به نظر میرسد تصمیم تشکیلات خودگردان فلسطین در مورد از سرگیری روابط با اسرائیل، بازگشت به هماهنگیهای امنیتی با تلآویو و اعزام مجدد سفرای فلسطین به امارات متحده عربی و بحرین، افزون بر تلاشهای محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین برای احیای مذاکرات صلح و برقراری روابط دوستانه با دولت آینده آمریکا، خشم و عصبانیت جنبش حماس را برانگیخته است.
حماس بدین باور است که تشکیلات خودگردان فلسطین اقدامات یادشده را به صورت رایگان انجام نداده بلکه وارد معامله بزرگی شده است؛ به ویژه پس از آنکه محمد آشتیه، نخست وزیر فلسطین، "دریافت پول درآمد بانکی و تعهدنامهای از اسرائیل را اعلام کرد که در آن اسرائیل متعهد به توافقات قبلی با فلسطینیها شده و افزوده است که صلح همان چیزی است که باعث آرامش خاطر هر دو طرف شود، صرف نظر از اینکه چه کسی این کار را انجام دهد."
در همین حال، وصفی قبها، یکی از رهبران برجسته جنبش حماس و وزیر پیشین زندانیان در دولت فلسطین به سرپرستی اسماعیل هنیه، اظهار داشت همانگونه که میدانیم، در عقب تصمیم تشکیلات خودگردان فلسطین برای از سرگیری روابط با اسرائیل و بازگشت سفیران به ابوظبی و منامه، معامله مشکوکی وجود دارد که هدف از آن تأمین منافع رهبری تشکیلات خودگردان فلسطین و حفظ قدرت است. به گفته وی: پس از پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، تماسهای بسیاری میان رامالله، تلآویو و طرفهای عربی و غربی برقرار شد و طی آن محمود عباس به وعدههایی برای حمایت سیاسی و مالی در ازای بازگرداندن روابط به حالت قبلی با اسرائيل و عدم اعتراض در مورد عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائيل دست یافته است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
وصفی قبها بدین باور است که دولت عباس به هیچ دستاورد سیاسی نرسیده بلکه طبق معمول از کلیه تصمیماتش چنان عقبنشینی کرده است که هیچ سودی به ملت نمیرسد. وی ضمن توصیف تصمیمات اخیر تشکیلات خودگردان فلسطین به "غیر میهنی" افزود که دولت عباس، "از سرگیری روابط با اسرائیل را به آشتی ملی و پایان دادن به تفرقه و چندپارگی سیاسی، در ازای سخنان شیرینی که دولت جدید ایالات متحده قصد دارد به فلسطینیها ارائه دهد، ترجیح داد."
در مقابل، جنبش فتح و تشکیلات خودگردان فلسطین این موضوع را انکار کردند. عبدالله عبدالله، رئیس کمیسیون سیاسی مجلس قانونگذاری فلسطین با اشاره به این موضوع، گفت: "نمیدانم رهبری حماس این دروغها را از کجا آورده است؛ هیچ واقعیتی در مورد آنها وجود ندارد. اگر دولت فلسطین میخواست معامله و سازش را بپذیرد، طرح صلح ترامپ به ارزش ۵۰ میلیارد دلار را میپذیرفت، اما با وجود فشارها و تهدیدهایی که بر ما تحمیل شد، دولت فلسطین بر اصول و ارزشهای متکی بر قانون و مشروعیت بینالمللی، اصرار ورزید."
وی افزود که توافقنامههای امضا شده با اسرائیل، در زمینه امور اداری است و هیچ پیوندی به حقوق ملت فلسطین ندارد؛ بنابراین، بازگشت به تعامل با اسرائیل، احیای روابط میان دوجانب و از سرگیری هماهنگی در بخشهای مدنی و امنیتی، برای خدمت به شهروندان و تأمین منافع آنها است. در ارتباط به موضوع برقراری روابط با دولت آمریکا، عبدالله عبدالله، گفت که تماسهایی با واشنگتن جریان دارد و این موضوع به هیچ صورتی جرم محسوب نمیشود. وی تأکید کرد که اگر بایدن رویکرد ترامپ را دنبال کند، ما تماسهای خود را بدون تردید قطع خواهیم کرد.
وی افزود اگر معامله بزرگی که حماس از آن صحبت میکند، دریافت وجوه درآمد گمرکی که اسرائیل به نمایندگی از فلسطینیان آن را جمع میکند، باشد، باید گفت که از هنگام امتناع از پذیرش این پول در حدود بیش از هشت ماه پیش، تماسهای بسیاری از سوی میانجیان متعددی برای پذیریش وجوه یادشده که حق ملت فلسطین است، ادامه داشت و حماس میخواهد با راه اندازی چنین هیاهویی، بر عقبنشینی خود از روند آشتی ملی و همبستگی میهنی پرده افکند.
