ورود زنان ایرانی به ورزشگاهها نه فقط یک مطالبه ورزشی از سوی دوستداران فوتبال است، بلکه به یک مطالبه عمومی بین شهروندان ایرانی تبدیل شده است. پس از خودسوزی و مرگ غمانگیز سحر خدایاری که با نام زیبای «دختر آبی» به هشتگ پرسر و صدای کاربران شبکههای اجتماعی در ایران تبدیل شد و واکنش رسانهها و چهرههای ورزشی جهان را در پی داشت، تصور میشد که فدراسیون فوتبال ایران تحت تاثیر این حادثه دلخراش، در بازی ایران - کامبوج که پنجشنبه، ۱۸ مهرماه ۹۸ برگزار میشود، درهای ورزشگاه آزادی تهران را به روی زنان تماشاگر بگشاید.
اما آنچه فدراسیون فوتبال ایران اعلام کرده است، بر خلاف این پیشبینی است. طبق اعلام فدراسیون، فوتبال فقط دو سکو برای زنان در ورزشگاه آزادی در نظر گرفته شده است. فدراسیون در یک پیشبینی عجیب اعلام کرده است که حدود ۱۶۰۰ نفر از خانمها از این بازی استقبال میکنند. استدلال عجیب فدراسیون این است که چون مسابقه تیم ملی است، استقبال چندانی از این بازی نخواهد شد. البته در تهران در اغلب بازیهای ملی که حساسیت چندانی ندارند و حریف تیم قدرتمندی نیست، تماشاگران کمشماری به ورزشگاه میروند، اما اگر درهای ورزشگاه به روی زنان در بازی با کامبوج باز باشد، قابل پیشبینی است که زنان پرشماری بلیت این بازی را تهیه کنند. هر فدراسیون و باشگاهی آرزوی حضور تماشاگران بیشتر دارد، اما فدراسیون فوتبال ایران در نقش یک پیشگو، تماشاگران زن احتمالی را ۱۶۰۰ نفر اعلام کرده است. این خبر که از جانب کمیته فرهنگی فدراسیون فوتبال اعلام شده است، نشان میدهد که احتمالا بازهم با حضور گزینشی زنان، یا فروش کمشمار بلیت به زنان برای تماشای این بازی مواجه خواهیم بود. فدراسیون فوتبال حتی اعلام کرده است که از ایستگاههای تعیین شدهای زنان را با اتوبوس به ورزشگاه آزادی منتقل میکند و پارکینگ برای اتومبیل زنان تماشاگر در آزادی تدارک دیده نشده است. همه این حرفها معنای روشنی دارند؛ اینکه زنان احتمالا بازهم با محدودیت بلیتفروشی و محدودیت ورود به ورزشگاه مواجه خواهند بود. فدراسیون فوتبال پیشاپیش تا تعیین شعارهای زنان حاضر در ورزشگاه و برنامههایی که آنها را فرهنگی میخواند، پیش رفته است تا همچنان علامتهای سوال بزرگی درباره چگونگی حضور زنان در ورزشگاه آزادی بر جای باشد.
فدراسیون فوتبال میگوید که تهیه بلیت برای زنان در سایت بلیتفروشی آزاد است، اما با طرح این مسایل نشان میدهد که این حضور تا چه اندازه کنترل خواهد شد. در روزهای اخیر، در والیبال جام ملتهای آسیا (تهران) نیز زنان با محدودیت در خرید بلیت مواجه بودند و سایت پس از فروش کمشمار بلیت به زنان، ظرفیت جایگاه زنان را تکمیل اعلام میکرد. این ترفند احتمالا برای بازی فوتبال ایران - کامبوج نیز تکرار خواهد شد.
جیانی اینفانتینو، رئیس فیفا که برای تماشای بازی فینال لیگ قهرمانان آسیا (پرسپولیس - کاشیما) به تهران سفر کرده بود، شاهد حضور گزینشی معدودی از زنان ایرانی در آزادی بود، اما او در بخشی از سخنان خود در کنگره فیفا که در پاریس برگزار شد، در حضور همه روسای فدراسیونهای عضو فیفا، حضور زنان ایرانی در فینال لیگ قهرمانان آسیا در ورزشگاه آزادی را یک دستاورد بزرگ معرفی کرد. حالا در بازی ایران – کامبوج، نمایندگان فیفا برای نظارت بر چگونگی حضور زنان در ورزشگاه آزادی به تهران میروند و باید دید که آیا باز هم حضور ۱۶۰۰ زن در آزادی (طبق اعلام کمیته فرهنگی فدراسیون فوتبال) را یک دستاورد بزرگ معرفی میکنند؟ سیاست فیفا شاید پیشرفت گام به گام باشد، اما باید دید برداشت فیفا از تکرار حضور گزینشی یا محدود زنان در یک بازی ملی و ادامه ممنوعیت حضور زنان در بازیهای لیگ برتر ایران چیست؟ این برداشت، در واکنشهای بعدی فیفا در آینده روشن میشود. فدراسیون فوتبال ایران همواره تاکید میکند که فیفا فقط در بازیهای ملی و بینالمللی باشگاهی به حضور زنان اصرار دارد، و اگر حرف فدراسیون فوتبال واقعیت داشته باشد، عجیب است که فیفا تفاوتی بین بازیها برای حضور زنان قائل شده باشد. بهانه فدراسیون فوتبال برای ادامه ممنوعیت حضور زنان در بازیهای لیگ ایران، این است که زیرساخت ورزشگاهها مهیا نیست. البته این نظر چندان هم بیراه نیست، چون اغلب ورزشگاههای ایران از کمترین امکانات لازم برای تماشاگران برخوردار نیستند، اما سوال مهم این است که بهرغم مهیا نبودن زیرساختها، چرا نهادهای ورزشی ایران تماشاگران مرد را میپذیرند؟ حتی ورود کودکان به این ورزشگاههای دور از استاندارد، آزاد است. در ورزشگاههای ایران از امکانات اولیه، مانند سرویس بهداشتی مناسب یا سکوهای مطمئن برای امنیت جان تماشاگران، خبری نیست، اما مسئولان در طول این همه سال حتی برای حضور کودکان در ورزشگاهها به فکر زیرساختها نبودند. با این حال، حضور زنان «تا مهیا شدن زیرساختها» که تاریخ روشنی هم ندارد، ممنوع است. این تناقضها نشان میدهند که دلیل ادامه ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاهها، نکاتی نیست که مطرح میشود.
حضور زنان در ورزشگاه شاید فضای بیشتری نسبت به اهمیت آن (در قیاس با مشکلاتی بزرگتر برای زنان ایرانی) در رسانهها و شبکههای اجتماعی فارسی اشغال کرده باشد، اما واقعیت این است که فوتبال پدیدهای همهگیر است و مطالبه حضور در ورزشگاه، شاید در مقایسه با بسیاری مطالبات جدیتر، دستیافتنی باشد؛ چنان که همین تحرکات اجتماعی، درهای ورزشگاهها را، حتی به همین شیوههای گزینشی و محدود، به روی زنان کمشماری باز کرده است.
شاید در آینده نزدیک این ممنوعیتها فراموش شود، درها باز شوند، و نسلهای بعد با تعجب بپرسند که آیا واقعا دهههای طولانی این در به روی زنان بسته بود؟ بله، باور کردنی نیست.