اگر بخواهیم سال ۱۳۹۹ را در یک جمله خلاصه کنیم، باید آن را سال «مداخله ملی» در بورس عنوان کرد. در ابتدای سال بود که شاپور محمدی با عرضههای اولیه سنگین و تلاش به عرضههای بیشتر شرکتها، قصد کنترل هیجان بازار را داشت، اما با توجه به کاهش نرخ بهره در اردیبهشت ماه و انتظار افزایش قیمت ارز و فروپاشی اقتصادی، این اتفاق رخ نداد و شاپور محمدی از ریاست سازمان بورس استعفا داد. شاخص کل بورس تهران نیز که در روز پایانی سال ۱۳۹۸ روی رقم ۵۱۲۹۰۰ ایستاده بود، با رشد خیرهکننده در ۵ ماه ابتدایی سال به رقم دو میلیون و ۷۸ هزار و ۵۴۶ واحد رسید. در واقع، بورس تهران در مدت زمان پنج ماه، به بازده حدودا ۳۰۰ درصدی رسیده بود.
هشدار به مردم
در دوران اوج بورس بود که نگارنده در ۲۷ تیرماه نسبت به حبابی بودن وضعیت آن هشدارداد و در یادداشتی با عنوان «رشد بورس ایران کجا متوقف خواهد شد؟» که در همین رسانه منتشر شد، نسبت به حبابی بودن وضعیت بورس شواهدی منتشر کرد. این بازده رویایی به اعتقاد بسیاری از کارشناسان دیگر نیز بسیار بالا بود و ناشی از مداخله دولت در بورس و دعوت همگانی از مردم برای ورود پول به بازار سرمایه. حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، در سخنانی عنوان کرد مردم همه چیز را به بورس بسپارند، آقامحمدی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و از افراد نزدیک به بیت رهبری، نیز در برنامه گفتوگوی ویژه خبری در اردیبهشتماه ادعا کرد که بازار سرمایه، بازدهی بهتری نسبت به سایر بازارها خواهد داشت، و در سایر نهادهای حکومتی و صدا و سیما نیز دعوت مردم به بورس وضعیت عجیبی یافته بود. مهناز صادقی، تحلیلگر بازار سرمایه در صدا و سیما، پیشبینی شاخص هشت میلیون واحدی ارائه کرد. مجموع این شرایط منجر به آن شد که سمت تقاضا در بورس تهران در آستانه انفجار قرار گیرد.
در سمت عرضه اما دولت آمادگی لازم را نداشت. عرضه اولیه صندوق پالایشی دولت نیز با تاخیر بسیار طولانی همراه شد و عملا بخش مهمی از پولهای وارد شده به بورس تهران، صرف «افزایش» قیمت سهام شد و پول چندانی صرف توسعه بازار و فروش داراییهای دولت نشد. در نهایت امر، شاهد یکی از بزرگترین حبابهای تاریخ بورس ایران بودیم.
مداخلات گسترده و سقوط از اوج
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با شروع ریزش بازار سرمایه، همچون گذشته مداخلات در بازار سرمایه کشور به اوج رسید. نهاد ناظر که خود را مقصر میدانست، در تلاش بود تا به شیوههای مختلف مداخلاتی انجام دهد تا مانع از سقوط بیشتر بازار سرمایه شود. اما نتیجه آن تلاشها چیزی جز بدتر شدن وضعیت و بحرانی شدن آن نبود. آخرین مداخلات سازمان بورس، دامنه نوسان سهام را از مثبت و منفی پنج درصد به منفی دو و مثبت شش تبدیل کرد. آن تصمیم منجر به آن شد که ماهیت بورس ایران با مشکل روبهرو شود و یکی از اصول اولیه بازار سرمایه که همان نقدشوندگی است، نیز دچار مشکلاتی شود. شاخص بورس تهران تحت تاثیر آن حباب بزرگ و دستکاریهای دولت، با ریزش بزرگی روبهرو شد و با اصلاح نزدیک به ۵۰ درصدی از سقف خود در محدوده ۱ میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی، به آرامش موقتی رسید. اما بورس در سال آتی چه روندی خواهد داشت؟ آیا باز هم روزهای خوش بازار سرمایه را خواهیم دید؟
راز مداخلات دولتی چیست؟
تفاوت عمده بورس ایران با سایر بورسهای جهان، ماهیت آن است. در حالی که در عمده بورسهای جهان به دلیل ساختار آن کشورها، بورسها ماهیت خصوصی دارند، در ایران بورس وضعیت رقابتی ندارد و ماهیتی دولتی دارد. از این رو، قوانین بورس تهران تقریبا مستقل نیست و تحت فشار حکومت تغییر میکند. به عنوان مثال، در آمریکا در حدود ۲۰ بورس مختلف برای کالا و سهام وجود دارد و همین عامل سبب شده است که هر یک از بورسها با مقررات مختلف، ویژگیهای متفاوتی داشته باشند، و هر فرد نیز متناسب با نیاز خود، در یکی از آن بورسها ثبتنام و معامله میکند.
