در آستانه برگزاری سومین مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم میان کاندیداها این سوال مهم مطرح است که مناظره به چه میزان در تصمیم نهایی مردم برای مشارکت در انتخابات و انتخاب رئیسجمهور آینده موثر است؟!
در انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ رای حسن روحانی در نظرسنجی از رتبههای پایانی جدول با هر مناظره اوج جدیدی میگرفت و گفته شد در نهایت او را همین مناظرهها پیروز انتخابات کرد. همانطور که در سال ۸۸ گفته شد همه شور مردم در نتیجه مناظرههای بیپرده کاندیداها بود.
انتخابات بدون مناظره
شیوه تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری در ایران از دوره اول در صداوسیما به شکل برنامههای ضبط شده و گفتوگوی یکطرفه بود.
از دوره دوم تا پنجم گفتوگوی تکنفره نامزدها با مردم همچنان شیوه رایج تبلیغاتی در صداوسیما باقی ماند.
در دورههای سوم و چهارم نامزدهای رقیب علی خامنهای در همان برنامههای ضبط شده بر اصلحیت وی تایید کرده و از مردم میخواستند به او رای دهند.
دوره ششم انتخابات ریاستجمهوری، دومین دوره حضور هاشمی رفسنجانی در این رقابت، اگرچه شیوه برنامههای تبلیغاتی به همان شیوه ضبط شده انجام شد، اما پخش نظر انتقادی احمد توکلی خطاب به دولت هاشمی و عملکرد دولت نخست او حالوهوای انتخاباتی و هیجان در جامعه ایجاد کرد. همین صحبتهای انتقادی حداقلی توانست از آرای هاشمی نسبت به دور نخست انتخابش بکاهد.
سال ۷۶ برای اولینبار نامزدهای انتخاباتی روبهروی هم نشستند. هرچند برنامه زنده نبود و طرفین اجازه نقد یکدیگر را نداشتند. در این دوره نقش تعیینکننده را فیلمهای تبلیغاتی نامزدها ایفا کردند.
به طوریکه به گواه خاطرات هاشمی رفسنجانی، فیلم تبلیغاتی محمد خاتمی حتی از نظر اثرگذاری مورد توجه رهبر ایران نیز قرار گرفت و بر تاثیرگذاری آن میان مردم تاکید شده بود.
همین فیلم و حضور خاتمی در برنامه ضبط شد مناظرهای چهرهای تازه با سخنانی خلاف عرف دو دهه اول انقلاب به صداوسیما آورد که توانست شگفتی سال ۷۶ را رقم بزند.
در فاصله انتخابات ۷۶ و ۸۰ اما یکی از جنجالیترین مناظرههای سیاسی ایران میان مصباح یزدی و جواد حجتی کرمانی در باب فلسفه سیاسی اسلام انجام شد که از تلویزیون پخش شد. مناظرهای که اگرچه در دل مناظرههای انتخاباتی نمیگنجد، ولی بیشک مهمترین مناظره دو تفکر غالب سیاسی در کشور بود. مناظرهای که حتی بیش از بسیاری از مناظرههای انتخاباتی بیانگر رویکرد و تفاوتهای تفکر حامیان خاتمی با منتقدان او بود.
در آن سالها مصباح یزدی را تئوریسین اصلی برخوردهای تند با فعالان سیاسی و قتلهای زنجیرهای میدانستند.
سال ۸۰ بار دیگر تعداد بالای نامزدها، اجازه برگزاری مناظره را ممکن نساخت. این بار هم نقش تعیینکننده بر عهده فیلمهای مستند تبلیغاتی نامزدها بود.
مناظره حامیان آغاز مسیر مناظره کاندیداها
سال ۸۴ اگرچه نامزدها به سنت پیش مناظره رودررو نداشتند، ولی این بار صداوسیما در برنامهای تبلیغاتی خود فرصت روبهروی هم نشستن حامیان و یاران نامزدها را فراهم کرد. فرصتی که شاید بیش از همه به نفع محمود احمدینژاد شد.
چرا که یکی از جنجالیترین مناظرههای آن دوره مناظره حسین مرعشی، نماینده هاشمی، با مهدی کلهر، نماینده محمود احمدینژاد، بود.
در همین مناظره بود که جامعه خلاف تبلیغات نیروهای اصلاحطلب میدید نماینده محمود احمدینژاد مردی خوشپوش با موهایی از پشتبسته شده است.
در این مناظره مرعشی شاید بزرگترین اشتباه تاریخ سیاسیاش را انجام داد و برای اثبات اینکه احمدینژاد صلاحیت ریاستجمهوری را ندارد از پیشینه تا حتی ظاهر او را فاقد وجاهت برای جایگاه ریاستجمهوری دانست.
پاسخهای حسابشده و محترمانه مهدی کلهر رودرروی پوزخندهای متکبرانه مرعشی کافی بود تا در منظر افکار عمومی آرا هاشمی به شکل بیسابقهای ریز کند.
