انتخابات آمریکا؛ کابوس یا فرصتی برای جمهوری اسلامی ایران؟

در چنین روزهایی که تاریخ می‌تواند مانند سال ۱۹۸۰ (۱۳۵۹) بار دیگر تکرار شود، آیا جمهوری اسلامی که در حساس‌ترین زمان برای بقا و استمرار حکومت ولی فقیه در ایران تلاش می‌کند، در پی آن است که با تاثیرگذاری بر انتخابات آمریکا، از آن به نفع خود بهره‌برداری کند؟

جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا در دیداری رسمی با محمدرضا شاه پهلوی در تهران- ۱۰ دی ماه ۱۳۵۶

ایالات متحده آمریکا در آستانه یکی از سرنوشت‌سازترین انتخابات‌های این کشور قرار دارد.

بازگشت دونالد ترامپ جمهوری‌خواه، فردی که تحولاتی بسیار بزرگ در سیاست خارجی و داخلی آمریکا ایجاد خواهد کرد یا انتخاب نخستین زن دموکرات به ریاست‌جمهوری بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی و نظامی جهان. در هر دو حالت، آمریکا از ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵ که رئیس‌جمهوری جدید سوگند وفاداری یاد خواهد کرد، آمریکایی متفاوت خواهد بود که این تفاوت بر سرنوشت و موقعیت بسیاری از کشورها تاثیر خواهد گذاشت.

در یک چنین انتخابات مهمی که تنها دو روز به برگزاری آن مانده است، به نظر می‌رسد که ایران و نظام جمهوری اسلامی بار دیگر درصدد تکرار موقعیتی‌ است که ۴۴ سال پیش، از آن برای تاثیرگذاری در انتخابات آمریکا بهره برد.

درست در چنین روزهایی در آبان ۱۳۵۹، در حالی که رقابت‌های انتخاباتی بین جیمی کارتر دموکرات، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا و رونالد ریگان جمهوری‌خواه بالا گرفته بود، جمهوری اسلامی ۵۲ دیپلمات آمریکایی را در تهران به گروگان گرفته بود.

آزاد شدن این ۵۲ آمریکایی که از یک سال پیش در سفارت آمریکا در تهران به گروگان گرفته شده بودند، می‌توانست سرنوشت این انتخابات را به نفع یکی از نامزدها تغییر دهد.

در آن روزها، موج خشم از به گروگان گرفته شدن دیپلمات‌های آمریکایی سراسر ایالات متحده آمریکا را فرا گرفته و عملیات ناکام دولت کارتر برای آزاد کردن آن‌ها (عملیات طبس و مذاکرات بی‌نتیجه) بر نظر رای‌دهندگان آمریکایی اثر گذاشته بود. این‌ها همان نکات مهمی بودند که جمهوری اسلامی هم به آن‌ها واقف بود و برای بهره‌برداری از شرایط حساس انتخابات نهایت تلاش خود را به کار برد.

گروگان‌ها تا پیش از انتخابات آزاد نشدند. آن ۵۲ آمریکایی که ۴۴۴ روز در اسارت جمهوری اسلامی بودند، درست یک روز پس از ادای سوگند رونالد ریگان در ۲۱ ژانویه ۱۹۸۱ آزاد شدند تا افتخار آن نصیب دولت ریگان شود.

در چنین روزهایی که تاریخ می‌تواند مانند سال ۱۹۸۰ (۱۳۵۹) بار دیگر تکرار شود، آیا جمهوری اسلامی که در حساس‌ترین زمان برای بقا و استمرار حکومت ولی فقیه در ایران تلاش می‌کند، در پی آن است که با تاثیرگذاری بر انتخابات آمریکا، از آن به نفع خود بهره‌برداری کند؟

در جریان بحران گروگان‌گیری، ایران و آمریکا تا پای یک جنگ بزرگ پیش رفتند. کارتر در مصاحبه‌ای با شبکه سی‌ان‌بی‌سی گفت که دلیل انتخاب نشدن خود را حمله نظامی نکردن به ایران می‌داند. او گفت: «من می‌توانستم ایران را با سلاح از روی نقشه جهان محو کنم ولی در این عملیات، مردمان بی‌گناه زیادی کشته می‌شدند.»

