نشریه فارنپالیسی مقالهای نوشته لیندزی گراهام، سناتور کارولینای جنوبی ایالات متحده، و مورگان اورتگاس، مشاور سیاسی و سخنگوی سابق وزارت خارجه آمریکا در دولت دونالد ترامپ را منتشر کرده است.
آقای گراهام و خانم اورتگاس مینویسند که تعجیل در بازگشت به توافق اتمی ۲۰۱۵ با ایران، موسوم به برجام، مانند زلزلهای مهیب خواهد بود و منجر به آشوب و بیثباتی در خاورمیانه خواهد شد.
رئیسجمهور جو بایدن، خاورمیانه نسبتا آرامی را به ارث برده است که چالشهای خود را دارد، اما صحنه توافقهای متهورانه صلح میان چند کشور عرب و اسرائیل پس از دههها خودداری از به رسمیت شناختن اسرائیل بوده است. اقتصاد ایران نیز در سایه تحریمهای آمریکا و سوءمدیریت داخلی در مهار همهگیری ویروس کرونا، فلج و آسیبپذیر شده است. از دیدگاه مذاکره، بایدن اهرمهای زیادی در اختیار دارد.
با این حال در هفته گذشته، والاستریتژورنال در گزارشی نوشت که دولت بایدن لغو تحریمهای مربوط به تروریسم علیه بانک مرکزی ایران را مد نظر دارد. به عبارت دیگر تیم دیپلماتیک بایدن پس از وعده امضای توافقی طولانیتر و قویتر با ایران در کنگره، برای سازش با این کشور عجله دارد. هرچند بازگشت به برجام یکشبه رخ نمیدهد، اما میتواند ظرف امسال اتفاق بیافتد. و اگر بایدن ایالات متحده را به برجام۲ بازگرداند، ممکن است فرصت مثبت موازنه صلحآمیز قدرت در خاورمیانه که بایدن به ارث برده، شکل دیگری به خود بگیرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برجام به ایران پول نقد تزریق کرد. درست قبل از اعمال تحریمها بر ایران در سال ۲۰۱۸، بانک مرکزی ایران بیش از ۱۲۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی خارجی را تحت کنترل داشت. تحریمهای آمریکا دهها هزار میلیارد دلار از این پولها را قفل کرد و فشار مالی ایران را بر آن داشت تا از حسابهایی که باز بودند برداشت کند. تنها پس از دو سال از شروع کارزار فشار حداکثری، ذخیره ارزی ایران به چهار میلیارد دلار رسید. همزمان تحریمهای آمریکا بر بخش انرژی، روزانه دو میلیون بشکه از صادرات نفت ایران را قطع کرد، و حاکمیت ایران را از ۷۰ میلیارد دلاری که معمولا به بودجه کشور واریز میشود، محروم کرد.
کاهش شدید ثروت گزینههای اقتصادی ایران را محدود کرد و رژیم مجبور شد هزینههای مربوط به گروههای نیابتی شبهنظامی در منطقه را کاهش دهد. همزمان با تلاش ایران برای جلوگیری از سقوط، بیشتر بخشهای خاورمیانه نفس راحتی کشیدند. چندین کشور در منطقه با یکدیگر به صلحی تاریخی رسیدند. پیشرفت حاصل از پیمان ابراهیم- که در اوت ۲۰۲۰ میان اسرائیل، امارات متحده عربی و ایالات متحده امضا شد، به همه جا سرایت کرد.
اتحاد با ایران تهدیدی است و باعث از بین بردن پیشرفتهایی میشود که به دست آمده است.
بلافاصله پس از آن که بایدن تحریمها را بردارد، جمهوری اسلامی ایران میتواند تا حدود ۹۰ میلیارد دلار برداشت کند. تحریمهای آمریکا ۴۰ میلیارد دلار از فروش نفت و میعانات را در آسیا و خاورمیانه مسدود کرد و ۵۰ میلیارد دلار دیگر باقیمانده برای رژیم ایران غیر قابل دسترس است. همزمان احیای برجام صادرات نفت ایران را نیرو میبخشد، و با نرخ امروز نفت، سالانه حدود ۵۰ میلیارد دلار به خزانه جمهوری اسلامی میافزاید. تحریمهای اقتصادی دیگر نیز ممکن است لغو شوند، و بخشهای مربوط به فلزات و پتروشیمی را که برای ماجراجوییهای خارجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حیاتی است، تقویت کند. اقتصاد ایران مجددا شروع به رشد میکند و طولی نمیکشد که چمدانهای پول روانه حماس و حزبالله میشوند.
