نگاهی به دو دور مذاکره میان نمایندگان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده نشان میدهد که احتمالا دولت دونالد ترامپ به سمت یک توافق هستهای جدید با تهران حرکت میکند که انتظارات اسرائیل را براورده نخواهد کرد. اظهارات عمومی مقامهای ارشد اسرائیل یا گفتگوهای آنان با منابع رسانهای هم نشانگر این است که تلآویو درباره توافق تهران و واشینگتن نگرانیهای عمدهای دارد.
نمایندگان جمهوری اسلامی و ایالات متحده تاکنون دو دور مذاکره را در عمان و شهر رم ایتالیا برگزار کردند و اکنون دور سوم برای روز ۲۶ آوریل در نظر گرفته شده است.
بر اساس گزارشهای پراکندهای که از این دو دور منتشر شده، به نظر میرسد مذاکرات اول برای اثبات حسن نیت و تعیین یک چارچوب مفهومی برای کلیات توافق در نظر گرفته شده بود و در دور دوم، به جزئیات بیشتری در مورد موضوعهای مختلف و حوزههایی که طرفین با آن موافق یا مخالف بودند، پرداخته شد.
در چنین شرایطی، دور سوم نشان خواهد داد که این مذاکرات چقدر جدی است. در این گفتگوها قرار است کارشناسان فنی هر طرف برای بحث در مورد راهحلها و شرایط مشخص گرد هم آیند و اختلافنظرها را به طور کارشناسی بررسی کنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
همه اینها در حالی است که رئیسجمهوری آمریکا طی هفتههای آتی قرار است به عربستان سعودی سفر کند؛ اتفاقی که میتواند نشانهای از تغییرات بیشتر در منطقه باشد که اسرائیل بادقت دنبال میکند.
آنچه دولت بنیامین نتانیاهو را نگران کرده، این است که به نظر میرسد نتیجهگیری مذاکرات تهران و واشینگتن این خواهد بود که جمهوری اسلامی قرار نیست برنامه هستهای و غنیسازی اورانیوم خود را به طور کامل متوقف کند و اینطور که پیدا است، دیوید بارنیا، رئيس موساد و ران درمر، وزیر امور راهبردری اسرائيل، موفق نشدهاند استیو ویتکاف، فرستاده آمریکا در امور خاورمیانه، را برای نابودی کامل برنامه هستهای ایران و نه فقط محدود کردن آن، متقاعد کنند.
با این حال هنوز درباره مفاد توافق احتمالی ایران و آمریکا جزئيات مشخصی رسانهای نشده و مشخص نیست که آیا تهران باید برخی سانتریفیوژهایش را نابود کند و اورانیوم غنیشده خود را به یک کشور ثالث بفرستد یا فقط سانتریفیوژهای پیشرفته از کار خواهند افتاد. اینکه آیا ایران تاسیسات زیرزمینی خود را تعطیل میکند و نظارت کافی بر تمام این موارد را فراهم خواهد کرد، نیز مشخص نیست.
همه اینها در شرایطی است که علاوه بر برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران، یک نگرانی عمده دیگر مسئله تواناییهای موشکی این کشور است.
یکی از مهمترین نقاط ضعف توافق سال ۲۰۱۵ ایران و آمریکا (برجام) این بود که به برنامه موشکی جمهوری اسلامی نمیپرداخت و وانمود میکرد موشکهای بالیستیک بهعنوان سلاحهای متعارف استفاده میشوند و بخشی از موضوع گفتگو نیستند. این در حالی است که این موشکها در واقع ابزار حمل سلاحهای هستهایاند و اگر قرار باشد با برنامه هستهای تهران به طور کامل برخورد شود، موشکهای بالیستیک را نباید فراموش کرد.
با توجه به اینکه تهران در حال حاضر تقریبا بر تمام مهارتهای مرتبط با سلاحهای هستهایــ به جز فرایند به کار گرفتن آنــ تسلط دارد، دولت ترامپ لازم است در هرگونه توافق جدید با جمهوری اسلامی ایران، به محدود کردن موشکهای بالیستیک این کشور هم توجه کند.
اگر قرار باشد توافقی بالاتر از سطح برجام ۲۰۱۵ منعقد شود و دونالد ترامپ بخواهد اقدامی متمایز از تصمیم باراک اوباما انجام دهد، باید بتواند بگوید که موضوع کاملا جدیدی در این توافق گنجانده شده و به نظر میرسد که این تصمیم میتواند محدود کردن توانایی موشکی جمهوری اسلامی باشد.
این موضوع همچنین از آن جهت مهم است که جمهوری اسلامی ایران اگر به توافقی دست یابد که تنها محدودیتهای پیشین را تکرار کند و به انهدام سانتریفیوژهایش نیازی باشد، میتواند ادعا کند که هیچ امتیاز جدیدی به ترامپ نداده است.
البته ترجیح مقامهای بلندپایه اسرائیل در این مرحله، حمله هوایی مستقیم به مراکز هستهای ایران است، اما دولت نتانیاهو هنوز امیدوار است که در مذاکره واشینگتن با تهران، چشمانداز اسرائیل هم مدنظر قرار بگیرد. نه اینکه نتیجه گفتگوها صرفا بازگشت به محدودیتهای هستهای سال ۲۰۱۵ باشد که قادر به مهار یک ایران هستهای نخواهند بود.
برگرفته از اورشلیمپست