در تیم شفیلد یونایتد، کریس وایلدر تمام سعی خود را می‌کند که روحیه تیم را قوی نگه دارد و مطمئن باشد در ارتباط با دنیای خارج نیز رفتاری مثبت از خود بروز دهد اما لحن کلام آن‌ها قطعا تغییر کرده است. 

دیگر این سؤال مطرح نیست که آیا این مربی ۵۳ساله باید بهترین شغل این باشگاه را در دست بگیرد، بلکه سؤال جدید این است که آیا تیم او اکنون در حال تجربه بدترین فصل خود در طول تاریخ لیگ برتر است. 

این قطعا به نظر محتمل می‌رسد چرا که شفیلد یونایتد طی ۱۴ بازی خود تنها دو امتیاز گرفته است. هیچ تیمی تاکنون سابقه‌ای به این بدی در این لیگ نداشته است. حتی تیم دربی کانتی در لیگ سال ۲۰۰۷-۲۰۰۸ نیز بعد از ۱۴ بازی اول خود ۶ امتیاز به دست آورده بود. 

شفیلد باید امتیاز خود را در هر بازی از ۰.۱۴ به ۰.۴۲ ارتقا دهد تا این عنوان تحقیرآمیز را برای دربی کانتی نگه دارد که در آن فصل تنها ۱۱ امتیاز گرفت. 

کسانی بودند که این وضعیت را پیش‌بینی می‌کردند. حتی از دسامبر ۲۰۱۹ افرادی در لیگ پایین‌تر که از ترکیب تیم وایلدر آگاه بودند در محافل خصوصی استدلال می‌کردند که این ترکیب پایدار نبوده و مطابق تجربه آنان نیست. استدلال آنان این بود که مربی تیم درایت ندارد و تیم باکیفیتی نیست و کل ترکیب و نحوه بازی آن ابتدایی است، صرفا یک بازی پرهیجان که به دلیل روحیه خوب جاری در تیم انجام می‌شد.  

این ویژگی چندان باعث تقویت تیم نشد و بیشتر باعث تضعیف آن شد. عملکرد این تیم در دومین فصل خود به بدترین حد خود رسید. 

همان طور که همیشه در این موارد اتفاق می‌افتد، عواملی که در گذشته به عنوان نکات مثبت تیم تلقی می‌شدند هم می‌توانند به عواملی منفی مبدل شوند. ناراحتی‌های ایجاد شده به شکایت تبدیل می‌شوند. 

بعضی از منابع آگاه به ماهیت «ابتدایی» تمرین‌های وایلدر اشاره می‌کنند. اکثر سه‌شنبه‌ها تمرین این تیم شامل دویدن برای ۵ کیلومتر است و اکثر تمرینات فوتبال صرفا درباره ساختار تیم است، به جای این که شامل هرگونه مربیگری یا کاری برای ارتقای بازی تیمی باشد. آلن نیل، دستیار مربی به عنوان مغز متفکر تکنیکی تیم تلقی می‌شود اما در لیگ برتر معروف است که ابتکار تک بعدی شفیلد یونایتد فرو ریخته است. اکنون دیگر همه می‌دانند چگونه برای مقابله با هافبک‌های نیمه زمین آماده شوند. 

به عبارت دیگر، هرگونه مزیتی که در آغاز این تیم مدعی قهرمانی داشت، اکنون به ناگزیر خنثی شده است. واقعیت برگشته است. برخی عقیده دارند اکثر کار وایلدر فقط کار بر روی روحیه تیم و مبارزه با واقعیت است اما این روحیه به ویژه در شرایطی مثل اکنون، می‌تواند «فرسایش» یابد. 

استدلال دیگر این است که شفیلد یونایتد اگر بنا دارد در لیگ برتر باقی بماند یا حتی وارد مرحله بعدی به عنوان یک باشگاه شود باید جایگزینی برای وایلدر بیابد. 

این دیدگاه هم می‌تواند دیدگاهی خردمندانه و دوراندیشانه باشد و هم می‌تواند دیدی محدودکننده و کوتاه‌مدت شود. 

