اگر حرفه خود را از راه تقابل با رفتارهای خطرناک مردانه ساخته باشید، و آنگاه متوجه شوید که خود به سوءرفتار با زنان متهم شدهاید، چه میکنید؟ وقتی که سنگ فمینیسم را به سینه میزنید، به این معناست که باید اولین شخصی باشید که در مقابل رفتار بد خود بایستید، اما آیا با انجام این کار، خیلی چیزها را از دست خواهید داد؟ پاسخ: آن کاری را که عزیز انصاری انجام داد، شما انجام ندهید، و ابدا به توصیههای «لویی سی کِی» گوش نکنید.
پس از گذشت فقط چند دقیقه از شروع ویژه برنامه کمدی انصاری در شبکه نت فلیکس به نام «هم اکنون»، او به بیان اتهاماتی علیه خود میپردازد که مسیر فعالیتهای حرفهای او را تقریباً خدشهدار کرده است. این کمدین ۳۶ ساله که با حضور در «پارکز اَند ریکریییشن» به شهرت رسید، کتابی نیز درباره «قرار ملاقات» مدرن نوشته است. انصاری، در سریال تلویزیونی «مَستر آو نان» که خود خالق آن بود و در آن هنرنمایی نیز میکرد (در یکی از بخشهای این سریال، یک هنرپیشه تلویزیونی به سوءرفتار جنسی متهم میشود) تا پیش از آغاز سال ۲۰۱۹، یک نمونه مدرن از«مردانگی» را در خود تجسم میکرد. او مردی حساس و خودرای بود، که از تماشاگران نمایشهای خود میخواست تا اگر خود را فمینیست میدانند، برای خود دست بزنند، و آنهایی را که فمینیست نبودند، ملامت میکرد.
بعد، نوبت به مقالهای در وب سایت «بِیب دات نت» رسید، که سر تیتر آن چنین بود: «من با عزیز انصاری قرار ملاقات گذاشتم و آن قرار تبدیل شد به بدترین شب زندگیام». در آن مقاله اظهار شده است که انصاری با زنی قرار ملاقات میگذارد و او را چندین بار برای انجام رابطه جنسی تحت فشار قرار میدهد. زنی که در آن مقاله به او استناد شده است، انصاری را متهم میکند که با وجود عدم تمایلش به حس «اجبار» در رابطهشان، انصاری به او توجهی نکرده است: « نیم ساعت سعی میکردم بلند بشوم و بروم، ولی او ادامه میداد و انگشتانش را دوباره تا ته حلق من فرو میکرد». او سپس بهخاطر میآورد که در زمان ترک آپارتمان انصاری، احساس کرده بود که مورد «تجاوز جنسی» قرار گرفته است، و در طول مسیر خانه خود در «اوبر»، گریه میکرده است.
فقط ۳۱ ساعت طول کشید تا انصاری نخستین جوابیه خود را صادر کند، و بگوید که او از این گزارش «متعجب و نگران» شده است، اما اصرار بورزد که آن تعامل در ملاقات مورد بحث، «با رضایت کامل طرفین» انجام شده است. برای پاسخ دوم انصاری که در «هم اکنون» شاهد آن هستیم، یک سال و نیم طول کشید. این فیلم یک ساعته توسط اسپایک جونز از یک زاویه نمای نزدیک نامانوس و ناراحت کننده فیلمبرداری شده است، و انصاری کلمه به کلمه همان حرفهایی را میگوید که سه ماه پیش، هنگامی که او را برای اجرای نمایش در لندن دیدم، به من گفت. برای بقیهاش صبر کرد تا آخر، و حالا، بلافاصله مطرحش میکند. او با لحنی آرام میگوید: «در سال گذشته خیلی چیزها حس کردم. وقتهایی بود که خیلی ترسیدم، وقتهایی هم احساس شرم میکردم، زمانی احساس میکردم که مورد تمسخر قرار گرفتهام، و از اینکه آن شخص چنان حسی داشته است، وحشت میکردم. اما میدانید، حالا پس از یک سال، احساسی که دارم این است که امیدوارم قدمی رو به جلو برداشته باشم. باعث شد تا درباره آن خیلی فکر کنم. و امیدوارم که فرد بهتری شده باشم».