بازگشت بورس در سال ۱۴۰۰؟
به نظر میرسد که بورس تهران در محدوده ارزندگی قرار دارد. در این مقاله سه دلیل برای رشد شاخص کل در سال ۱۴۰۰ داریم.
۱- افزایش قیمت «کامادیتی» (کالای مبادلهپذیر) در بازارهای جهانی:
بازارهای کالایی در سال ۲۰۲۰ با رشد خیرهکنندهای همراه بودند. قیمت مس از حدود پنج هزار دلار تا ۹ هزار دلار افزایش داشت و قیمت فولاد، سنگآهن و بسیاری از محصولات صادراتی کشور ما نیز با رشد بسیار خوبی همراه بود. حتی نفت نیز تحت تاثیر رشد قیمتها قرار گرفت و به محدوده هر بشکه ۶۰ دلار رسید. این رشد قیمتها سبب شده است که سودآوری بسیاری از شرکتهای ایرانی با وجود ثبات و حتی کاهش قیمت دلار، با رشد همراه شود. میتوان انتظار داشت که افزایش سودآوری شرکتها اثر خودش را در فصل مجامع نشان دهد و بورس با رشد قیمتی همراه شود.
۲- کاهش اثرات کرونا و تحریمها:
با کاهش اثرات کرونا بر اقتصاد، میتوان انتظار رشد اقتصادی و رشد فروش خدمات در کشور را داشت. علاوه بر بازار داخلی، صادرات محصولات نیز با سادگی و قیمت کمتر انجام خواهد شد و موانع کمتری بر سر راه شرکتها قرار خواهد گرفت. میتوان انتظار داشت که با بهبود شرایط، بسیاری از شرکتهای تولیدی تامین کالاهای خود را با سرعت و کمیت بیشتری انجام دهند و از این نظر، شرایط تولیدی شرکتها بهبود یابد.
۳- افت شدید شاخص کل در سال ۹۹
یکی دیگر از دلایلی که بر مبنای آنها، میتوان انتظار داشت که بازار سرمایه در سال ۱۴۰۰ رشد بیشتری از نرخ سود بانکی همراه شود، کاهش شدید شاخص کل است. رسیدن بورس به حباب منفی و نسبت قیمت به درآمد حدودا تا ۶۵ واحدی، این نوید را به ما میدهد که بازار به زودی به تعادل باز خواهد گشت.
بورس چه خواهد شد؟
وضعیت بورس تهران به سطحی رسیده است که نگارنده، به عنوان کسی که در چند مرحله احتمالِ حباب در بازار سرمایه را هشدار داده است، اکنون به وضعیت آن برای سرمایهگذاری بلندمدت امیدوار است. البته در میان موارد گفته شده، ریسک کاهش قیمت ارز و رسیدن آن به محدوده ۱۸ هزار تومان در کوتاهمدت و پیش از انتخابات، میتواند بازار بورس تهران را با مشکلات زیادی روبهرو کند، اما در مجموع در سال ۱۴۰۰ میتوان انتظار داشت که وضعیت بورس تهران در شرایط بهتری قرار گیرد. در نهایت، در شرایط کنونی میتواند بخشی از سبد داراییها، در حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد، در سال ۱۴۰۰ به بورس تهران تعلق گیرد.