تجربههای «زلاتکو کرانچار» در پرسپولیس، سپاهان و تیم امید نشان میدهد که فوتبال ایران میتواند بهترین مربیانش را با اخراج سیاسی، اتهام نوشیدن مشروبات الکلی و دخالت در امور فنی از دست بدهد و فرصت برای تاثیرگذاری فنی با مربیان خارجی را بسوزاند.
کرانچار که در ۶۵ سالگی و با یک بیماری ناگهانی و شدید در کرواسی درگذشت، یک مربی پرماجرا در ایران بود که نگاه به زوایای کار او و آنچه بر او گذشت، مسائلی از فوتبال ایران را عیان میکند.
زلاتکو کرانچار از بهترین مربیان خارجی دهههای اخیر در ایران بود، مربی صاحب فکر که تیمهایش همواره نمایشی از پیشرفت فنی را ارائه میکردند. او را اولینبار در ایران سال ۱۳۸۸ به عنوان سرمربی پرسپولیس شناختیم. پرسپولیس با کرانچار یکباره به تیمی تبدیل شد که هفته به هفته بازیهای باکیفیتتری را نمایش میداد. اما تغییر مدیریت در باشگاه پرسپولیس، کرانچار را گرفتار یک بازی عجیب کرد. حبیب کاشانی، مدیر سیاسی که به مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس رسیده بود، تصمیم گرفت علی دایی را در راستای دلجویی پس از ماجراهای اخراج او از تیم ملی، جانشین کرانچار کند. علی دایی آنطور که مطرح میشد به دستور محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری وقت ایران، از تیم ملی اخراج شد. کرانچار که با پرسپولیس تیم سوم جدول و در کورس قهرمانی بود، یکباره با خبر اخراج خود مواجه شد اما واکنش کرانچار از موضعی محترمانه بود و تیم را بدون حاشیهسازی تحویل علی دایی داد و رفت. یکی از صحنههای عجیب در باشگاه پرسپولیس، حضور بیمقدمه علی دایی و حبیب کاشانی در تمرین پرسپولیس و اعلام یکباره خبر اخراج کرانچار بود. علی دایی در پایان فصل نتوانست نتایج دوره کرانچار را ارتقا دهد، از کورس قهرمانی خارج شد و پرسپولیس رتبهای بهتر از چهارم کسب نکرد.
موفقیتهای پیدرپی پرسپولیس در دهه ۹۰ با برانکو ایوانکوویچ، میتوانست چند سال زودتر با زلاتکو کرانچار شروع شود اما یک جریان فنی موثر برای پرسپولیس با تصمیم عجیب و مشکوک اخراج کرانچار، متوقف شد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
کرانچار به تیم ملی مونتهنگرو رفت اما او در فوتبال ایران شناخته شده بود و باشگاه سپاهان اصفهان برای استخدام او اقدام کرد. یک سال بعد کرانچار در قامت سرمربی سپاهان به ایران برگشت. او از سال ۹۰ تا ۹۳ حضوری موثر در بازسازی سپاهان داشت و دوباره سپاهان را در فوتبال ایران به عنوان یک قدرت درجه اول مطرح کرد. کرانچار در اولین فصل حضورش، سپاهان را به قهرمانی در لیگ برتر رساند. اما هنگام جدایی کرانچار از سپاهان مسائلی مطرح شد که عجیب بود.
کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال بیتوجه به حریم خصوصی مربی، کرانچار را با طرح موضوع نوشیدن مشروبات الکلی، از سپاهان راند. او پس از طرح این خبر و ترک ایران به الاهلی قطر و سپس دیناموزاگرب رفت. اما رفتار مذموم با کرانچار در ذهنها باقی بود.
کرانچار به اندازهای در فوتبال ایران اعتبار فنی داشت که برای بازگشت او اقدام شود. کرانچار برای بار سوم سال ۱۳۹۵ به ایران برگشت و سرمربی سپاهان شد اما اینبار توفیق گذشته را نداشت و اگرچه تیمش بازیهای قابل قبولی را ارائه میکرد اما مقام پنجم در لیگ برای سپاهان رضایتبخش نبود.
کرانچار که در طول دوران حضورش در ایران چند بار برای سرمربیگری در تیمهای ملی به عنوان گزینه مطرح شده بود، بعد از کار در سپاهان، سرمربی تیم امید ایران شد تا با این تیم پس از ۴ دهه ناکامی، راهی به المپیک پیدا کند. کرانچار اما در تیم امید با دخالتهای حمید استیلی، مدیر وقت تیم امید ایران مواجه شد و نتوانست در صعود تیم امید ایران در راه المپیک مسیر موفقیتآمیزی را طی کند.
حدود یک سال پیش، آخرین همکاری کرانچار با فوتبال ایران و آخرین نیمکتی که او در عمر خود تجربه کرد، همین نیمکت تیم امید ایران بود.
زلاتکو کرانچار در جوانی بازیکن دیناموزاگرب و راپیدوین بود و سابقه بازی در تیمهای ملی یوگسلاوی و کرواسی را داشت. او در فوتبال کرواسی از مربیان صاحب سبک محسوب میشود و با دیناموزاگرب دوران موفقی را پشت سر گذاشت و به مربیگری در تیم ملی کرواسی هم رسید. نیکو کرانچار، پسر زلاتکو کرانچار نیز در دیناموزاگرب ساخته شد و پیراهن تاتنهام را پوشید. او از بازیکنان شاخص تیم ملی کرواسی است.
اما کار کرانچار در ایران نیمهتمام باقی ماند. کرانچار در هر کدام از فرصتهایش در پرسپولیس، سپاهان و تیم امید ایران میتوانست آثار بیشتری داشته باشد. اما فوتبال ایران قدر مربیان موثر خود را نمیداند. از اخراج سیاسی تا راندن او به جرم نوشیدن مشروبات الکلی و دخالتها در تیم امید، کرانچار را از اوجی که میتوانست در ایران برسد، دور کرد. مدیران در فوتبال ایران به جای بهرهبرداری فنی از مربیان صاحب ایده، مانعی برای اثرگذاری آنها هستند.
کرانچار در آخرین مصاحبه خود گفته بود: «به دلیل تحریمها امکان ادامه کار در ایران وجود نداشت. امور مالی همه چیز را تعیین میکند و وضعیت ورزش به ویژه فوتبال بدتر شده است. اما من در این کشور شرایط خوبی داشته، شش سال را در ایران گذرانده و عاشق این کشور شدم. من همیشه دوست دارم مربیگری کنم. علاقمند به این شغل هستم و همچنان برای حضور روی نیمکت جاهطلبیهای زیادی دارم.»