در محدوده این جور «معذرت خواهی»ها، من از این بدترش را شنیدهام. (مثلا عذرخواهی کوین هارت به دلیل همجنسگراهراسیاش در گذشته را ببینید که مدام میگوید «من معذرتخواهیهایم را کردهام».). اما این کافی نیست. جمله «از اینکه آن شخص چنان حسی داشته است، وحشت کردم»، یک جمله کهنه دستمالی شده است، شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت است، نه عذرخواهی. هیچ اشاره دیگری به این نکرده است که رفتارهای خاصی که بهآنها متهم شده، خطرناک، آزاردهنده و قلدرمنشانه بودهاند، یا اینکه چطور باعث شده است تا چنان احساسی به آن زن دست دهد. فقط غرق در این فکر است که چگونه از آن اتهامات غمگین شده و ترسیده است. کلمه «من» ۹ بار تکرار شده است، اما «مسئولیت پذیری» حتی یک بار هم استفاده نشده است.
با این حال، هنوز هم برخورد انصاری در قیاس با «لوئیز سی کِی» بهتر است، یعنی همان کمدین دیگری که به گفتن چنین سخنانی درباره موضوع مشابهی روی صحنه، هوادارانی برای خودش دست و پا کرد: «وقتی فکر میکنید واقعیت این است که هیچ تهدیدی بزرگتر از مردان، برای زنان وجود ندارد، پس چطور زنان هنوز هم با مردان رابطه برقرار میکنند؟ ما برای زنان در طول تاریخ و در تمام جهان تهدید شماره یک هستیم! مهمترین دلیل آسیب و ضرب و شتم زنان، ما هستیم. ما بدترین اتفاقی هستیم که برای آنها افتاده است». این حرفها را که زد، فکر کردیم که او قضیه دستش آمده است. اما معلوم شد که «تهدید» اصلی، خودش بوده است.
در نوامبر ۲۰۱۷، سی کِی اقرار کرد که در چندین مورد مختلف، مرتکب سوءرفتار جنسی شده است، از جمله اقدام به خودارضایی در حضور چند زن کمدین. او گفت: «این داستانها حقیقت دارند. در آن زمان به خودم گفتم که کارم درست بوده، چون هرگز بدون اجازه آلت تناسلی خودم را به هیچ زنی نشان ندادم، که این هم حقیقت دارد». (توجه داشته باشید که دارد کارش را توجیه میکند، و در همان حال زیرش میزند).« اما آنچه بعدها، خیلی دیرتر، در زندگی یاد گرفتم، این بود که وقتی نسبت به شخص دیگری قدرت بیشتری دارید، درخواست از آنها برای تماشای آلت تناسلی شما، پرسیدن یا »کسب اجازه» نیست. از نظر آنها این، یک مخمصه است. آن زنها به خاطر قدرتی که در برابر آنها داشتم، رعایتم میکردند، و من از آن قدرت سوءاستفاده میکردم». مدیر برنامههای سی کِی با قرارداد حرفهای خود را با او لغو کرد، و فیلم «پدر دوستت دارم» او پخش نشد. وی افزود: «من در طول سالیان طولانی کامیابی در حرفهام، در مورد هر چه که دوست داشتم حرف زدم. حالا یک قدم به عقب برمیگردم و مدت زمان زیادی را به گوش دادن اختصاص میدهم».
ظاهرا « مدت زمان زیاد» یعنی شش ماه. از ماه اوت، در نیویورک بدون اعلام قبلی بر روی صحنه ظاهر میشد. از ماه دسامبر، بر روی همان صحنهها شروع کرد به انتقادات تلخ و گزنده، برای مثال، درباره جوانان همجنسگرا، و از جمله گفت: «آنها شبیه به حق امتیاز هستند! به شما میگویند که چی صدایشان کنید. میگویند که باید «ایشان» صدایشان کنیم، چون هویت جنسیشان خنثی است. باشد! پس شما هم باید من را «آنجا» صدا بزنید، چون هویت من هم یک «جا» است، و آن «جا» هم آلت تناسلی مادرتان است».
