جشنواره «چشماندازهای سینمای ایران» از ۲۶ تا ۲۹ نوامبر سال جاری برای نخستین بار بهصورت آنلاین در شهر کلن آلمان برگزار شد. این فستیوال قرار بود ابتدا مانند هر سال در ماه مه، تازهترین فیلمهایی را که در سال ۲۰۱۹ در ایران ساخته شده بود، به صورت حضوری به نمایش درآورد، ولی برگزاری آن به دلیل شیوع جهشی ویروس کرونا و وضع قرنطینه سراسری در آلمان، به ماه نوامبر موکول شد.
از آنجا که اعمال محدودیتها در این ماه هم از سرعت همهگیری نکاست، دستاندرکاران «چشماندازها…» تصمیم گرفتند، آن را در دنیای مجازی برپا کنند. به گفته امین فرزانفر، مدیر جشنواره، تیم برگزارکننده در این راه از تجربههای فستیوالهایی چون «هفته فیلم فرانکفورت»، «جشنواره جهانی فیلم مستند لایپزیک» و چند فستیوال دیگر که در ماههای گذشته به صورت بَرخط (آنلاین) برپا شده، سود برده است.
فرزانفر درباره چالشهای برگزاری جشنواره در دنیای مجازی، از جمله به شرایط و دغدغههای صاحبان مراکز پخش فیلم اشاره میکند و میگوید: «این شرکتها ترجیح میدهند که فیلمها بهطور کلی در سینما نشان داده شوند و نه در اینترنت و به صورت آنلاین. به دو دلیل: اول این که تعداد تماشاگران در فستیوال حضوری، به دلیل این که همه نمیتوانند در آن شرکت کنند، معمولا کمتر از بینندگان دنیای مجازی است. بنابراین وقتی فیلم اکران عمومی میشود، خیلیها به سینما میروند و این به نفع مراکز پخش است. دلیل دوم به امکان کپی غیرقانونی فیلم برمیگردد که در دنیای مجازی آسانتر است.» از این رو برگزارکنندگان جشنواره برای جلب نظر مراکز پخش، عرضه بلیت را محدود و برنامههای ایمنی مخصوصی برای جلوگیری از «دزدیهای اینترنتی» به سامانه فنی خود، نصب کردند.
فیلمهای تحسینشده در برلین و ونیز
برنامه فستیوال در مجموع ۱۲ فیلم سینمایی و مستند را شامل میشد که اغلب در سال گذشته در جشنوارههای داخلی و جهانی خوش درخشیده بودند: از میان چهار فیلم سینمایی، دو اثر جایزههای برجسته برلیناله (نامو) و فستیوال ونیز (سرخپوست) را از آن خود کرده بودند و دو فیلم دیگر نیز جوایز اصلی جشنواره فیلم فجر را به دست آورده بودند که امسال بسیار پرحاشیه بود. چرا که نزدیک به یک ماه پیش از برگزاری مراسم فجر، عده ای از هنرمندان در نامهای از عدمحضور خود در فستیوال خبر دادند. دلیل: رویدادهای تاسفباری که به کشته شدن ۱۷۶ سرنشین هواپیمای مسافربری اوکراینی به وسیله موشک سپاه و سه روز انکار مسؤولان درباره این حادثه مربوط میشد. در کنار این رویداد، شبکه نمایش صدا و سیمای ایران نیز که مراسم را به طور زنده پخش میکرد، بارها صحبتهای انتقادی برندگانی را که برای دریافت جایزه به روی صحنه دعوت میشدند، قطع کرد و تفسیرهای خبرنگار خود را روی گفتههای آنان گذاشت. این جار و جنجالها تا اندازهای از بُرد و اهمیت اخبار مربوط به فیلمهای تحسینشده کاست.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
دستمایهها و شیوههای کار
