سفارت جمهوری اسلامی ایران در چند شهر افغانستان از جمله مزارشریف و هرات نمایشگاه عکس قاسم سلیمانی برگزار کرد و در آستانه سالگرد کشتهشدنش پیامهای رهبران افغانستان درباره او را بازنشر کرد.
این نمایشگاه تبلیغاتی برای گرامیداشت چهرهای در افغانستان برگزار شده که برای مردم این کشور ناآشنا نیست. قاسم سلیمانی برای گسترش نفوذ جمهوری اسلامی در جوانی به کوهها و درههای افغانستان رو آورد.
سابقه درگیری قاسم سلیمانی و نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در افغانستان به سالهایی مربوط میشود که نیروهای ارتش سرخ شوروی به افغانستان لشکرکشی کردند.
قاسم سلیمانی و سپاهیان او با استفاده از راهبرد خود، تامین مالی و تجهیز گروههای جهادی را علیه دولت مورد حمایت شوروی در کابل آغاز کردند و آتش جنگ نیابتی را که در همسایگی شروع شده بود شعلهور تر کردند.
اوایل دهه ۱۹۸۰ که جنگ در افغانستان بالا گرفته بود، نیروی قدس در منازعه خونین این کشور مستقیما درگیر شد.
نیروی قدس با شاخههای مختلف جهادی ضدحکومت در افغانستان کار میکرد، اما ایجاد و مدیریت گروههای مسلح شیعی به نام احزاب هشتگانه را در صدر برنامههای خود داشت. این جناحها بعدها با ایجاد حزب وحدت اسلامی زیر یک چتر تجمع کردند. برای بیشتر این احزاب در مشهد دفتر ایجاد شد و ماموران سپاه از نزدیک با سران این جریانهای جهادی کار میکردند. قاسم سلیمانی، اسماعیل قاآنی و سیدحسین موسوی، فرمانده قرارگاه انصار، از نظامیان ایرانی بودند که از نزدیک با جریانهای جهادی کشورش همسایهشان کار کردهاند.
یک بخش دیگر روابط گسترده سپاه با حزب جمعیت اسلامی افغانستان به رهبری برهانالدین ربانی بود. آقای ربانی نماینده قشر فارسیزبان و تاجیک افغانستان در جنگ علیه شوروی بود و فرمانده مشهور مجاهدین احمدشاه مسعود در صف او قرار داشت. این حزب نیز در مشهد و تهران نمایندگی داشت و سرداران سپاه روابط تنگاتنگی با آنها ایجاد کرده بود.
جلب حمایت بخش برونمرزی سپاه پاسداران برای مجاهدین افغان جایزه بزرگی بود، چراکه پول فراوان و جنگافزار جدید به همراه میآورد.
در آن زمان که درگیری ایران در خاورمیانه به این گسترگی نبود و شوروی هم تهدیدی برای جمهوری اسلامی ایران قلمداد میشد، قاسم سلیمانی، توجه زیادی به افغانستان داشت. اما با از میان رفتن شوروی و روی کار آمدن دولت مجاهدین به رهبری آقای ربانی، رویای سلیمانی و دوستانش به واقعیت پیوست و یک حکومت نزدیک به جمهوری اسلامی سر کار آمد. هرچند عمر این حکومت کوتاه بود و با ظهور طالبان و تسلطشان بر کابل، حکومت آقای ربانی عملا ساقط شد و یک دور دیگر از مبارزه مسلحانه علیه طالبان به نام مقاومت در محور احمدشاه مسعود در دهه ۹۰ میلادی آغاز شد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
رهبری مقاومت در پنجشیر تحت نظر احمدشاه مسعود بود و قاسم سلیمانی بارها برای دیدار و گفتوگو با مسعود به پنجشیر رفت. اما نزدیکان احمدشاه مسعود میگویند که قاسم سلیمانی خود را در جایگاهی نمیدید که به احمدشاه مسعود فن و تاکتیک جنگ چریکی یاد بدهد. او بارها گفته بود که از مسعود میآموزد.
آقای سلیمانی هرگز در عملیاتهای نظامی در افغانستان شرکت نداشت. گاهی هم که تا نزدیکیها خط مقدم جبهه می رفت فورا به قرارگاه باز می گشت. او بیشتر از آن که یک فرمانده عملیاتی باشد یک حامی لجستیکی محسوب میشد که مبالغ هنگفت پول مصرفی ایران در خارج را ضرب و تقسیم میکرد.
با آنهم قاسم سلیمانی دو ویژگی داشت که او را برای افغان ها جالب کرده بود. اول این که او شیر نفت جمهوری اسلامی ایران و منابع تجهیزات نظامی این کشور را در دست داشت و هیچ محدودیتی در دادن بستههای پول و سلاح به نیروهای مجاهدین افغانستان که در تنگنای اقتصادی قرار داشتند وجود نداشت. دوم این که از نظر یاران مسعود، شخصی صادق بود که میشد یک گفتوگوی خوبی با او داشت.
مقامهای نظامی افغان که با سپاهیان قدس کار کردهاند به خبرگزاریها گفتهاند: «نیروی قدس، نیروی قابل لمسی نیست. اینها در واقع افسران نظامی هستند که نقش مستشاری و معلمی دارند. نیروهای بومی در واقع خودشان فرماندهی جنگ را چه در افغانستان، (چه در) عراق و سوریه در دست دارند. اینها فقط معلم هستند. تشکیلات را تنظیم میکنند. قطعات خود را میفرستند که کمک کنند. واحدهای کوچک خود را به کشورهایی مثل افغانستان و عراق میفرستند و در امورات خاص کمک میکنند. در مینسازی، انفجار و سلاح سنگین تخصص دارند و این تخصص را به دیگران آموزش میدهند.»
یک سال از کشتن قاسم سلیمانی گذشت و علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی اسماعیل قاآنی را به عنوان جایگزین او معرفی کردهاست. آقای قاآنی درست پیش از کشتهشدن سلیمانی در سفر مخفی به بامیان رفت و بر ایجاد شبکه مقاومت ضدداعش در صورت گسترش ناامنیها در افغانستان تاکید کرد. او با نام جعلی و به عنوان معاون سفیر ایران به بامیان سفر کرده بود و افشای این بازدید به رسوایی بزرگی برای والی بامیان و مقامهای افغان تبدیل شد.
آقای قاآنی پیش از آن هم معاون سلیمانی در حوزه افغانستان و جنوب شرق آسیا بود و مرگ سلیمانی تاثیر زیادی روی فعالیت نیروهای قدس در افغانستان نگذاشتهاست.
سپاه قدس همچنان مدیریت لشکر ۲۵ هزار نفری فاطمیون را که متشکل از شهروندان مهاجر است در دست دارد، روابطش با جناحهای سیاسی، دولت و طالبان در حال گسترش است و برنامههای فرهنگی و مراسم یادبود برگزار میکند.