کسی که تا چندماه پیش قدرتمندترین مقام قضایی ایران بود و مواضعش را باب میل گروههای تندرو و رهبر جمهوری اسلامی تنظیم میکرد، هماکنون چنان هدف نیش و کنایه حامیان پیشیناش قرار گرفته است که ناگزیر به نامهنگاریهای متعدد شده است.
صادق آملی لاریجانی پیش از آنکه موعد دومین حکم ریاستش بر قوه قضاییه به پایان برسد از سوی علی خامنهای کنار گذاشته و پست ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام به وی داده شد. احتمال نارضایتی لاریجانی و واکنش تند وی در لابهلای خطوط نامه انتصابش به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام دیده میشود. در این حکم علی خامنهای از لاریجانی میخواهد امورات قوه قضاییه را در زمانی کوتاه «تنسیق» کند و بر مسئولیت ریاست مجمع تشخیص «متمحض» شود. به بیان دیگر علی خامنهای از صادق لاریجانی میخواهد که دیگر وارد مسائل قوه قضاییه نشود و به صندلی ریاست مجمع تشخیص قناعت کند.
از زمان اعلام این حکم تاکنون، صادق لاریجانی ۴ نامه منتشر کرده که هر کدام به نحوی جنجالی بوده است.
نامه اول؛ استعفایم را بپذیرید!
نخستین نامه صادق لاریجانی دو ماه پس از انتصابش به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام رسانهای شد. در ابتدای اسفندماه سال ۹۷ و در حالی که هنوز چند ماه به پایان حکم ریاست وی بر قوه قضاییه باقی مانده بود، لاریجانی در جلسه شورایعالی قضایی اعلام کرد که نامهای به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است و از وی خواسته پیش از موعد از قوه قضاییه برود. وی گفت که علی خامنهای نیز با این خواسته موافقت کرده است.
بهرغم انتشار پاسخ علی خامنهای، متن نامه صادق لاریجانی رسانهای نشد. تنها در همان جلسه شورای عالی قضایی لاریجانی گفت که در نامهاش درخواست کرده که «با توجه به مدت قلیل باقی مانده از دوره ریاست قوه قضاییه، برای اینکه خللی در امور پیش نیاید و بتوانم بر امور مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان که مسئولیتهای مهمی در آنها تعریف شده است متمرکز شوم، اگر صلاح میدانند قبل از پایان دوره اینجانب، ریاست جدید را منصوب کنند تا بنده در مجمع و شورای نگهبان برای انجام امور، متمحض شوم».
وی همچنین اشارهای هم به متن حکم ریاستش بر مجمع تشخیص مصلحت و فرمان علی خامنهای برای متمرکز شدن بر امور مجمع و تحویل پست ریاست قوه قضاییه کرد و گفت «فرصتی را برای رتق و فتق امور جاری در اختیار داشتم، اما معتقد بودم که به لحاظ اجرایی، جمع این مناصب ممکن نیست».
لاریجانی در این جلسه متن پاسخ خامنهای مبنی بر موافقت با استعفایش را به طور کامل خواند. با توجه به اینکه انتشار نامههای رهبر جمهوری اسلامی از مجرای دفتر وی انجام میشود، قرائت آن از سوی لاریجانی در آخرین روزهای حضورش در قوه قضاییه این گمانه را ایجاد کرد که این نامهنگاری و پاسخ، صرفا برای مدیریت «برکناری پیش از موعد وی» نوشته شده است. به عبارت دیگر علی خامنهای که مصمم به ایجاد تغییرات سریع در پست ریاست قوه قضاییه بوده است برای حفظ شأن لاریجانی به او فرصت داده تا استعفایش را بنویسد و او در پاسخ موافقت خود را اعلام و رییس جدید قوه قضاییه را منصوب کند.
نامه دوم؛ اگر به تخریب من ادامه دهید به نجف میروم!
