به گفته دولت کنونی بریتانیا ما در زمان وحشتناکی زندگی میکنیم که انصافا چندان هم دور از حقیقت نیست. سیاستهای بریتانیا روز به روز غیرقابل فهمتر میشود؛ اقدامات دست نیافتنی در ارتباط با اضطرار محیط زیست، بر آینده پرتنش ما سایه افکنده، مهاجران دسته دسته در چنگ رهبران جهان میمیرند، و به نظر میرسد با هر حرکت ارتجاعی سیاستمداران خودکامه، به یک رکود اقتصادی دیگر نزدیک میشویم. و البته اعلام سیاستهای تفرقه انداز بیشتر، و مانورهای سیاسی در مورد برگزیت، یادآور شوم آن است که بوریس جانسون، بله، بوریس جانسون، نخست وزیر است.
حزب محافظه کار در تلاش برای جلب رای دهنده است، اما هیچ چیز ترسناکتر از این چشم انداز نیست که دولت بدون هدر دادن وقت سعی دارد یک گروه بدون چهره، نترس و خطرناک کلاه به سر (اشاره به بالاپوشهای محبوب در میان جوانان سیاهپوست است که کلاه سرخود دارد) را دشمن شماره یک عموم عنوان کند. در تصور رای دهنده، این جوانان – یا در اشاره به عبارتی در کتاب هیلاری کلینتون، این «درندگان وحشی» - دلیل اصلی سقوط کشور هستند.
و اینها دقیقا در اشاره به همان کسانی است که جانسون وعده داده با آنها «سخت برخورد کند». اعلام ۱۰۰۰۰ محل جدید در زندانها و گسترش قدرت (پلیس) برای توقف و تجسس، جلب (رای) میکند، حتی اگر این مرد (جانسون) در گرماگرم از هم گسستن ذیرکانه بافت دموکراتیک جامعه برای دستیابی بیرحمانه به یک برگزیت بدون توافق (با اتحادیه اروپا) باشد.
نخست وزیر در مقالهای در نشریه «مِیل آن ساندیِ» اظهار امیدواری کرد بتواند «ترازوی وحشت را معکوس کند. میخواهم این بزهکاران باشند که میترسند – نه عموم.»
اما با توجه به مقیاس نامتناسب سیاهپوستان که برای تجسس پلیس متوقف میشوند، دقیقا روشن نیست تصور نخست وزیر از «عموم» چیست. آنچه روشن است این استکه دولت وحشت چه کسی را در مقابل دیگری جدیتر میگیرد.
سال گذشته، ایندیپندنت گزارش داد که سیاهپوستان در انگلستان و ویلز در مقایسه با سفید پوستان، ۹ برابر بیشتر متوقف و تجسس میشوند. چند ماه پیش از آن، گزارش اداره مستقل نظارت بر اعمال پلیس، حاکی از آن بود که تعداد مرگ میر در بازداشت پلیس در طول ده سال گذشته به بالاترین سطح خود رسیده است. براساس این گزارش، بسیاری از کسانی که در بازداشت درگذشتند، «مبتلا به بیماری روانی» بودهاند. اینها، به معنی واقعی کلمه، مسئله مرگ و زندگی است که توسط حزب محافظه کار و شخصی به آن دامن زده شده که وعده میدهد این موضع را حتی سختتر کند. بنظر میرسد صدای کسانی که آماج این بی عدالتیها بودهاند، ارزش شنیده شدن ندارد.
قرار است آن «بزهکارانی» که جانسون در مقالهاش به آنها اشاره میکند، معضلی واقعی برای حل کردن باشد. ظاهرا آنها «قلدرهایی» هستند که در گروههای چند نفره با گستاخی و جسارت شهرها را در دست میگیرند و اموال عمومی را با پاشیدن رنگ، خراب میکنند. با موزیک وحشیانهشان فضا را آلوده میکنند و هر وقت اراده کنند، شهروندان و افسران پلیس را چاقو میزنند و این در حالی استکه بریتانیای طبقه متوسط سفید پوست، از ترس در چهاردیواری نسبتا امن خانه اش پناه میگیرد.
برای این مردم «شرافتمند»، کسانی که به ایده یک نخست وزیر مسلمان پشت میکنند – کسانی که برای «لطمه چشمگیر به اقتصاد بریتانیا» که بی تردید برگزیت بدون توافق باعثاش خواهد شد، اهمیتی قائل نیستند، تنها راه مقابله با یورش این جنایات، سلاح اتمی است.
مهم نیست که شواهد ثابت کردهاند این اقدام برای ازمیان بردن آن موثر نخواهد بود. سلامت جوانانی که در میان این خشونتها گرفتار میشوند هم مهم نیست؛ جوانانی که اغلبشان از اینکه هم هدف دولت قرار گرفته و هم در خیابانها مورد تهدید هستند، لطمه خواهند دید.
اشتغال فکر نخست وزیر به وحشت، با توجه به آنکه در جریان کارزار خروج از اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۶ طرفداران ابقاء بریتانیا در اتحادیه اروپا را بهعنوان «نمایندگان پروژه وحشت» به تمسخر میگرفت، جالب است. شیفتگی فکری جانسون شبیه به اظهارت «پریتی پاتل» (سیاستمدار و وزیر کشور سابق بریتانیا) است که میگوید:«صراحتا بگویم، با تعداد بیشتر وحضور گستردهتر پلیس در خیابانها، میخواهم (بزهکاران) از فکر ارتکاب به جرم به معنی واقعی کلمه وحشت کنند».
ظاهرا، درجلب آراء مردم، تنها نگرانی مهم، موارد استوار بر دروغ بافی و متحرک از ادبیاتی است که در لفافه اقلیت و قومیت پیچیده شده است. زندانیان که هم اکنون نیز با شرایط بدتر از گذشته از جمله شلوغی، افزایش موارد صدمه به خود و فقدان حمایت پس از آزادی دست به گریبانند، نیازی ندارند که به ترس و نگرانیهایشان احترام گذاشته شود حتی اگر «بنیاد اصلاح زندانها» نشان داده باشد که مشاوره پیرامون معضلات زندانها میتواند به بهبود اوضاع کمک کند.
نظریه پیشنهادی جانسون برای افزایش مدت حبس بزهکاران هم مانند سایر پیشنهاداتش در طول چند روز گذشته، بی پایه است: پیشنهاداتی از جمله استخدام بیست هزار افسر پلیس دیگر، و دادن بودجهای به مبلغ ۸۵ میلیون پوند به نهاد «خدمات قضایی» برای رسیدگی به جنایاتی که این اقدامات جدید افزایش خواهد داد.
در طول شنبه و یکشنبهای که گذشت، لندن شاهد هشتمین سالگرد پایان آشوبهای پایتخت بود. هشدارهای «دایان اَبِت» سخنگوی حزب مخالف گارگر در امور کشوری (وزیر کشور در کابینه حزب مخالف کارگر) را در مورد اینکه اعلامیههای جانسون، شرایط بالقوه برای تکرار آشوبها را به وجود میآورد، نباید دستکم گرفت. او درست میگوید.
بهرغم این، صحنه برای جنگ علیه کسانی که زندگیشان هم اکنون نیز با جرم و جنایت ویران شده، آراسته شده است. و وحشتناک برای بسیاری از ما این استکه نخست وزیر ما و کابینه خودآزارش تازه در ابتدای کار هستند.
این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.
© The Independent