اما اسناد و مدارکی که سال ۲۰۲۳ منتشر شد، نشان می‌دهد که مذاکرات هیئت جمهوری اسلامی که با میانجی‌گری آلمان در جریان بود، به نتیجه نرسید یا جمهوری اسلامی صلاح خود را در شکست دموکرات‌ها و پیروزی جمهوری‌خواهان دید.

به نوشته نشریه اشپیگل، وارن کریستوفر، معاون وزیر خارجه آمریکا و هانس دیتریش گنشر، از حزب لیبرال رهبری آلمان غربی، این مذاکرات را در بن با صادق طباطبایی پیش‌ می‌بردند. این نشریه می‌نویسد که کریستوفر وارن به نظام تضمین داده بود در صورت آزادی گروگان‌ها، آمریکا به ایران حمله نخواهد کرد. همچنین حدود شش میلیارد دلار از طلاها و دارایی‌های ضبط شده ایران آزاد می‌شود و موافقت کردند با پنهان‌کاری بانکی، کمک کنند جمهوری اسلامی به دارایی‌های شاه ایران هم دسترسی پیدا کند.

کارتر در خاطراتش به این موضوع اشاره کرده که اطمینان داشته «مستقیم» با آیت‌الله خمینی در ارتباط است.

اما در حالی که توافق در دسترس به نظر می‌رسید، جمهوری اسلامی در اوایل ماه اکتبر، به‌ناگاه و  در چرخشی ناگهانی، از این معامله کنار کشید.

کنگره آمریکا درباره احتمال مداخله جمهوری‌خواهان برای برنده شدن ریگان در این انتخابات تحقیقاتی انجام داد که به نتیجه‌ای نرسید. اما روزنامه نیویورک‌تایمز سال پیش در اسفند ۱۴۰۲، به نقل از یک سیاستمدار قدرتمند به نام جان کانلی، فرماندار وقت تگزاس در سال ۱۳۵۹، نوشت که او برای کمک به شکست کارتر به تهران پیام داده بود: «۵۲ گروگان آمریکایی را تا قبل از انتخابات آزاد نکنید. ریگان بعد از پیروزی معامله بهتری برایتان دارد.»

مقام‌های جمهوری اسلامی مذاکرات با آمریکا را در ماه نوامبر یا همان آبان ۱۳۵۹ از سر گرفتند اما مکان مذاکرات به الجزایر منتقل شد و در نهایت آمریکا میلیاردها دلار از اموال بلوکه‌شده ایران را آزاد کرد.

این بار نیز به نظر می‌رسد که جمهوری اسلامی دوباره خود را در یک بزنگاه تاریخی می‌بیند و قصد دارد بار دیگر از بخت و اقبالش که نه منافع ملت ایران، بلکه منافع رژیم آخوندی را تامین می‌کند، برای جهت دادن به سرنوشت انتخابات استفاده کند.

در ساعات پایانی و نزدیک به انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا که سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ برگزار می‌شود، ملت ایران و اسرائیل هر دو در بیم و بهت شروع یک جنگ بزرگ قرار دارند.

اسرائیل در پاسخ به حملات موشکی جمهوری اسلامی که یکم اکتبر انجام گرفت، هفته پیش (۲۶ اکتبر) مراکز نظامی و سیستم پدافندی بخش انرژی ایران را هدف حملاتی متقابل قرار داد که طبق اظهارات رسمی نظام، در این حملات چهار تن از کارکنان ارتش و یک غیرنظامی جان باختند.

حالا جمهوری اسلامی حمله‌ای متقابل و سهمگین‌تر به خاک اسرائیل را وعده داده و این تهدید در ۴۸ ساعت گذشته از سوی آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، و مقام‌های سپاه نیز تکرار شده است.

در حالی که به نظر می‌رسد در هر دو سو، آمادگی کامل برای این حمله وجود دارد، خبرگزاری اکسیوس، نزدیک به دموکرات‌ها، به نقل از یک مقام آمریکایی نوشته که دولت جو بایدن در روزهای اخیر به جمهوری اسلامی درباره حمله‌ای دیگر به اسرائیل هشدار داده و تاکید کرده است که این بار نمی‌تواند اسرائیلی‌ها را مهار کند؛ به این معنا که حمله بعدی می‌تواند زیرساخت‌های هسته‌ای ایران را نشانه گیرد و جنگ وارد مرحله‌ای شود که ایالات متحده آمریکا نیز به‌منظور حمایت از اسرائیل به مناقشه نظامی مستقیم با تهران وارد شود.