دومین نامه آملی لاریجانی، جنجالیترین نامه وی بوده است. در میانه مردادماه و پس از بالاگرفتن خبرها در مورد دستگیری اکبر طبری، معاون اجرایی دفتر لاریجانی در قوه قضاییه و همچنین نقش لاریجانی در ساخت و سازهای غیرقانونی در لواسان، کانال خبر فوری و بعد از آن حساب توییتری باشگاه خبرنگاران جوان از نامه انتقادی رییس پیشین قوه قضاییه به علی خامنهای خبر دادند.
کانال رسمی باشگاه خبرنگاران جوان، وابسته به معاونت سیاسی صداوسیما، چنین نوشت: «برخی کاربران شبکههای اجتماعی از نامۀ انتقادی آیتالله آملی لاریجانی به رهبر انقلاب درباره بازداشت اکبر طبری و همچنین موضوع هجرت به نجف خبر دادهاند».
یکی دیگر از کانالهای خبری، تصویری از یک نامه منتشر کرد و مدعی شد که این تصویر نامه صادق لاریجانی به علی خامنهای است. در این نامه که صحت آن هیچگاه به شکل رسمی تایید نشد، خطاب به خامنهای نوشته شده بود «که از ابتدا تمایل به ریاست در قوه قضائیه نداشتم، اما با اصرار جنابعالی این مسئولیت خطیر را پذیرفتم. در ابتدای سال قبل هم مجددا تاکید کردید باید از مسند ریاست کنار بروم که باز هم فرمان از جنابعالی بود و تسلیم و تمکین از اینجانب. با اینکه در کل دوره به خاطر صیانت از حریم نظام با شدیدترین وجه به فتنهگران و جریان انحرافی برخورد کردم. امروز متاسفانه اینجانب و همکارانم از جمله آقای «اکبر طبریپور» مظلوم، با همان چماقی از سوی برخی نزدیکان و اطرافیان و سازمانهای تحت امر جنابعالی نواخته میشویم که قبل از آن، امثال احمدینژاد ملعون و جریان انحرافی فاسد بر من و خانوادهام نواخته بودند».
در انتهای این نامه نیز سکوت خامنهای دربرابر تخریبها و تهمتها به رضایت وی تعبیر میشود و از رهبر جمهوری اسلامی خواسته میشود که با هجرت او به نجف موافقت کند.
گرچه دفتر لاریجانی در مجمع تشخیص این نامهنگاری را تکذیب کرد ولی اصرار حسابهای کاربری رسمی صدا و سیما و سپاه در شبکههای اجتماعی بر انتشار خبر آن و همچنین تایید نامه از سوی چهرههای سیاسی تندرو سبب شد تا تکذیب دفتر آملی لاریجانی چندان جدی گرفته نشود.
نامهسوم؛ سینهام مخزنالاسرار است!
سومین نامه صادق لاریجانی دو هفته بعد از نامه «هجرت به نجف» و در واکنش به تشدید حملات صداوسیما و همچنین انتشار صحبتهای محمد یزدی، رییس اسبق قوه قضاییه در انتقاد از او نوشته شد.
محمد یزدی در دیدار با اساتید بسیجی درباره نامه تهدیدآمیز لاریجانی به علی خامنهای گفته بود: «فلانی میگوید اگه این کار را نکنید نجف میروم! خوب بروید، آیا با رفتن شما قم بههم میخورد؟ شما در قم بودنتان هم خیلی موثر نبود؛ چه رسد که نجف بروید. رئیس دفتری که ده سال، جای مهمی را اداره کرده دستگیر میشود، بعد اعتراض میکند که چرا گرفتید؟ به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختند! از کجا آوردی ساختی؟»
۲دو روز پس از انتشار این سخنان، صادق لاریجانی نامهای سرگشاده نوشت و اینبار نه فقط محمد یزدی که سپاه و صداوسیما را هم به همدستی برای تخریب چهرهاش متهم کرد و گفت که «پروژه بزرگتری» در پشت پرده در جریان است.