این میلیاردها دلار پول نقد به دست بزرگترین کشور حامی تروریسم در جهان میرسد. کل بودجه نظامی ایران به کمتر از ۲۰ میلیارد در سال کاهش یافته است. اما تاریخ نشان داده که ایران از سال ۲۰۱۲ بیش از ۱۶ میلیارد دلار صرف حمایت از متحدانش در سوریه، عراق و یمن کرده و سالانه ۷۰۰ میلیون دلار برای حزبالله (لبنان) فرستاده است.
در مورد این که ایران از پول حاصل از لغو تحریمها چه استفادهای خواهد کرد، نیازی به حدس و گمان نیست. به جای حدس زدن، کافی است نگاهی به شش سال گذشته بیاندازیم. جمهوری اسلامی ایران به جای صرف بودجه برای تحقیقات سرطان یا تقویت زیرساختهای وعده داده شده، بودجه دفاعی به بالاترین سطح رسید. سپاه پاسداران آشوب و مرگ را در سراسر منطقه گسترش داد و این اتفاق ممکن است دوباره تکرار شود.
این بار طبق مفاد برجام اصلی، محدودیتهای هستهای بر ایران تقریبا به حداکثر میزان رسیده است. ظرف یک دهه ایران هیچ سقفی در مورد میزان یا کیفیت غنیسازی اورانیوم نخواهد داشت، هیچ محدودیت و سهمیهای از نظر شمار سانتریفیژها در کار نخواهد بود، هیچ منعی بر واردات و صادرات موشکهای بالیستیک وجود نخواهد داشت و بیش از ده مورد ممنوعیت دیگر منقضی خواهند شد.
برجام احیاشده منجر به شروع مسابقه تسلیحاتی در منطقه میشود، اما ایران شروعی سریع خواهد داشت. پیشرفت عظیم و دشواری که ایالات متحده به دست آورده است لغو خواهد شد. با وجود این خطر واضح و موجود، بایدن شتابان به سوی این سرنوشت حرکت میکند.
طبق قانون بازنگری توافق اتمی ایران در سال ۲۰۱۵، که به امضای باراک اوباما، رییسجمهور وقت رسید، دولت باید متن هرگونه توافق در ارتباط با برنامه هستهای ایران را به کنگره تقدیم کند. کنگره ۳۰ روز فرصت دارد تا آن را بررسی کرده و به رای بگذارد. اما وزارت خارجه بایدن خود را آماده مانور حقوقی پیرامون این قوانین بکند. اگر وزارت خارجه بتواند معاملهای را به توافق برساند، آنوقت میتواند ادعا کند که ایالات متحده صرفا وارد همان توافقی میشود که کنگره در سال ۲۰۱۵ بررسی کرده بود (و مجلس نمایندگان به شکل دوحزبی آن را رد کرده بود). حال، به این که برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران و زیرساخت تحریمهای آمریکا با ۲۰۱۵ تفاوت بسیاری کرده، کاری نداریم.
اما قانون بازنگری فرصتی را برای رهبر اقلیت یا اکثریت در دو مجلس نمایندگان و سنا قائل میشود تا قانونی را تقدیم کنند که لغو تحریمهایی که بایدن به دنبال مذاکره درباره آنهاست را مسدود میکند، و این قانون باید در سنا و مجلس نمایندگان به رای گذاشته شود. میچ مککانل، رهبر اقلیت سنا، و کوین مککارتی، رهبر اقلیت مجلس نمایندگان باید از این حق استفاده کنند و تصمیم اعضای کنگره در حمایت احتمالی از ارسال میلیاردها دلار به بزرگترین دولت حامی تروریسم را به ثبت برسانند.
مذاکرات با ایران ممکن است به درازا بکشد، اما اعضای کنگره و مردم آمریکا شایسته مشاهده شفافیت در این روند هستند و باید دولت بایدن را در آنچه که وعدهاش را داده، یعنی یک توافق بهتر، مسئول و پاسخگو نگه دارند.