با افزایش احتمال حمله جمهوری اسلامی به اسرائیل، ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده بامداد یکشنبه ۱۳ آبان، از ورود ۱۲ بمب‌افکن راهبردی بی‌‌ــ۵۲ ارتش آمریکا به پایگاه ایالات متحده در قطر خبر داد.

شروع جنگی که پای ایالات متحده آمریکا را به جنگ در خاورمیانه باز کند، می‌تواند بر نظر رای‌دهندگان دموکرات اثر بگذارد و به ضرر کامالا هریس تمام شود.

نسل جوان آمریکایی‌هایی که دموکرات‌اند و خود را طرفدار این حزب می‌دانند و گرایش‌های چپ دارند، در یک سال گذشته بارها در اعتراض به ادامه جنگ در غزه و کشته شدن فلسطینی‌ها، تظاهرات گسترده‌ای به راه انداخته‌اند. مخالفت آن‌ها با این جنگ و حمایت دولت بایدن و هریس از آنچه در غزه می‌گذرد، از نقاط ضعف کارزار انتخاباتی کاملا هریس بود که در موقعیت‌های مختلف، با اعتراض شرکت‌کنندگان در همایش‌های او یا سوالات چالشی نیز مواجه شد.

روشن نبودن موضع دولت بایدن دراین‌باره یا فرار آن‌ها از پاسخگویی به حامیان جوان این حزب و رویکردشان به بحران خاورمیانه که اینک به لبنان نیز کشیده شده است، از چالش‌های بزرگ پیش روی هریس محسوب می‌شود.

این در حالی است که ترامپ گفته است به محض انتخاب شدن، به جنگ غزه و اوکراین خاتمه خواهد داد و گروگان‌های اسرائیلی را آزاد می‌کند.

ترامپ در کارزهای انتخاباتی خود، برخلاف کارزارهای پیشین، حملات بزرگی به جمهوری اسلامی نکرد و حتی در مصاحبه‌ای گفت که به دنبال تغییر حکومت در ایران نیست و این مردم ایران‌اند که باید برای تغییر حکومتشان اقدام کنند؛ نشانه‌هایی که شاید جمهوری اسلامی را به این نتیجه برساند که برنده شدن ترامپ به نفع آن‌ها است و در شرایط فعلی، فرصت دارند تا از گزینه جنگ و صلح به نفع خود استفاده کنند.

البته که این شرط‌بندی به دلیل نداشتن آس‌های سرنوشت‌ساز می‌تواند قماری خطرناک برای نظام باشد.

آنچه جمهوری اسلامی در ۴۸ ساعت حیاتی باقی‌مانده تا زمان رای‌گیری در آمریکا از بایدن می‌خواهد، آتش‌بس در غزه است که امکان آزادسازی گروگان‌های اسرائیلی را نیز فراهم می‌کند. چنین توافقی می‌تواند زمینه برنده شدن کامالا هریس را فراهم کند و از سوی دیگر برای جمهوری اسلامی نیز فرصت تنفسی برای بازبینی در راهبرد منطقه‌ای آن مهیا می‌کند.

مسعود پزشکیان روز یکشنبه ۱۳ آبان این خواسته را در جلسه هیئت دولت ابراز کرد: «آن‌ها به‌خوبی می‌دانند که در صورت ارتکاب هرگونه خطایی علیه جمهوری اسلامی ایران، پاسخی دندان‌شکن دریافت خواهند کرد. گرچه، اگر در رفتار خود تجدیدنظر کنند، آتش‌بس را بپذیرند و از کشت‌وکشتار مردم بی‌گناه منطقه دست بردارند، ممکن است در نوع و شدت پاسخ ما اثر داشته باشد.»

جمهوری اسلامی در این اندیشه است که حمله به اسرائیل و عواقب آن را تا زمان به قدرت رسیدن ترامپ می‌تواند از سر بگذراند، مگر آنکه دولت بایدن جنگ را تا پیش از انتخابات متوقف کند.

در انتخاباتی که آمار و نتایج نظرسنجی‌های زودهنگام نشان می‌دهد ترامپ در آن پیشتاز است، اقدام جمهوری اسلامی می‌تواند سرنوشت انتخابات را تغییر بدهد، اما برای رسیدن آن‌ها به نتیجه دلخواهشان، تضمینی وجود ندارد.

بیشتر از سردبیری