، کارشناس دموکراسی، این امر منجر به سرقت انتخابات و سلب آرای مردم در قالب قانون میشود. چالش دیگر در این زمینه، "قانون اقلیت" است که زیمبلات و همکارش استفان لویتسکی در مقالهای که توسط نیویورک تایمز منتشر شد، خوستار پایان دادن به آن شدند. البته آنها تنها کسانی نیستند که خواستار انتقال از سیستم "رأی الکترال" به سیستم رایگیری مردمی هستند. از نظر آنها مشکل این است که "قانون اساسی برای اولویت دادن به اقلیت در ایالتهای کوچکتر طراحی شده است. دموکراتها در مراکز مذهبی هستند و جمهوریخواهان در اماکن روستایی، این امر سلطه جمهوریخواهان را در سیستم رأی الکترال انتخاباتی حفظ میکند.
اگر نامزد دموکرات با تفاوت ۲ تا ۳ درصد آرا از جمهوریخواهان پیشی بگیرد، آنها در نهایت از طریق رأی الکترال به پیروزی میرسند، یک دموکرات برای پیروزی باید بیشتر از ۶ درصد از آرا را به دست آورد. واقعیت امروز ایالات متحده این است که در این کشوردر حال حاضر، اکثریت چند قومی وجود دارد، اما تبدیل آن به اکثریت حاکم امری دشوار است.
در جریان کارزارهای انتخاباتی، ترامپ به هواداران خود میگفت: "به یاد داشته باشید آنچه را میبینید و میخوانید، اتفاقی نیست که رخ داده باشد." اکنون، گویی انتخابات برگزار نشده است. به نظر میرسد همانگونه که کارشناسان تأکید دارند، رئیس جمهوری که خواستار دوره دوم ریاست جمهوری است، بدون داشتن اقتصاد قوی، سیاست خارجی پایدار و رقیب ناتوان، نمیتواند به آسانی برنده انتخابات شود. هرچند دیوان عالی کشور بتواند آرای ناپدید شده را پیدا و بازشماری کند، اما نمیتواند به آرای جدیدی دستیابی پیدا کند.
در فرجام میتوان گفت با توجه به افزایش کشمکشهای سیاسی و شکافهای اجتماعی، ایالات متحده امروز به آبراهام لینکلن جدیدی نیاز دارد تا ضمن حفظ اختلاف سیاسی، وحدت ملی را به این کشور بازگرداند، اما مشکل اینجا است آمریکا خود را با اندرو جانسون روبهرو بیند که برای "آمریکاییهای سفیدپوست" میجنگید.
© IndependentArabia