دیدار مقامات ارشد گارد ساحلی ایران و امارات متحده عربی که چند روز پیش با هدف ایجاد هماهنگی در مسایل مرزی و تأمین امنیت کشتیرانی در آبهای خلیج فارس انجام گرفت، نشان از چیرگی دیپلماسی برای حل چالشها و اختلافنظرها در خاورمیانه دارد. همچنین، تأکید دولت جدید بریتانیا بر ادامه حمایت از توافقنامه هستهای، اشاره دیگری به تغییر شیوه کنونی برخورد با ایران است.
تنشهای اخیر خلیج فارس که با اعزام ناوگانهای نظامی به منطقه به منظور اعمال فشار بر ایران آغاز شد و با سرنگون شدن پهبادها و جنگ نفتکشها شدت یافت، اکنون به سمت آرامش و انعطافپذیری در حرکت است و طرفهای درگیر، تمایل بیشتری به گفتوگو ابراز میکنند.
طرفهای اروپایی توافقنامه هستهای با طرح ساز و کار مالی انیستکس، انگیزهای برای پایبندی به برجام و سازگاری با ایران دارند، و حتی شمار دیگری از کشورهای اروپایی همچون اتریش، بلژیک، فنلاند، هلند، اسلوونی، اسپانیا و سوئد، در صدد پیوستن به این طرح مالی هستند. افزون بر اتحادیه اروپا، کشورهای دیگری نیز مانند چین و روسیه که از صادرات نفت و مواد پتروشیمی ایران بهره میبرند، برای پیوستن به ساز و کار مالی انستیکس ابراز علاقه میکنند.
اصرار کشورهای اروپایی بر تداوم تعهد به توافقنامه هستهای و عدم تمایل این کشورها به محکوم کردن ایران برای کاهش تعهدات برجام، دلایل بسیاری دارد، از جمله این که تشدید فشارهای ایالات متحده میتواند منجر به دشواریهای بزرگتری شود. اروپاییان میدانند که دولت ایران از برنامههای هستهای دستبردار نیست، و در حال حاضر، جز توافقنامه کنونی، گزینه بهتری برای کنترل برنامههای هستهای آن کشور وجود ندارد.
همه میدانیم که افزایش تنشها در خلیج فارس منجر به افزایش بهای نفت میشود و کشورهای اروپایی را که مصرفکنندگان بزرگ نفت هستند، با چالشهای اقتصادی بیشتری روبهرو میکند، اما ایالات متحده که بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان بهشمار میرود، از بالا رفتن قیمت نفت در بازار جهانی، بیشتر سود میبرد. همین امر باعث میشود تا کشورهای اروپایی به منظور جلوگیری از افزایش تنشها در خاور میانه، همواره در تلاش برای حفظ برجام باشند و تعهد خود را به توافقنامه هستهای ادامه دهند.
از سوی دیگر، تداوم فشارها میتواند باعث خروج نهایی ایران از برجام شود. سپس در غیاب محدودیتهای مطرح شده در توافقنامه هستهای، ایران دیگر مانعی در برابر خود ندارد و احتمالا به فعالیتهایی دست خواهد زد که کشورهای اروپایی را به چالش بکشد. ایران میتواند با افزایش میزان قاچاق انسان و مواد مخدر به اروپا، کشورهای اروپایی را با دشواریهای بیشماری روبهرو کند.
اوجگیری تنشها در خلیج فارس، میتواند امارات متحده عربی را در معرض تهدیدهای امنیتی و اقتصادی قرار دهد و منجر به فرار سرمایهها از آن کشور شود. همچنین، عدم دستیابی به راهحلی برای معضل اختلاف بر سر جزیرههای تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی میان ایران و امارات متحده عربی، همواره مانعی در مسیر افزایش همکاریها میان دو کشور بوده است.
از جانب دیگر، دولت ایران دست به اقداماتی میزند که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را دچار چالشهای مختلف سیاسی اقتصادی میکند. تلاشهای مداوم ایران برای گسترش نفوذ و صدور انقلاب در منطقه، اصرار برای دستیابی به سلاحهای هستهای و کشتار جمعی، فعالیتهای تهدیدآمیز ایران در راستای برهم زدن ثبات و امنیت کشورهای خاورمیانه، از جمله سیاستهایی است که این گستره جغرافیایی را با ناامنی و تهدید روبهرو میکند.
از این رو لازم است کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، بیش از پیش در تلاش برای حفظ وحدت و همبستگی باشند و برای پاسداری از امنیت منطقه، تدابیر امنیتی لازم را اتخاذ کنند. کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بایستی نقش اساسی در کلیه ترتیبات امنیتی منطقه داشته باشند و اگر فشار کشورهای اروپایی، آمریکا و ایران را به میز مذاکره بکشاند، در آن صورت نیز منافع کشورهای عربی نباید نادیده گرفته شود. بدون درنظرداشت نقش کشورهای عربی و منافع آنها، هیچ برنامه امنیتی گسترده یا توافق جدیدی میان غرب و ایران نمیتواند پایدار و سودمند باشد. کشورهای عربی خلیج فارس زمانی قادر به ایجاد روابط صمیمانه با ایران خواهند بود که ایران تهدیدی برای امنیت و منافع آنها نباشد و حسن همجواری را رعایت کند.
© The Independent