در مورد بازگشت سفیران فلسطین به ابوظبی و منامه، وی تأکید کرد که امارات متحده عربی، مصر، اردن و بحرین برای فلسطین به عنوان عمق راهبردی جهان عرب به شمار میروند، به ویژه در وضعیتی که منطقه دچار تحولات بسیاری است و البته به منظور تحقق اهداف و منافع ملی فلسطین، هیچ مانعی برای هرگونه تماس با کشورهای جهان وجود ندارد.
در واقع، به نظر میرسد که تغییر بینالمللی و عربی برای حمایت از آرمانهای فلسطین در حال شکلگیری است، به ویژه اینکه لانا زکی نسبیه، نماینده دائمی امارات متحده عربی در سازمان ملل، بر موضع کشورش درمورد حل مسئله فلسطین بر اساس خواستههای مشروع فلسطینیها تأکید کرد. به همین ترتیب، حمد بن عیسی آلخلیفه، پادشاه بحرین پیشنهاد کرده است که منامه میزبان اجلاس فلسطین و اسرائیل برای از سرگیری مذاکرات متوقف شده میان دو طرف باشد.
با نگاهی واقعبینانه به این موضوع، میتوان گفت که رهبران جناحهای فلسطینی و ناظران سیاسی در مورد اینکه در تصمیمات تشکیلات خودگردان فلسطین، تغییر ناگهانی رخ داده است، توافق نظر دارند و آن را "یک اقدام مشکوکی میدانند که نیاز به توضیح دارد"، به ویژه اینکه ابومازن در اجلاس رهبران فلسطین ادعا کرده بود که مذاکرات عملا شکست خورده است و او روابط خود را با اسرائيل به طور دایم قطع کرده است.
در همین حال، منابع آگاه خاطرنشان میکنند که تصمیمات اخیر تشکیلات خودگردان فلسطین علاوه بر مداخلات اردن و مصر، ناشی از میانجیگری اروپا، به ویژه کشور نروژ، بر اساس این اعتقاد است که اگر در مسیر روابط بین فلسطینیها و اسرائیلیها پیشرفتی حاصل نشود، جهان باید از طرح راه حل دو کشور، مذاکرات صلح و توافقات قبلی صرفنظر کند.
عبدالله، رئیس کمیسیون سیاسی مجلس قانونگذاری فلسطین این موضوع را انکار نکرد و گفت: "تماسهایی از نروژ وجود دارد زیرا این کشور عمدتاً ریاست کمیته کشورهای اهدا کننده به تشکیلات خودگردان فلسطین را بر عهده دارد و با سازمان ملل متحد در مسئله پذیرش وجوه درآمد گمرکی نقش داشته است، اما نروژ نه هیچ قرارداد مالی را پیشنهاد کرده و نه در زمینه تلاش اعراب برای برگزاری کنفرانس صلح مداخله داشته است."
در همین راستا، مخیمر ابو سعده، استاد علوم سیاسی در دانشگاههای فلسطین اظهار داشت که آنچه محمود عباس را به پذیرش بازگشت سفرای فلسطین به کشورهایی که با اسرائيل روابط برقرار کردند، واداشت، وعدههای بزرگ بینالمللی بود که وی در زمینه پیشرفت پرونده فلسطین به دست آورد، علاوه بر اینکه موضع دولت جدید آمریکا در قبال مسئله فلسطین با دوره ریاست جمهوری ترامپ تفاوت بسیاری خواهد داشت.
قابل ذکر است که تشکیلات خودگردان فلسطین در ۱۷ ماه نوامبر گذشته اعلام کرد که روابط خود را با اسرائیل از سر میگیرد، سپس در ۲۰ نوامبر سفیران خود را به ابوظبی و منامه بازگرداند.
ابوسعده خاطرنشان کرد که تصمیم از سرگیری روابط با تلآویو و بازگشت به توافقنامههای امضا شده با اسرائیل، رهبری فلسطین را در موقعیت دشواری در جهان عرب قرار داد؛ زیرا در حالیکه محمود عباس خواستار عدم انعقاد توافق دیگران با تلآویو بود، اکنون خود دست به همان اقدام زده است و در واقع، همین امر باعث شد محمود عباس سفرای خود را به ابوظبی و منامه بازگرداند.
اما ابوسعده، انجام معامله بزرگ و تحت فشار قرار گرفتن تشکیلات خودگردان فلسطین از سوی کشورهای غربی و عربی را رد میکند و بدین باور است که "هیچ طرفی برای محمود عباس که همه چیز را از دست داده است، امتیازی ارائه نکرده و نه او را تحت فشار قرار داده است. تنها انگیزه نویدبخشی که محمود عباس را تشویق به اتخاذ تصمیمات اخیر کرده، تغییر مواضع بینالمللی به ویژه موضع ایالات متحده در قبال مسئله فلسطین است."
© IndependentArabia