به تازگی دولت افغانستان «هتل تخت استالف» را که یکی از مکانهای تاریخی، نامدار و تفریحی افغانستان به ویژه کابل به شمار میرود، بازسازی و افتتاح کرده است.
هتل تخت استالف، در سالهای گذشته شبانهروز میزبان مهمانان بسیاری چه داخلی و خارجی بوده است، اما پس از آغاز جنگهای داخلی و جنگهای طالبان با جبهه مقاومت، این مکان تفریحی مانند سایر مکانهای تاریخی و تفریحی دیگر افغانستان با توپ و گلوله ویران شد و زیباییها و مهمانهای داخلی و خارجی خود را از دست داد و به یک ویرانه تبدیل شد.
حالا پس از چند سال، هتل تخت استالف دوباره بازسازی شده و برای پذیرایی از مهمانهای داخلی و خارجی آماده شده است.
نقشه هتل تخت استالف را امانالله خان، پادشاه وقت افغانستان، از کشور انگلستان با خود به کابل آورد، اما در دوران محمد ظاهرشاه، پادشاه پیشین این کشور، طرح ساخت این هتل آغاز و در دو طبقه ساخته شد.
در گذشته شاهان افغانستان با درباریانشان به این مکان تفریحی کابل رفتوآمد داشتند، اما با شروع جنگهای داخلی در افغانستان این هتل تاریخی و تفریحی به یک ویرانه تبدیل شد و سالها در چنین وضعیتی باقی ماند تا سرانجام در دوران حکومت محمد اشرف غنی، رئیس جمهوری کنونی افغانستان، دوباره بازسازی و بازگشایی شد.
آقای غنی، که با جمعی از نمایندگان مجلس و وزیران کابینه این کشور به تخت استالف رفته بود این هتل تاریخی و نامدار را دوباره بازگشایی کرد.
اشرف غنی، پس از افتتاح این هتل گفت که روستای استالف از زمان گذشته محل تفریح، کار و کسب رزق حلال مردم بوده و امروز پیام من به مردم این است که «ما تمام تخریبهای ناشی از جنگ را آباد میکنیم و نباید در اراده ما شک و شبهه وجود داشته باشد».
آقای غنی، در کنار بازسازی این مکان تاریخی و تفریحی کابل، روستای استالف را به مقام اول ارتقا داد و به رئیس اداره امور این کشور دستور داد که طرحی را برای بازسازی بازار این روستا با حفظ آثار تاریخی آن نیز آماده کند.
گفتنی است که هتل تخت استالف با حفظ نقشه قدیمیاش در حال حاضر بر گستره پنج هزار و ۴۲۰ متر زمین بازسازی شده است که دارای ۱۲ اتاق نشیمن و چهار سالن کنفرانس و ۲ آشپزخانه و چندین سرویس بهداشتی است.
روستای استالف، در شمال غرب کابل قرار دارد و یکی از مکانهای زیبا، دیدنی و سرسبز در افغانستان به شمار میرود که روزهای جمعه در فصل بهار پذیرای تعداد زیادی از گردشگران است. گمان میرود پس از بازسازی هتل، تماشاگران آن نسبت به سالهای پیش افزایش خواهند یافت.
روستای استالف، در کنار داشتن این مکان تاریخی و تفریحی (تخت استالف)، در ساختن سفال و چرمدوزی نیز شهرت خاص دارد و در این بخش نیز شمار زیادی را علاقهمند به صنایع دستی ساکنانش کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ساکنان این روستا درکنار ساخت سفالهای گلی و چرمدوزی در بخش کشت، زراعت و دامداری نیز مشغول به کار هستند و از این طریق نیز زندگیشان را میگذرانند.
مردم این مناطق به زبان فارسی صحبت میکنند و گویش شیرین فارسیشان آنها را در میان سایر فارسیگویان این کشور متمایز ساخته است و حتی تعدادی از رسانههای داخلی افغانستان برای ترجمه فیلمهای هندی از لهجه فارسی استالفی استفاده میکنند که علاقهمندان بیشماری نیز دارد.
هیچ شهروند افغان نیست که استالف را از نزدیک ندیده باشد یا با نام آن آشنا نباشد. نهتنها شهروندان افغان بلکه شمار زیاد از خارجیها در گذشتهها و پیش از جنگهای داخلی و طالبان برای تفریح به استالف میرفتند و شبها و روزها را با خانوادهشان در آن سپری میکردند.
پس از سقوط رژیم طالبان و ایجاد دولت جدید در افغانستان، هتل تخت استالف و سایر گوشههای آن به دلیل جنگهای داخلی در این کشور ویران شده بودند، اما باز هم مردم به و یژه ساکنان کابل همراه با خانوادهشان به آنجا میرفتند و تفریح میکردند و از خاطرات گذشته یاد میکردند.
حالا که بیش از بیست سال از جنگهای داخلی افغانستان میگذرد روستای استالف مانند گذشته سرسبز، دیدنی و زیبا شده است. همهروزه به ویژه روزهای جمعه و تعطیل این مکان جنبوجوش خاصی دارد و از گوشهوکنار افغانستان به ویژه کابل برای تفریح به استالف میآیند.
رامش صالحی، ساکن کابل میگوید: «استالف مهمانخانه افغانستان است. یک مکان زیبا، دیدنی و دلکش است. من هتل استالف را از نزدیک دیدم بسیار زیبا و مقبول ساخته شده و بودن شک با ساخت این مکان تفریحی گردشگران داخلی و خارجی بیشتر خواهند شد.»
نواب شیرزاد، که از ادامه جنگ و نبود صلح در این کشور شکایت دارد، میگوید: «خوشبختانه دولت ما در چند سال اخیر، تعداد زیادی از مکانهای تفریحی و تاریخی را در سراسر افغانستان به ویژه کابل بازسازی و افتتاح کرده است که قابل تمجید و ستایش است، اما متاسفانه بگویم که ادامه جنگ و کشتار مردم را ناامید به زندگی ساخته چه رسد که به تفریح و تفریحگاهها فکر کنند. من از همینجا به طالب میگویم که اگر به خدا باور دارید جنگ را بس کنید و بیشتر از این مردم را نکشید و پریشان نسازید.»