ترزا می در یکی از آخرین اقداماتش در مقام نخست وزیر، و احتمالا با نگاهی به میراثی که به جا خواهد گذاشت، متعهد شد که بریتانیا تا سال ۲۰۵۰ انتشار کربن را به صفر برساند. این گواهی است بر این که سرانجام، سیاستمداران دارند واقعیتهای مربوط به تغییر اقلیم را درک میکنند، و باید از آن استقبال کرد. ولی این تعهد، کافی نیست.
هر طرح مربوط به کاهش کربن، برای موفقیت باید صنعت هواپیمایی جهانی را هم که هفتمین منتشر کننده گاز دی اکسید کربن در جهان است، شامل شود.
هنگام تصویب پروتکل کیوتو و موافقتنامه اقلیمی پاریس، صنعت هواپیمایی توانست از طرحهای اجرایی کشورها معاف شود، ولی سفر هوایی اکنون یکی از بزرگترین منتشرکنندههای گازهای گلخانهای است، و به گزارش سازمان جهانی بهداشت، این صنعت دیگر نمیتواند از دیدها پنهان بماند.
سفرهای ارزان و هزینههای پنهان
طی چند دهه گذشته، عادت کردهایم که خیلی سریع به سراسر جهان سفر کنیم؛ در برخی موارد به بهایی بسیار اندک: سفر (از لندن) به رم به بهایی معادل دو پیتزا و یک بطری شراب متوسط. ولی پروازهای ارزانی که نیروی محرکه تقاضا برای سفر هواییاند، معجزه نمیکنند. وجود آنها نتیجه مستقیم معافیتهای مالیاتی عظیم برای سوخت هواپیما در پروازهای بینالمللی است که شرکتهای هواپیمایی از آن سود میبرند. همه ما پرواز نمیکنیم، ولی همه بهایش را میپردازیم.
رشد سریع سفر هوایی، باعث شده است که صنعت هواپیمایی به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گازهای گلخانهای بدل شود. این مسئله را باید جدی گرفت و گامهایی برای حل آن برداشت. پیشرفتهای تکنولوژیکی در افزایش کارآیی هواپیماها تاثیر چندانی نخواهد داشت، و هواپیمای برقی – که باور داریم راهحل نهایی آلودگی ناشی از هواپیما خواهند بود – تا سی سال دیگر به واقعیت نخواهد پیوست. تنها یک راه باقی است. اگر بریتانیا بخواهد به هدفی که برای سال ۲۰۵۰ تعیین کرده است برسد، باید مردمش کمتر پرواز کنند.
برای همین است که شرکت ریسپانسیبل تراول (سفر مسئولانه)، عوارض پرواز سبز را بر اساس نوع اصلاح شدهای از «عوارض مسافرت هوایی بریتانیا» که هماکنون اعمال میشود، پیشنهاد کرده است. این طرح به معافیت مالیاتی خطوط هوایی پایان خواهد داد، تقاضا برای پرواز به بهای بالاتر را کاهش خواهد داد، و درآمدهای ناشی از آن را در هواپیماهای برقی و راههای دیگر کربنزدایی از سفر هوایی سرمایهگذاری خواهد کرد. اگر بخواهید برای تعطیلاتی چند روزه و آفتابی به پاریس یا کوستا دلسول بروید، باید پول خیلی بیشتری بپردازید، و مالیاتی که مسافران قسمت درجه یک باید بپردازند، از آن هم بیشتر خواهد بود.
آیا هنوز میشود پرواز کرد؟
من مدیرعامل یک شرکت مسافرتیام. در شرکت ریسپانسیبل تراول، ما مخالفتی با پرواز نداریم، ولی اعتقاد داریم که همه باید کمتر پرواز کنیم، بیشتر یک جا بمانیم و هر جا که ممکن باشد، بهویژه وقتی به مقصد رسیدیم، گزینههایی سبزتر و پایدارتر برای حملونقل انتخاب کنیم.
اگر سفر با قطار بهصرفهتر بود، اگر شبکههای راهآهن قابلاعتمادتر، راحتتر و باکیفیتتر بودند، در آن صورت شاهد کاهش چشمگیری در پروازهای داخلی میبودیم. و برای مقصدهای دورتر هم، شرکتهای حملونقل باید به مردم کمک کنند که به جای پروازهای داخلی، زمینی سفر کنند تا تجربهای تماشاییتر و غنیتر از نظر فرهنگی داشتهباشند.
چرا سفر هوایی باید پرهزینهتر باشد؟
آیا افزایش هزینه پرواز کاری نخبهگرایانه است؟ مگر همه ما شایستگی آن را نداریم که سالی چند هفته را در جایی آفتابی بگذرانیم، یا بخت آن را داشتهباشیم که به سفر تفریحی ارزانی در نقطهای از اروپا برویم؟ استدلال من این است که افزایش مالیات سفر هوایی، دقیقا ضد نخبهگرایی است. بنیاد جهانی حیاتوحش تخمین زدهاست که ۹۵ درصد از جمعیت دنیا هرگز سوار هواپیما نشدهاند، ولی تغییر شرایط اقلیمی، تاثیری یکسان بر همه ما دارد، و تهیدستان بیشترین آسیب را میبینند. این چه انصافی است؟
مهم است که آدم واقعبین باشد. عملا امکان ندارد که تا سال ۲۰۵۰ صنعت هواپیمایی جهان انتشار کربن خود را به صفر برساند. در عوض، باید بکوشد که تا میتواند، به این هدف نزدیکتر بشود، و توفیق در این کار مستلزم کاهش چشمگیری در انتشار گاز است. ما میتوانیم از مردم بخواهیم کمتر پرواز کنند، میتوانیم بارها و بارها در این زمینه دلیل بیاوریم، ولی واقعیت این است که دولتها هستند که باید اقدام کنند. اگر دولت بریتانیا در تعهدش جدیاست، میتواند با وضع «عوارض مسافر سبز» پیشگام باشد و با لغو طرح ساخت باند سوم فرودگاه هیثرو، سرمشق قرار بگیرد.
سلامت سیاره ما، که حیات همهمان و احتمالا بقای نوع بشر به گونهگونی زیستی آن بستگی دارد، در گرو تغییر شرایط اقلیمی و انتشار کربن است. اکنون به نقطهای رسیدهایم که باید تصمیمهای سخت گرفت. یک صنعت هواپیمایی تا ابد درحال رشد، پایدار نخوهد بود. دوران پروازهای ارزان باید همین حالا به آخر برسد.
این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.
© The Independent