موضوع فیلمهای به نمایشدرآمده، بسیار متنوع و از جمله دنیای ورزش زنان و رسانهها «جایی برای فرشتهها نیست»، مساله پناهجویان افغانی «اکسدوس»، تروریسم در منطقه «وقتی ماه کامل شد»، مهاجرت درونمرزی «نامو»، جلوههای نادر فیلمفارسی، اعدام و رویکرد قاضیای که چهار هزار بار زیر حکم اجرای آن را امضا کرده است «مرگ و قاضی» را دربرمیگیرد. رویکرد انفعالی قشری از جامعه کنونی ایران در برابر مسائل پیچیده اجتماعی نیز «بیحسی موضعی»، یکی از دستمایههایی بوده که از نگاه کنجکاو فیلمسازان ایرانی دور نمانده است. مستند پویانمایی «کاغذپاره»، به وضعیت اسفبار زندان زنان میپردازد. نعلبندی، کارگردان فیلم، صدای اصلی این زنان را که از خشونت، رفتار تحقیرآمیز زندانبانان، فقر و اعتیاد خود حرف میزنند، روی نوار ضبط کرده است و با پرداخت پویانمایی (انیمیشن)، به آنان چهره و هویت بخشیده است. دو فیلم نیز از کارهایی که به نمایش در آمدند، از سوی زنان کارگردان ساخته شدهاند.
نگاهی به دنیای ورزش زنان
جشنواره با نمایش مستند «جایی برای فرشتهها نیست»، آغاز شد که به تیم ملی دختران «اسکیت هاکی» ایران و ماجراهای پرتنش و کُنشی میپردازد که در روند تدارک برای شرکت در مسابقات آسیایی کره جنوبی، از سر گذراندهاند. داستان ساده این فیلم ورزشی که سام کلانتری آن را کارگردانی کرده است، در خطی مستقیم به تصویر درمیآید: فدراسیون «اسکیت هاکی» از تامین هزینه سفر تیم به کره جنوبی، ناتوان است. این امر، بر روحیه تلاش و مبارزه دختران عضو، تاثیر منفی میگذارد و انگیزه تمرین و آمادگی برای انجام مسابقه را در آنها از میان میبرد. با ورود روانکاوی ماهر و کاربُر که به برپایی کارزاری برای جمعآوری پول و کمک مردم میانجامد، این دشواری از سر راه برداشته میشود و گروه با مانع بزرگتری که هماوردی با تیمهای کارکشته و قدرتمند آسیایی است، روبهرو میشود. «جایی برای فرشتهها نیست»، در عین حال ستایشی سینمایی از تواناییها و ابتکارات زنان است. این کار نه تنها جایزه سیمرغ بلورین برای بهترین فیلم مستند جشنواره فیلم فجر، بلکه چهار جایزه از جشنوارههای بینالمللی را نیز از آن خود کرده است. با این حال محمد شکیبانیا، تهیهکننده فیلم، هنگام دریافت جایزه و پخش زنده آن از صدا و سیمای جمهوری اسلامی نتوانست پیام خود را به گوش بینندگان برساند. چون مسؤولان سخنان او را قطع و تفسیرهای مجری برنامه را به جای آن پخش کردند.
نگاه همدلانه کارگردان زن
داستان فیلم «وقتی ماه کامل شد» از نرگس آبیار که امسال شش جایزه اصلی جشنواره فیلم فجر را کسب کرد، به سرنوشت تلخ دختری تهرانی و سرخوش به نام فائزه برمیگردد که دل به حمید شاعرمنش، از منطقه مرزی ایران و پاکستان میبندد و با وجود شک و نگرانی عمیق مادر با او ازدواج میکند. فائزه که تنها دغدغه «بچهدارشدن» و زندگی آرام را با حمید در تهران دارد، در سفری به جنوب به تدریج پی میبرد که برادر همسرش (مجید) در سازمان تروریستی جندالله فعال است؛ گروهی که با حملات مسلحانه و بمبگذاری، مناطق مرزی جنوب ایران را ناامن کرده است و سودای برقراری یک حکومت اسلامی واقعی را در سر میپروراند.
