هر سال موسم مجمع عمومی سازمان ملل در روزهای پایانی شهریور ماه که می رسد، شور و شر احتمال مذاکره، دیدار، سلام و احوالپرسی و یا رَد و بدل شدن پیغام و پسغامی، بین ایران و آمریکا به هیجان سفر چند روزه رئیس جمهور وقت ایران به نیویورک می افزاید.
اوج این هیجان در آن سالی اتفاق افتاد که برجام یا همان توافق هسته ای ایران با غرب در میانه تابستان ۲۰۱۵ امضاء شد و ملاقاتی نیز اتفاق نیافتاد هرچند که در سفری که حسن روحانی در شهریور ماه سال ۲۰۱۳ به نیویورک داشت در نهایت در راه بازگشت به تهران در داخل هواپیما، تلفنی با باراک اوباما سلام و احوالپرسی کرد.
سلام و علیکی که به هیچ ملاقات و بهبود رابطه بین دو کشور ختم نشد و آنچه که در ماهها و سالهای پس از آن پیش آمد، پس لرزه های استفاده نکردن از این فرصت برای تهران بود.
امانوئل مکرون رئیس جمهور جوان فرانسه بارها تلاش کرده است که یا نقطه اتصال ایران و آمریکا باشد و به اصلاح میانجیگری کند، یا منجی ایجاد حکومت در لبنان باشد.
در عین حال تلاش فراوانی را نیز بکار بسته است تا در نبود انگلستان در اتحادیه اروپا و بعد از کاهش محبوبیت خانم مرکل و ایجاد حکومت ائتلافی ضعیفی که در آلمان شکل گرفت، زمینه را برای قد افراشتن فرانسه و رهبری اتحادیه اروپا برای این کشور فراهم کند.
آقای ترامپ چند هفته پیش گفته بود که به میانجی گری فرانسه برای گفتگو با ایران نیازی نیست. اما دعوت از آقای ظریف برای شرکت در جلسه گروه ۷ و پس از آن اظهارات امانوئل ماکرون در حضور آقای دونالد ترامپ درباره برنامه ملاقات رئیس جمهور ایران و آمریکا در چند هفته آینده، جالب و در عین حال تعجب بر انگیز بود.
بدیهی است که فرانسه علاقه وافری به ایفای نقشی مانند سنگاپور در ملاقات بین ترامپ و کیم داشته باشد، اما وضعیت ایران و کره شمالی متفاوت است.
همچنین رهبران و سیاستمداران نظام جمهوری اسلامی به خوبی واقف به پیامدهای مذاکره با آمریکا از منظر تغییراتی که ناگزیر به پذیرش آنها در سیستم حکومتداری اسلامی خود هستند بوده و بعید است که به راحتی به آن تَن دهند.
اما ملاقات با ترامپی که به نظر حقیقی و آماده برای مذاکره بی پیش شرط است، جذاب بنظر می رسد. سیاستمداران ایرانی می بینند که در قبال یک گفتگوی مستقیم می توانند امتیازات فراوانی از ترامپ گرفته و توافقی به مراتب بهتر از توافق پیشین با اوباما داشته باشند.
ترامپ به صراحت گفت که در پی تغییر رژیم نیست و تنها از ایران می خواهد که به دنبال دستیابی به سلاح هسته ای نباشد. خواسته ای آسان و دست یافتنی اما آنچه که تهران نمی خواهد و هنوز درباره آن مطمئن نیست مذاکره مستقیم با رئیس جمهور آمریکا آن هم در بوق و کرناست.
ایجاد ظن احتمال مذاکره با آمریکا، باعث کاهش قیمت ارز و ایجاد امید در اجتماع به شدت نگران و ناامید ایران شده است. از سوی دیگر کشورهای منطقه نیز، با این حساب و احتمال مذاکره ایران و آمریکا در آینده نزدیک در معاملات و مماشات خود با این کشور تجدید نظر خواهند کرد.
بنابراین چرا مقامات ایران نبایستی با زیرکی از این فرصت خبری استفاده نکنند ولو در زمانی کوتاه؟
اظهارات امروز آقای روحانی در رَد چنین ملاقاتی ( با آقای ترامپ) و ”غیر قابل تصور دانستن این ملاقات“ از سوی آقای ظریف، به این گمانه زنی دامن زده است که ای بسا، آقای مکرون پیشداوری زودرسی داشته و یا آنکه ایرانی ها ترجیح می دهند که این ملاقات بدون برنامه ریزی و کاملا اتفاقی انجام گیرد.
هرچه که هست همه می دانند که بدون تایید رهبر ایران، چنین فرصتی ایجاد نمی شود و تا چند هفته دیگر که آقای روحانی و ظریف در نخستین هفته مهرماه به نیویورک می آیند دشوار است بگوییم که چه برنامه و هدفی را تعقیب خواهند کرد.
شاید اینبار در روزی که هر دو ريیس جمهور ایران و آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد حاضر هستند، ترتیبی برای سلام و احوالپرسی و گفتگوی کوتاهی داده شود.
اما آنچه که ريیس جمهور جوان فرانسه نمی داند، پیچیدگی برنامه ریزی برای این ملاقات نیست بلکه پیچیده بودن مقامات جمهوری اسلامی است.