مناظره جنجالی بعدی در همین انتخابات بازهم میان نماینده اقتصادی احمدینژاد یعنی محمد خوشچهره و محمدباقر نوبخت، نماینده اقتصادی هاشمی رفسنجانی، برگزار شد که این بار حملات کوبنده و نقدهای تند و بیسابقه خوشچهره به هاشمی در حکم تیر خلاصی بر پیکر کمپین انتخاباتی هاشمی رفسنجانی بود.
از این رو این دو مناظره تاریخی را تعیینکننده پیروز انتخابات ۱۳۸۴ میدانند.
مناظرههایی تاریخساز سیاسی ایران
سال ۸۸ در حالیکه اغلب نهادهای منصوب علی خامنهای و جریان حاکم شیفتهوار خود را حامی احمدینژاد میخواندند، حضور میرحسن موسوی فرصتی بود تا صداوسیما که به وضوح در روزهای پیش از آغاز تبلیغات نقش بازوی تبلیغاتی احمدینژاد را بازی میکرد، گمان کند تبحر وی در تخریب مخالفانش میتواند در مناظرههای رودررو در نقش برگ برنده او باشد، پس برای نخستینبار مردم ایران شاهد مناظرههای رودرروی نامزدها در شش برنامه بودند.
مناظرههایی که دستکم در سه نوبتش شبی تاریخساز برای صداوسیما ساخت. در مناظره کروبی و احمدینژاد حملات پیدرپی و بیشتر تخریبی احمدینژاد زمانی کار را به جنجال کشید که مهدی کروبی با حاضرجوابی بارها پاسخهای تمسخرآمیز به او داد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
شاید مشهورترین مکالمه در این شب جایی بود که وقتی احمدینژاد مدعی شد بسیاری از کشورهای دنیا خواستار کمکگرفتن از او برای اجرای برنامههای مشابه دولت هستند، مهدی کروبی با لحنی خاص خطاب به احمدینژاد گفت: «دوتاشو بگو»
شب مناظره موسوی و احمدینژاد نیز شبی خاص بود. احمدینژاد برابر استدلالهای موسوی ناچار شد خطاب به مردم اعلام کند این انتخابات میان او و موسوی نیست و هاشمی و ناطق و خاتمی هم در جبهه مخالفان او هستند.
در همین شب بود که احمدینژاد حملات بیسابقهای به هاشمی و ناطق نوری کرد و مدعی مطلع بودن از پرونده فسادهای نزدیکان این افراد شد.
اما شاید تاریخیترین لحظه مناظرههای ۸۸ که خشم بخش زیادی از جامعه و حتی حامیان احمدینژاد را برانگیخت لحظهای بود که او با نشان دادن عکس زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی، جمله مشهور: «بگم؟ بگم؟» را گفت و جامعه را در شوک فرو برد.
همین مناظره بود که سبب شد هاشمی رفسنجانی نامه مشهور «بدون سلام» را خطاب به رهبر ایران بنویسد.
اما یکی از لحظات خاطرهساز مناظرههای ایران در شبی رخ داد که شاید کمتر کسی منتظر جنجال بود.
شب مناظره کروبی و موسوی که به دلیل همسویی همه گمان میکردند به صورتی آرام برگزار شود. وقتی مجری برنامه چندبار مانع نقد موسوی به احمدینژاد که نامزد غایب این شب بود شد ناگهان مردم با چهرهای تازه از موسوی روبهرو شدند که با کوبیدن مشت روی میز فریاد من یک چهره انقلابیام را سر داد و حملات تندی به احمدینژاد کرد.
جمله موسوی خطاب به مردم که گفت: «ادب مرد به ز دولت اوست» بیدرنگ تبدیل به مهمترین شعار انتخاباتی سال ۸۸ و حتی اعتراضهای خیابانی ۸۸ شد.
عقبنشینی در مناظرهها
سال ۹۲ تلویزیون برای آنکه فرصت ایجاد فضایی همانند مناظرههای ۸۸ را ندهد تصمیم گرفت مناظرهها گروهی و به شکل پرسشوپاسخ از سوی مجری پیش برود.
روندی که به ظاهر شیوهای کمخطر جلوه میکرد، اما بازهم در سه مناظره لحظههای تاریخسازی شکل گرفت.
از حمله روحانی به قالیباف و متهم کردن او به تمایل حمله گازانبری کردن به دانشجویان در سال ۷۸ و حملات و نقد تند ولایتی به جلیلی که مدعی شد خلاف ادعای جلیلی او در طول مذاکرات هستهای عملکردی مخرب داشته است.
سخنانی که اگرچه از سوی کاندیدایی کمرای و بدون شانس پیروزی انجام میشد، اما به وضوح به نفع حسن روحانی تمام شد.
