این روزها بازار نشر و کتاب ایران اوضاع سختی را به لحاظ رکود فروش و تورم قیمت کاغذ و چاپ تجربه میکند. محدودیتهای ممیزی نیز به شکل بیسابقهای در بازار نشر افزایشیافته، در این شرایط دستگیری تعدادی از کتابفروشان و دستفروشان میدان انقلاب تهران باعث حرف و حدیثهای فراوانی شده است.
برخی این دستگیریها را مرتبط با فروش کتابهایی با موضوع خاندان پهلوی میدانند و برخی دیگر با استناد به دستگیریهای ماههای قبل، «چپ فروشی» را دلیل برخورد نهادهای امنیتی با دستفروشان و کتابفروش دانستهاند. عدهای هم این دستگیریها را مرتبط با تلاش اتحادیه ناشران و کتابفروشان برای برخورد با قاچاق کتابهای پرفروش اعلام کردند.
اما در راسته کتابفروشان خیابان انقلاب کمتر کسی حاضر است در این مورد صحبت کند. در این راسته با وجود کاهش چشمگیر دستفروشان هنوز هم عدهای بساط کتابفروشی پهن کردهاند، هرچند دیگر در بساطشان کتابهای زیرزمینی و ممنوعه کمتر دیده میشوند. میز کتابفروشیها هم که پیشتر بعضی کتابهای ممنوعه بهخصوص آثار مربوط به جنبش کارگری بر آنها چیده شده بود از این آثار خالی شده است.
با این وجود همچنان تاریخ مشروطه کسروی، عایشه بعد از محمد، کتابهای صادق هدایت، خواجه تاجدار از جمله آثاری هستند که پس از دستگیریها بر بعضی بساطها دیده میشوند. به گفته یکی از کتابفروشهای انقلاب: «گرایش به خواندن تاریخ سبب شده، کتابهای تاریخی که از فیلتر وزارت ارشاد نگذشته باشند و سانسور نشده باشند، مورد توجه قرار بگیرند. مثل کتابهایی که موضوع آنها ایران در دوران باستان و پهلوی است و چند نمونه مشهور دارد مثل «پاسخ به تاریخ» محمدرضا پهلوی و «خاطرات فرح دیبا» و خاطرات برخی دیگر از چهرههای دربار.»
یکی از فروشندگان کتاب معتقد است این دستگیریها نمیتواند به دلیل فروش چنین کتابهایی باشد و تاکید میکند: «همیشه این کتابها در بساط دستفروشان و میز بعضی کتابفروشیها بوده و مشتریان خاص خودش را داشته است، کمااینکه در سال ۹۶ وقتی شعار «رضاشاه روحت شاد» شنیده شد، کنار همین خیابان انقلاب کتابهایی در مورد خاندان پهلوی بود. اما آن موقع هیچ برخورد و دستگیریای در کار نبود، نهایتا میآمدند و کتابها را جمع میکردند. من بعید میدانم دستگیریهای اخیر ربطی به گرایش سیاسی کتابها داشته باشد.»
اما آنچه موضوع را پیچیده میکند، بازداشت چند کتابفروش طی ماههای قبل است، در آن زمان مشخص شد فروش کتابهایی با گرایش چپ و کارگری دلیل این امر بوده است.
یکی دیگر از کتابفروشان انقلاب در خصوص این دستگیریها به خبرنگار ایندیپندنت توضیح داد: «اگر کتابهای معمای شاه، معمای هویدا و پاسخ به تاریخ را بهعنوان پرفروشهای کتابهای مرتبط با پهلوی ملاک بدانیم، اتفاقاا اوج فروش این عناوین همزمان باخبر انتشار معمای شاه بود و اگر برخوردی قرار بود در کار باشد باید در زمان اوج فروش رخ میداد، دلیل این بازداشتها اگر هم فروش کتابهای پهلوی بوده باز بیارتباط با همان چپ فروشی در بازار کتاب نیست.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
جو امنیتی ناشی از اخبار دستگیریها سبب شده اکثر دستفروشان از پاسخدادن به سؤالات مرتبط با این اخبار و حتی فروش کتابهای ممنوعه طفره بروند. یکی از قدیمیهای بازار کتابهای دستدوم تهران با ناراحتی در خصوص خطر این شایعات برای دستگیرشدگان میگوید: «متأسفانه در بازار حرفهایی دهانبهدهان میچرخد که میشود بر اساس آن برای بچههای دستگیرشده پروندهسازی کرد. بیشتر این بچهها اصلا این کتابها را نمیخوانند و فقط فروشندهاند. وقتی کتابی گل میکند و مشتری دارد میروند و چند نسخه چاپ میکنند و میفروشند. حالا چه کتاب سیاسی باشد چه از این رواشناسیهای باب روز. ضمن اینکه الان شبکه توزیع کتابهای بساط دستفروشان داریم. خیلیها دیگر خودشان پای بساط نیستند. کتابها را تهیه میکنند و در نقاط مختلف بساط خودشان را توسط فروشندگانی که ساعتی با آنها قرارداد دارند راه میاندازند.»
