در خبرها مینویسیم «دختر بدمینتونباز ایرانی برای نخسینبار به المپیک میرود» یا مینویسیم «دختر ایرانی بعد از ۵۷ سال در المپیک میدود»؛ انگار افتخاری در اشاره به «نخسینبار» بودن چنان رویدادهایی نهفته است. اما این افتخارآمیز نیست، بلکه حجمی از حسرت را باید در خود داشته باشد که دختران ایرانی، «نخستینبار» در المپیک بدمینتون بازی میکنند یا میدوند.
فرزانه فصیحی دختر باد است؛ دونده ایرانی که با سهمیه یونیورسالیتی به المپیک توکیو راه یافت. این حضور، فرصتی برای توسعه دو و میدانی زنان در ایران است که کمیته بینالمللی المپیک در اختیار ورزشکاری مستعد قرار میدهد. فرزانه با وام ازدواج و فروش اتومبیل خود، به پارتیزان بلگراد رفت تا دنیای حرفهای را تجربه کند. فدراسیون دو و میدانی همین چند سال پیش حتی از ثبت رکورد او سرباز میزد و باور نداشت که پدیدهای در دو و میدانی زنان پیدا شده است.
سهمیه شماره ۶۶ کاروان ایران در المپیک توکیو را هم ثریا آقایی از رشته بدمینتون به دست آورد. او دهمین زن کاروان ایران است و حضورش در توکیو نامنتظره است. از چند روز پیش خبر رسیده بود که اگر دوها هانی، ورزشکار اهل مصر، نتواند مجوز المپیک توکیو را بگیرد، ثریا از فهرست ذخیرهها به توکیو خواهد رفت. ثریا آقایی در آستانه المپیک ریو به دلیل مصدومیت، از کاروان ایران جا مانده بود، اما او بهرغم مصدومیت اخیرش که باعث شد بازی در لیگ سال ۱۳۹۹ را از دست بدهد، راهی المپیک توکیو خواهد شد.
داستان زندگی حرفهای هر یک از دختران المپیکی ایران را که مرور کنید، با پیچیدگیها و دردسرهایی مواجه میشوید که هر بار آنها را حتی از ادامه ورزش حرفهای، ناامید کرده است. حتی در دورانی خسته از موانع بلند در مسیر پیشرفت، ورزش را رها کردهاند، سپس برای جنگیدن برگشتهاند. دلزده، اما امیدوار برای اثبات خود. و عجیب است که نهادها و مدیرانی که درها را به روی پیشرفت ورزشکاران زن بستهاند، در اول صف گویندگان پیام تبریک هستند و از افتخار حضور زنان در المپیک حرف میزنند.
زنان ایران بیش از چهار دهه با سختیهای بسیار و با حداقل امکانات ورزشی، علاقه به ورزش را ترک نکردهاند. امکانات ورزش برای مردان ایرانی نیز بیکیفیت و اندک است، اما وقتی پیگیر امکانات و فرصتهای ورزشی برای زنان باشید، با تبعیضی باورناپذیر مواجه میشوید؛ تبعیضی که طی چند دهه عادیسازی و چنان عمیق شده است که حتی اگر پویشی هم برای جبران آن وجود داشته باشد، به هیچوجه آسان نخواهد بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
زنان ورزشکار ایرانی بارها از فقر امکانات ورزشی گله کردهاند. به دلیل معضل حجاب اجباری هنگام ورزش، بسیاری از فضاهای ورزشی ایران در اختیار زنان قرار نمیگیرد، چون این فضاها از «استتار» کافی برای ورزش طبق قوانین ورزشی زنان در جمهوری اسلامی ایران، برخوردار نیستند. همین نکته، زنان ورزشکار را از حضور در بسیاری از اماکن ورزشی در ایران و جهان محروم میکند.
تفاوت دستمزد ورزشکاران زن و مرد در ایران، ما را به فاصلهای شگفتانگیز میرساند. هرچند تفاوت دستمزد ورزشکار زن و مرد تبعیضی جهانی است، اما در ایران دستمزد دختران ورزشکار حتی برای پیگیری و ادامه مسیر ورزش حرفهای کافی نیست.
در ورزش دولتی ایران، باشگاههای بزرگ علاقهای به سرمایهگذاری در ورزش زنان ندارند. مدیران از تشکیل تیمهایی در ورزش زنان در بسیاری از باشگاههای بزرگ و متمول دولتی پرهیز میکنند، چون نمیخواهند از بودجه بادآورده در فوتبال مردان حتی مبلغی ناچیز را در ورزش زنان هزینه کنند. باشگاههای کوچک و خصوصی بیشتر در ورزش زنان حضور دارند که از بنیه مالی اندک برخوردارند و به دلیل پخش نشدن بازیهای زنان از تلویزیون انحصاری صدا و سیما و سانسور در رسانهها، فرصت تبلیغاتی و درآمدزایی هم برای آنها فراهم نمیشود.
به این دلایل است که در ورزش زنان ایران، دختری بدمینتونباز برای «نخستینبار» به المپیک میرسد، یا دختر دوندهای در المپیک فرصت دویدن را هدیه میگیرد. بسیاری از بااستعدادترین دختران ایرانی فرصتی برای درخشش ندارند و در آغاز مسیر رشد، ورزش را ترک میکنند یا به دلیل فقر امکانات و ساختار غیرحرفهای ورزش زنان در ایران، دیده نمیشوند. این ستارگان خاموش، گمشدههای تاریخ ورزش زنان در ایران هستند و حتی نامی از آنها نمیشنویم.
دویدن فرزانه فصیحی در المپیک و تماشای ثریا آقایی با راکت در توکیو البته هیجانانگیز است و کوشش بزرگ آنها را از مسیری هولناک در ورزش زنان ایران نشان میدهد، و اگر افتخارآمیز است، همه متعلق به آنهاست که پای عهد با خود در ورزش ماندند و آرزوهای خود را برآورده کردند. اما میان این خبرها و افتخارکردنها، فراموش نکنیم که بر زنان در ورزش ایران چه میگذرد و چرا در این رشتههای ورزشی که زنانِ علاقهمند بسیاری در ایران دارد، «نخستین بار» به المپیک میرسند.
شمار رسمی زنان ورزشکار ایرانی در المپیک توکیو ده نفر است، اما کیمیا علیزاده و دینا پوریونس، دو ورزشکار دیگر ایرانی، ورزشکارانی مستعد و مدالآور که ایران را ترک کردهاند و در پی مشکلات شخصی مهاجرت و پناهندگی، دوباره به عالیترین سطح رقابت ورزشی برگشتهاند، در تیم پناهندگان حضور دارند. هر یک از این ۱۲ نفر مسیر دشواری را پیموده است تا به این نقطه برسد. به آنها باید پیام شادباش فرستاد، اما به کسانی که درهای پیشرفت در ورزش را به روی آنان و همنسلهای آنان و نسلهای پیش از آنان بستند، هر پیامی جز تبریک.