لحظهای که سی کِی در میان اکثر مخاطبان پیشین خود محبوبیتش را از دست داد، خود را بهطور کامل به یک شخص دیگر تبدیل کرد، به کسی که مخالف پیشرفت، رعایت راستکرداری در گفتار و همدردی با دیگران است. به محض آنکه فهمید دیگر نمیتواند از آن پولی بسازد، نقاب آزادی خواهی از چهرهاش افتاد.
البته، به محض آنکه رفتاری همانند این مردان متهم از خود نشان دهید، برای انجام کار درست دیگر خیلی دیر شده است. آسیب وارد شده است. در همان مرحله اول، باید رفتار صحیح انجام میگرفت. اما برای قبول مسئولیت رفتار خود و عذرخواهی، هیچوقت دیر نیست. دن هارمون، هنرپیشه، نویسنده، و خالق «جامعه و ریک و مورتی» کار بهتری نسبت به بقیه انجام داد.
هنگامی که هارمون توسط مگان گانز، نویسنده سابق «جامعه و ریک و مورتی»، متهم به آزار و اذیت جنسی در دوران همکاریشان با هم در آن نمایش شد، هارمون آن ماجرا را به صورت گسترده و با جزییات در پادکست خود، «هارمون تاون»، بیان کرد. تشویقتان میکنم تا به تمام آن گوش دهید. اما در اینجا تکههایی از آن را میآورم: «نکته اینجاست که اگر به خودتان دروغ بگویید، به هر کسی دروغ خواهید گفت. خیلی راحت است. و به همین دلیل من هم به انجام آن ادامه دادم. به خودم و هر کسی که با آن مرا تهدید به مقابله میکرد میگفتم، اگر فکر میکنید که رفتار و کردار من غیرحرفهای و زشت و لاس زدن بوده است، دلیلش این است که حسود و جنسیتگرا هستید. میگفتم، من داشتم حمایتش میکردم، من یک مربی هستم، فمینیستم، این مشکل شماست، نه من، شما دارید از این زاویه به همه چیز نگاه میکنید». با اقرار به استفاده از فمینیسم به عنوان سپر بلا، هارمون یک قدم جلوتر از چیزی که انصاری و سی کِی قصدش را داشتند، برداشته است.
او در ادامه گفت: «من سرش خراب شده بودم و از او به خاطر عدم علاقه متقابل متنفر بودم و در تمام آن مدت، من بودم که فیش حقوقی او را امضا میکردم و تصمیم میگرفتم که بماند یا برود، در مورد خودش احساس خوبی داشته باشد یا نه، و حرفهای زشت میزدم. رفتار ظالمانه و تندی با او داشتم، رفتاری که اگر او مرد بود، و اگر چنین احساسی در مورد او نداشتم، محال بود از خودم نشان بدهم».
ماجرا به همین ختم نشد. هارمون قصد توجیه نداشت. اصراری نداشت که چیزها را طور دیگری به یاد بیاورد، خودش را به عنوان قربانی وانمود کند، یا پاسخ خودش را به این محدود کند که تمام آن اتفاقات چه حسی به او داده است. او به رفتار خود اقرار میکند، به همه زشتیها و جزییات ناخوشایند آن اعتراف میکند. و گانز، به خاطر آن قدردان است. او در توییتر نوشته است: «بله من فقط گوش دادم، چون منتظر یک عذرخواهی بودم. اما چیزی که انتظار آن را نداشتم، احساس آرامشی بود که پس از اینکه شنیدم میگفت که واقعاً تمام آن اتفاقات افتاده است، به من دست داد. اینکه بالاخره ثابت شد که خیالات به سرم نرده بوده است، که مجنون نبودم. جالب اینکه تنها شخصی که میتوانست این آرامش را به من بدهد، همان کسی بود که هرگز نمیتوانستم چنان درخواستی از او داشته باشم».
من شک دارم که شاکی انصاری همین حس را داشته باشد.
© The Independent