نرگس آبیار، در فیلم خود از زندگی عبدالملک ریگی که شبهنظامیهای جندالله را رهبری میکرد، الهام گرفته است؛ اثری پر ماجرا با ضربآهنگی تند که در بستری از مسائل سیاسی – ایدئولوژیک – عاطفی جاری است و گاه نماهای پرتنش فیلمهای گوستاو گاوراس را که به عنوان استاد بزرگ خلق فیلمهای سیاسی، پرهیجان و در عین حال سرگرمکننده شهرت دارد، به یاد میآورد و گاه صحنههای کلیشهای «بدون دخترم هرگز» از برایان گیلبرت. با این تفاوت که فائزه برای بچههای خود، از نیمه راه فرار بازمیگردد تا قربانی خشونت وحشیانه همسردیوصفت خود شود؛ مرد عاشقپیشهای که تحت تاثیر برادر متعصباش، خود به یک شبهنظامی تروریست تمام عیار بدل شده است.
یکی از نکات مثبت فیلم، نگاه مدرن کارگردان آن به زن و تروریسم است. او اعمال ظلم و آزار و ستم بر فائزه را هموزن و همسنگ با خشونت تروریستی مطرح میکند و تفاوتی میان این دو نوع بربریت قرون وسطایی نمیگذارد. از نظر این کارگردان ۵۰ساله یزدی، مبارزه با اولی بدون نبرد با دومی (یا برعکس) راه بهجایی نمیبرد. همین رویکرد که در سینمای امروز ایران حکم کیمیا دارد، کمبودها و ضعفهای دیگر فیلم را زیر سایه میبرد. الناز شاکردوست، برای بازی در نقش اول زن و هوتن شکیبا، برای بازی در نقش اول مرد این فیلم، جوایز برتر فستیوال امسال فجر را دریافت کردند.
سینمای ابزورد
حسین مهکام، کارگردان ۴۰ساله فیلم «بیحسی موضعی» هنوز به چنین نگاه مدرنی به زن در جامعه دست نیافته است. هر چند برای روایت داستان خود، از یکی از مدرنترین شیوههای تصویری بهره برده است: سینمای ابزورد. در «بیحسی موضعی» دو زن (ماری و مهناز) بازی میکنند که هر دو شخصیتهایی منفی و مشابه دارند: یکی روانپریش است و دومی روانکاوی که «بالاخانهاش را اجاره داده است». در برابر، چهار مرد معرفی میشوند که باوجود رفتارهای غیرمنطقی و ابزورد، متفکر، دانشپژوه، جذاب و هنردوستاند. جلال دانشجوی فلسفه، بهمن موسیقیدانی مبتکر، ناصر پدری زحمتکش و دلسوز و شاهرخ، مردی پولدار و صبور است. فیلم، داستان روابط، رفتار و کنش و واکنشهای این گروه در یک شب طولانی را از منظر پوچیگرایی و بیارزشی پدیدهها روایت میکند.
«بیحسی موضعی» اگر میتوانست تعادلی میان شخصیتهای زن و مرد خود برقرار کند، یکی از موفقترین فیلمهای ابزورد سینمای ایران به حساب میآمد. چون به خوبی از عهده پرداخت و انتقال این گفته نیچه برآمده است: پوچنگری به معنای بیارزشی ارزشها نیست؛ بلکه به معنای بیارزش شدن ارزشها است. حسین مهکام در رشته فلسفه و کلام تحصیل کرده است.
«چشماندازهای سینمای ایران» هر چند در ۲۹ نوامبر به پایان رسید، ولی علاقهمندان میتوانند با مراجعه به صفحه فستیوال فیلم دلخواه خود را تا دوم دسامبر سفارش دهند و ببینند.