سال ۹۶ اما مناظرهها اگرچه به شیوه سال ۹۲ برگزار شد، ولی صحنه برد کلامی و انتقاداتی تاریخی میان روحانی و جهانگیری از یک سو و رئیسی و قالیباف از سوی دیگر بود. مناظرههایی که بیشتر افشاگری پیرامون فساد طرف مقابل بودند.
از سخنان قالیباف در خصوص پروندههای برادر جهانگیری تا حمله روحانی به قالیباف و ادعای اینکه اگر من نبودم بنا بود با شما برخورد تندی در سالهای گذشته شود.
شاهکلید مناظرههای ۹۶ اما دو حمله تاریخی روحانی به رئیسی بود که یکبار او را فردی که در کارنامهاش تنها اعدام دیده میشود خواند و بار دیگر با اشاره از بهرهبرداری تبلیغاتی رئیسی از جایگاه متولی آستان قدس رضوی گفت: «آقای رئیسی بگذارید یک امام رضا برای مردم بماند.»
مناظرههایی فاقد مایه سیاسی
انتخابات ۱۴۰۰ اما اگرچه در شکل برگزاری مناظرهها فرقی با الگوی ۹۶ نداشت، ولی دستپخت شورای نگهبان در چینش سوالبرانگیز نامزدها سبب شد تا این مناظرهها به جای آنکه کمکی به افزایش میل به مشارکت ایجاد کند عیار نامزدهای احراز صلاحیت شده را به رخ جامعه بکشد.
دو جلسه اول این مناظرهها تنها اثباتکننده این مساله بود که گویی هیچکدام از این هفت نفر خود را در قواره ریاستجمهوری ندیده و فاقد حداقل برنامههای تاثیرگذار برای کسب رای مردم هستند.
حتی وقتی بر مبنای الگوی مناظرههای سالهای قبل نامزدها تلاش کردند به یکدیگر حمله کرده و به عنوان چهرهای مخالف روند کنونی معرفی شوند، فقدان بلاغت و شخصیت اثرگذار، برنامه اعتراضی آنها را در چشم مردم تبدیل به شوخی کرد.
خطای متعدد نامزدها در مناظره سبب شد مردم بیش از پیش به این حقیقت پی ببرند که هیچکدام از این هفت نفر نمیتوانند سکان هدایت کشور را در پرخطرترین روزهای تاریخش به دست بگیرند.
تلاش دو نامزد غیر اصولگرا برای ایجاد دوقطبی با ابراهیم رئیسی و پوششی خواندن یاران او به دلیل تبحر نداشتن آنها در ایجاد چالش اساسی ناکام مانده و از سوی دیگر نامزدهای طیف اصولگرا ضمن روکشی خواندن رقیب دست و پا بسته خود که به دنبال گرفتن اماننامه بود، با دادن وعدههایی که حتی خودشان هم باوری نداشتند باعث ریزش رای کاندیدای نهایی، سید ابراهیم رئیسی، شدند.
رئیسی نیز که گویی نظام حاضر شده آبرویش را برای پیروزی او به تمامی هزینه کند، حتی به اندازه سال ۹۶ قدرت ایجاد هیجان در مناظرهها ندارد.
در حقیقت ریزش آرای رئیسی پس از هر نطق و حضور در برنامههای تبلیغاتی سبب شده است او امیدوار باشد از پیچ مناظرهها سریعتر عبور کند.
مناظرههای انتخاباتی ۱۴۰۰ بیش از آنکه مناظره باشند، افشاگر اثری هستند که استبداد رای در حکومت اسلامی در سالهای گذشته با تنگ کردن حلقه خودیهای درون نظام بر تقلیل ارزش فضای سیاسی ایران گذاشته است.
مناظره آنجایی تنزل وزن سیاسی در ایران را به رخ کشید که همه نامزدها از شیوه برگزاری تحقیرآمیز مناظرهها ناراحتاند اما هیچیک حاضر به نپذیرفتن صحنه چیده شده نیستند.
پس طبیعی است بنا به آمارهای اعلام شده تنها ۳۰ درصد افراد بالای ۱۸ سال به تماشای مناظرهها رغبت دارند. آنها نیز میدانند این نمایش بنا نیست تنور انتخابات را داغ کند بلکه گویی همانند باقی تصمیمهایی که تا اینجا گرفته شده، هدف کاهش مشارکت و تضمین پیروزی نامزد مد نظر حاکمیت است.
با مروری بر مناظرههای انتخاباتی باید گفت از سال ۷۶ این مناظرههای به عنوان یکی از عوامل تعیینکننده انتخاب نهایی مردم نقش ایفا کردهاند و از سوی دیگر به فرصتی تبدیل میشوند که بخشی از رازهای مگوی حکومت از پرده بیرون میافتد.
اما مناظرههای ۱۴۰۰ فاقد هر یک از موارد بالا بوده و تنها صحنهآرایی باری به هر جهتی است که مایهای ندارد.