لاریجانی در این نامه یزدی را فردی عصبی و با دانش کم خواند و خطاب به وی نوشت: «جز با صدای بلند و داد و قال، به مسئولین و بزرگان توهین کردن و افترا زدن و تحقیر کردن، کار دیگری هم کردهاید؟»
در این نامه سواد فقهی محمد یزدی هم از تندی قلم لاریجانی مصون نماند. لاریجانی با لحنی تحقیرآمیز خطاب به رییس اسبق قوه قضاییه نوشت که «میزان استفراغ وسع و استنباط احکام» محمد یزدی را میتوان از حاشیهنگاری او ذیل کتاب «کتاب القضاء» فهمید. لاریجانی خطاب به یزدی گفته بود که «حرمت پیرمردی» وی را نگه میدارد.
لاریجانی در این نامه حمایت خود از اکبر طبری را هم رد کرده بود. این در حالی است که دو ماه پیش از آن دفتر وی در مجمع تشخیص مصلحت نظام با انتشار اطلاعیهای طبری را مبرا از فساد خوانده بود.
اما مهمترین فرازهای این نامه نه بخش مربوط به محمد یزدی که تهدید صادق لاریجانی به افشاگری علیه صدا و سیما، شورای نگهبان و سپاه پاسداران بود و اشاره به این نکته که سینه او مخزن الاسرار فساد آقازادهها و مسئولین نظام است.
نامه چهارم؛ من طلبهای بیمقدارم!
چهارمین نامه صادق لاریجانی پوزشخواهی او از علی خامنهای، محمد یزدی، شورای نگهبان، صدا و سیما و سپاه پاسداران است.
لاریجانی در این نامه که ظاهرا در پاسخ به نامه «جمعی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام» نوشته شده است، از پاسخ تندش به محمد یزدی ابراز ندامت کرده است. وی در ابتدای این نامه خود را طلبهای بیمقدار خوانده که سهوا دچار «طغیان قلم» شده و مطالبی «خلاف مصلحت و انصاف» بیان کرده است.
او در این نامه بدون اینکه به طور مستقیم از محمد یزدی عذرخواهی کند، او را «منشا خدمات بسیاری در حوزه های علمیه» خطاب کرده و گفته است که سابقهای دیرین در دوستی با یزدی دارد.
موضوع «تهدید به هجرت به نجف» هم مجددا در این نامه تکرار و نوشته شده است: «این ادعا صدرصد کذب است. نه نامه ای در کار بود و نه استجازه ای. و تصویر نامه ای هم که منتشر کرده اند صدرصد جعلی بود».
عقبنشینیهای صادق لاریجانی به این دو مورد ختم نمیشود. در این نامه از صداوسیما، شورای نگهبان و سپاه نیز دلجویی شده است: «تلاش کردند که القا کنند آن نامه نوعی تعریض و گلایه از نهادهای مهم نظام چون شورای نگهبان و سپاه پاسداران و صداو سیما و غیره است. در حالی که واضح است نهادهایی که مایه افتخار متدینان و بلکه هر ایرانی است، نمیشود که مورد تعریض اینجانب قرار گیرند».
این درحالی است که لاریجانی در نامه پیشین نوشته بود: « بازی های صدا و سیما و برخی نهادهای دیگر به نقطهای رسیده است که سکوت در مقابل آن جایز نیست و البته در موقع مناسب به تفصیل در مورد ابعاد آن صحبت خواهم کرد».
طغیان صادق لاریجانی در سه نامه نخستاش فعلا به عقبنشینی در نامه چهارم رسیده است. مشخص نیست که در پشت پرده چه اتفاقی افتاده که لاریجانی عبوس و کمتحمل را به عذرخواهی کشانده است. با توجه به جایگاه سیاسی صادق لاریجانی تنها یک فرد میتواند با تهدید یا امان دادن به وی در موضوع رسیدگی به مفاسد اقتصادی، او را به نوشتن نامه پوزشخواهی وادار کند؛ علی خامنهای.