این فرد در خصوص دلایل بازداشت دستفروشان میگوید: «چند وقت پیش ناگهان بازار از کتابهای ممنوعه دوره پهلوی که به جریانهای چریکی و چپ آن زمان مربوط بود پر شد. طبیعی است جوانترها ذوق دیدن اینجور کتابها را دارند و میخرند. شاید بخشی از دستگیریها مرتبط به همین کتابها باشد. هرچند تعداد و میزان فروش این کتابها آنقدر نیست که در بازار کتابهای غیررسمی بهحساب بیاید. الان کتابهایی از روانشناسی، متافیزیک و رمانهایی مثل لولیتا که در ایران ممنوعه و پرفروشاند، همیشه هم بودند و هیچکس با اینها برخورد نکرده، من فکر میکنم مسئله همان دعوای اتحادیه ناشران با قاچاق کتاب است.»
وقتی با یکی دو نفر از اعضای اتحادیه و ناشران در این باره حرف میزنیم آنها نیز معتقدند این مسئله چیز تازهای نیست و آنها همیشه به دنبال برخورد و جمعشدن بساط کتابهای قاچاق شده بودند. یکی از اعضای اتحادیه ناشران روز گذشته تلویحا احتمال مرتبط بودن این دستگیریها با پیگیریهای آنها را تایید کرده بود.
وی گفته بود: «با افزایش مجدد قاچاق کتابهای مجوزدار در بازار بساطیها، ما اخیر نامه دیگری به نیروی انتظامی زدیم و خواستار برخورد شدیم. قبلاً هم چنین نامههایی زده میشد که حاصلش کشف سولهها و انبارهای بزرگ مملو از کتابهای مجوزداری بود که به طور قاچاق چاپ شده بودند. برخی با همان جلد و لوگوی ناشر اصلی و برخی با عوضکردن جلد و اضافهکردن اسمی جعلی بهعنوان مترجم، همان متن ناشران را به شکل کتابی تازه در بازار میفروختند. اما اینکه کتابفروش و دستفروشی دستگیری شود نداشتیم. توزیعکننده و چاپکننده داشتیم اما خردهفروش کنار خیابان منطقی نیست بهخاطر این موضوع دستگیر شده باشد.»
مسئله شبکه چاپ و توزیع کتابهای زیرزمینی در ایران بحثی مخفی یا پیچیده نیست. امروزه با گسترش دستگاههای اسکن و چاپ دیجیتال، چاپ کتاب ازروی نسخه اصل یا حتی فایل پیدیاف بهسادگی پرینت گرفتن است. به همین خاطر اتفاقا کتابهای ممنوعه نه کنار خیابان که از طریق شبکههای مجازی فروخته میشوند، چرا که دیگر نیاز نیست سرمایهای داشته باشید با گذاشتن عکس نمونه صبر میکنید و پس از فروش به میزان فروخته شده چاپ میکنید.
هرچند در موضوع قاچاق کتابهای مجوزدار این مسئله کاملا متفاوت است. چرا که نفع فروش این کتابها به نصف قیمت فروخته شدن است.
به گفته یکی از ناشرانی که دو عنوان پرفروشش به همین روش قاچاق شده بود: «قاچاقچیان کتاب وقتی کتابی مورد اقبال قرار میگیرد از طریق چاپخانههایی در قم و شهرستانهایی که قیمت چاپ در آن ارزانتر است در تیراژ بسیار بالا کتاب را نه بهصورت دیجیتال که اتفاقاً چاپ فیلم و زینگ میکنند. کاهش قیمت نهایی کتاب، بهخاطر افزایش تیراژ و حذف هزینههای جاری نشر، حروفچینی، حق التالیف سبب میشود بهراحتی کتاب را به نصف قیمت پشت جلد بفروشند و کلی سود کنند. همین است که بازار نشر و کتابفروشی در حال ویران شدن است.»
این ناشر دررابطهبا دستگیریهای اخیر میگوید: «ممکن است بعضی بگویند جریانی هدفمند بهعنوان شبکه توزیع اختصاصی بعضی کتابها مثل کتابهای پهلوی و مرتبط با جنبش کارگری هستند، اما واقعیت این است چنین چیزی وجود ندارد. البته عناوینی که با موضوع پهلوی در بازار ممنوعه پرفروش هستند، مورد استقبال واقع میشوند. مثل دو کتاب عباس میلانی یا خاطرات برخی چهرههای نزدیک به دربار، مثلاً کتاب خاطرات مادر محمدرضا شاه که اتفاقاً در دورهای در بساط دستفروشان و بازار کتابهای دسته دوم پرفروش شد. اما این واقعیت را هم باید در نظر گرفت که بعد وقایع سال ۹۶ اقبال خوبی به کتابهایی با موضوع سازماندهی جریانهای کارگری در ایران به وجود آمد. بخصوص کتابهایی با موضوع تجربه این جنبشها در آمریکای لاتین که اوایل انقلاب هم خیلی طرفدار داشتند.»
وقتی صحبتهای اهالی بازار کتاب را کنار هم میگذاریم متوجه میشویم در خود این بازار هم دلیل بازداشتهای اخیر روشن نیست. خیلی نگراناند سخنان و اظهارنظرشان در مراحل اولیه دستگیریها به ضرر بازداشتشدگان باشد.
شاید باید منتظر بود و دید آیا نهادهای امنیتی و قضایی ایران اتهام دستگیرشدگان بازار کتاب را اعلام میکنند و اینکه این دستگیریها چقدر تداوم پیدا میکند.