مربیگری «صرفا» متمرکز بر روحیه بازیکنان از سوی وایلدر باعث شد روحیه و ارتباطی بین تیم به وجود آید که باعث می‌شود آن‌ها عملکردی ورای انتظار از خود داشته باشند. 

این تیم تاکنون دستاوردهای قابل‌توجه بیش از حدی داشته است. به همین دلیل نتایج فعلی شفیلد یونایتد نه از سر شکست بلکه به‌گونه‌ای ناگزیر طرف دیگر سکه عملکرد بیش از اندازه است. و هر چه این روحیه تقویت شود ارتباط میان بازیکنان شکننده‌تر خواهد شد و چند بازیکن غایب ممکن است باعث فروپاشی ترکیب تیم شود. 

این چیزی است که دقیقا اتفاق افتاد؛ از دست دادن دین هندرسون خسارت بزرگی برای شفیلد بود چرا که بازی او در پشت همه تاثیر زیادی بر کل تیم داشت، این دروازه‌بان خیال همه آن‌ها را جمع می‌کرد. 

اما کافی است فهرست ادامه‌داری از مصدومیت‌ها را به آن اضافه کنید که با مصدومیت جک اوکانل شروع شد. او به عنوان سنگ بنای تیم در نظر گرفته می‌شود و بعضی اوقات فراموش می‌شود که بازیکنان دیگر چقدر به چنین شخصیتی در بازی متکی هستند و ممکن است بدون حضور او بازی را ببازند. اوکانل بازیکنی است که همیشه می‌توان بر او متکی بود اما از دست دادن این دو بازیکن تاثیری چند برابر بر تیم داشته است. 

و اما علی رغم تمام این گفته‌ها، منبعی آگاه می‌گوید همه چیز هنوز به سادگی استخدام بازیکنان و به ثمر رساندن گل‌های بیشتر است. 

منبع مذکور گفت: «این فکر کمی درست است که اگر شفیلد، هندرسون را نگه می‌داشت و بازیکنی نظیر دنی اینگز یا اولی واتکینز را استخدام می‌کرد احتمالا اکنون در میانه جدول بود و همه داشتند از کار بی‌نظیر وایلدر تعریف می‌کردند. به ثمر رساندن ۵ گل یا بیشتر هم می‌تواند تاثیری شدید بر این امر داشته باشد.» 

این پیشنهادات در ترکیب با استقامت بالای این تیم می‌تواند منجر به کسب نتیجه مطلوب شود. 

به گونه‌ای قابل توجه و علی‌رغم بسیاری از تیم‌های دیگر با سوابقی مشابه و به ویژه در میان تیم‌هایی که در فهرست بدترین تیم‌های لیگ برتر قرار گرفتند، شفیلد یونایتد به شدت مغلوب یا تحقیر نشده است. بدترین نتایج آن‌ها دو باخت با سه گل خورده مقابل ساوت‌همپتون و چلسی بود. اکثر دیگر باخت‌های آن‌ها با تفاضل خیلی کمی است. در واقع، ۹ باخت از ۱۲ شکست آن‌ها با تفاضل تنها یک گل بوده است. 

این نشان می‌دهد آن‌ها چقدر می‌توانند روحیه رقابتی داشته باشند و چگونه امتیازات کسب شده از سوی این تیم کمی گمراه‌کننده است. منچستریونایتد این وضعیت را در بازی هیجان‌آمیز پنجشنبه گذشته،  وقتی تیم وایلدر به ویژه در انتهای بازی فشار زیادی به آن‌ها وارد کردند، تجربه کرد. به تلاش اندکی برای تقویت و ارتقای تیم نیاز است و این تغییر می‌تواند در بازی یکشنبه مقابل برایتون دیده شود. 

اگر الیور برک فرصت خود را به گل تبدیل می‌کرد آن‌ها برنده بازی بودند و همه چیز تغییر می‌کرد. همه کمی از نظر روانی تقویت می‌شدند، شاید بازیکنی جدید استخدام می‌شد و بازیکنان درباره ترکیب تیم اطمینان خاطر بیشتری می‌یافتند. اما او این فرصت را از دست داد و مشکلات این تیم ادامه یافت. 

وضعیت شفیلد اکنون این قدر شکننده است. به همین سبب وایلدر نیاز دارد آن روحیه مثبت را حفظ کند.