پیشرفت علیرضا فیروزجا در دو سال اخیر برقآساست، او هر بار جایگاههایی در شطرنج جهان به دست میآورد که سرعت او در طی کردن مسیر بین هر جایگاه مایه تعجب دوستداران شطرنج در جهان میشود. چطور اینچنین سریع همه را هربار غافلگیر میکند؟
یکی از چهارده شطرنجباز تاریخ، یا نفر دوم شطرنج دنیا بعد از مگنوس کارلسن، پادشاه نروژی. اینها یا تکرار هر عنوان تمجیدآمیز دیگری را درباره علیرضا فیروزجا طی روزهای اخیر با حسرت و افسوس در متنهای فارسی شبکههای اجتماعی خواندهایم. او برای فرانسه شطرنج بازی میکند، در حالیکه میتوانست پرچم ایران روی کت او باشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
تاکید به جوانی علیرضا و اینکه ماههای سن او را میشمارند (۱۸ سال و ۵ ماه)، به این دلیل است که تجربه در شطرنج معیار مهمی است و فیروزجا جوانترین شطرنجباز تاریخ است که از ریتینگ (رتبهبندی) ۲۸۰۰ رد شده است. از این منظر حتی کارلسن نروژی را جا گذاشته است. اگر همهگیری کرونا بازیهای شطرنج را تعطیل نمیکرد، چه بسا فیروزجا در سن کمتری به جایگاه امروزش میرسید و رکورد خود را برای آینده بیشتر دستنیافتنی میکرد.
اما رقابتی سختتر برای فیروزجا در شطرنج آغاز شده است. او خودش را به جایی رسانده که ماندگاری در آن و پیش رفتن، میتواند از فیروزجا یک ابرورزشکار حرفهای بسازد.
هواداران شطرنج در جهان از حرکات عجیب او و سرعت بیسابقه او در پیشرفت متعجباند. ایرانیها اما این پیشرفت را به آرامشی که او طی دو سال اخیر پس از پیوستن به فدراسیون شطرنج فرانسه تجربه کرده است، مربوط میدانند.
هر چه هست، فیروزجا همچنان یک نام عزیز برای ایرانیهاست و پیگیری اخبار مربوط به او نشان میدهد که شهروندان ایرانی چقدر از موفقیتهای او احساس خوشایند و دلنشین دارند.
فیروزجا در جام ملتهای اروپا برای تیم ملی فرانسه بازی کرد و با ۷ برد و دو تساوی از ریتینگ ۲۸۰۰ عبور کرد. پیروزی او در بازی آخر مقابل شهریار ممدیاروف آذربایجانی بود. بازیکنان تیم فرانسه در جام ملتهای اروپا همگی ریتینگ از دست دادند و علیرضا فیروزجا به رغم درخشش، قهرمانی تیمی را از دست داد.
فیروزجا در آغاز مهاجرتش از ایران در سال ۹۸ با پرچم فدراسیون جهانی شطرنج (فیده) بازی کرد اما سپس به تیم ملی فرانسه پیوست.
این اما دیگر تازگی ندارد که برخی ورزشکاران مستعد و برجسته ایرانی، مسیر دیگری برای زندگی حرفهای خود انتخاب کنند. این تصمیم آنها بعد از مسدود شدن راه موفقیت در تیمهای ملی ایران است، وقتی نمیتوانند آزادانه و بیمرز رقابت کنند و سوگیری خشن سیاسی، جولانگاه را از ورزشکاران سلب میکند.
علیرضا فیروزجا از بابل به شطرنج ایران معرفی شد، از شهری تاریخی در شمال ایران که شطرنج بین شهروندانش از بازیهای رایج است، آنچنان که صفحه شطرنج روی میز قهوهخانهها و پارکها پهن است.
شطرنج، بازی خانگی بسیاری از ایرانیهاست اما چهرههایی مثل علیرضا فیروزجا برای گسترش حرفهای شطرنج الهامبخش هستند. تصمیم او برای عضویت در تیم فرانسه نه فقط یک شطرنجباز فوقستاره را از تیم ایران دور کرد، بلکه از این منظر که او در تیم ایران برای گسترش و توسعه این بازی و پرورش چهرههای جدید انگیزه و اعتبار ایجاد میکرد، حضورش اهمیت داشت. اما آنچه جانشین مدیریت در ورزش ایران است، سومدیریت است و آنچه به هنگام موضعگیریهای سیاسی برای جمهوری اسلامی اهمیت خود را از دست میدهد، سرنوشت شهروندان، از جمله ورزشکاران حرفهای است.
علیرضا فیروزجا اگر آینده حرفهای خود را در خطر نمیدید، امروز برای ایران شطرنج بازی میکرد. اعتباری که او در شطرنج ساخته است، قیمت ندارد اما قدرشناسی و ساختن اعتبار با ورزشکاران، دغدغه مهمی برای بسیاری از مدیران ورزش ایران نیست.
شطرنج دنیا شاید خیلی زود علیرضا فیروزجا را نشسته بر صدر این بازی ببیند، آنجا که مگنوس کارلسن ۳۰ ساله تکیه زده است. کارلسن بیش از ۸ سال است که عنوان قهرمان جهان را به هیچکس نداده، اما فیروزجا بزرگترین رقیب برای اوست، رقیبی با رویاهای بزرگ.