دوران کودکی و نوجوانی ما با «تَنتَن» و شخصیتهای جذابی مانند «میلو» و «کاپیتان هادوک» و ...، گذشت. این «کامیکس» فرانسوی-بلژیکی که با هنر «ژُرژ پروسپه رِمی»، کارتونیست بلژیکی، خلق شده بود، با ترجمه روان خسرو سمیعی و چاپ عالی انتشارت یونیورسال، به مدیریت ماردیک بوغوسیان، در دهه ۵۰ خورشیدی توانست جای خود را در خانوادههای ایرانی باز کند. در دهههای بعد، هرچند فرزندانمان مجموعه «تَنتَن» را (که دیگر کالای قاچاق محسوب میشد) داشتند، با «قصههای من و بابام»، مجموعه قصههای مصور نویسنده آلمانی اریش اُ زر که بهقلم ایرج جهانشاهی به فارسی برگردانده شده بود و با کیفیت خوبی (بار دیگر) در دهه هفتاد خورشیدی از سوی انتشارات فاطمی منتشر شد و به خانهها راه یافت و در کنار تَنتَن و شخصیتهای جذاب دیگر جای گرفت، آشنا شدند.
در آمریکای شمالی و اروپا که خانه «کمیکبوک»ها است، اکنون سه نسل در کنار هم به سینما میروند تا شخصیت عجیب «مرد عنکبوتی» را که «راهی به خانه ندارد»، تماشا کنند و بیست و پنجمین فیلم سینمایی «استودیو مارول» را به پرفروشترین فیلم سال ۲۰۲۱ تبدیل کنند و یکی از امیدهای اسکار شود.
رقم فروش این فیلم تا تعطیلات آخر هفته به یک میلیارد و ۵۳۶ میلیون دلار رسید و رکورد فروش یک فیلم را در دوران دنیاگیری کرونا شکست. «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» تنها در بین تماشاچیان مورد اقبال واقع نشد و منتقدان هم نظر خوبی به آن نشان دادند. در «متاکریتیک» بر اساس ۵۵ نقد، میانگین امتیاز وزنی ۷۲ از ۱۰۰ را کسب کرده است که به معنای وجود نقدهای مطلوب برای این فیلم است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از سال ۱۹۷۷ که «مرد عنکبوتی» از نقاشیهای کتابهای «کمیک» روی صفحه تلویزیون و سپس پرده سینماها رفت، روز به روز به شهرت آن افزوده شد، تا کنون که در دوران تعطیلی و نصفهنیمه باز بودن سینماها، باز رکورد فروش را شکست. داستان پیدایش «مرد عنکبوتی» ساده است: پیتر پارکر (دانشجویی با سری نترس) پس از آنکه با نیش عنکبوتی گزیده میشود، قدرت ویژهای به دست میآورد و مانند سایر ابَرقهرمانان، دست به کارهای خارقالعاده میزند و یاور مردم و دشمن بدخواهان آنان میشود.
در «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» (جان واتس)، پیتر پارکر (تام هالند) مانند بسیاری از اَبَرقهرمانان، بر اثر شیطنت اَبَرشرورها با نفرت شهروندان مواجه میشود و خودش و دوستدخترش میشل جونز (زندیا کلمن) و دوست صمیمیاش ند لیدز (جیکوب باتالون)، در دانشگاه امآيتی پذیرش نمیگیرند. برای همین، او نزد «دکتر استیون استرنج» (بندیکت کامبربچ) میرود تا با جادویی، نام پیتر پارکر را به عنوان «مرد عنکبوتی» از حافظه جهانیان پاک کند. اما آنقدر در بین جادو نظرش را عوض میکند که اختلال ایجاد میشود و اَبرشرورهایی که در دنیایهای موازی بهسر میبرند، جای او را شناسایی کنند و به دنیای او بیایند و ماجراها در هم گره بخورد.
یکی از ویژگیهای «راهی به خانه نیست»، وجود سه «پیتر پارکر» در آن است. «توبی مگوایر» که در نخستین فیلم سینمایی «مرد عنکبوتی» (سم ریمی) و دو دنباله دیگر آن (که در مجموع به «سهگانه سم ریمی» مشهور شده است)، و «اندرو گارفیلد» که در «مرد عنکبوتی شگفتانگیز ۱و ۲» (مارک وب) نقش «مرد عنکبوتی» را بازی میکند، از دریچه بازشده دنیاهای موازی، وارد دنیای کنونی میشوند.
درواقع، یکی از ویژگیهای مهم این فیلم آن است که تقریبا تمام شخصیتهای دنیای سینمایی «مارول» که به نحوی در «مرد عنکبوتی»های مختلف حضور داشتند، در این فیلم هم حضور دارند. «دکتر اختاپوس» (آلفرد مولینا)، «نورمن آزبورن» (ویلم دفو)، «فلینت مارکو» (توماس هیدن چرچ)، «دکتر کرتیس کانرز» (ریس ایفانز)، و بسیاری دیگر از شخصیتهای «مارول کامیکس»، با همان چهرهها و ویژگیهایی که کموبیش در سایر آثار «استودیو مارول» میشناسیم، در «راهی به خانه نیست» جمع شدهاند.
از نوجوانان و جوانانی که در دهه هفتاد میلادی با سریالهای «مرد عنکبوتی» در تلویزیونهای خانگیشان با این شخصیتها رابطه برقرار کرده بودند و اکنون پدربزرگ و مادربزرگهایی هستند با نوه و نتیجه، و نیز پدر و مادرهایی که نوجوانیشان در سالهای آغاز قرن بیست و یکم در سالنهای سینما با این موجودات عجیب و غریب آشنا شدند، تا نوجوانان کنونی، دوباره میتوانند زیر سقف سینما هم را بیابند و میلیاردها دلار پول را روانه کمپانیهای بزرگ سرگرمیساز کنند.
فرهنگ کتابهای تصویری که حتی بهصورت روزنامه هم منتشر میشود و طرفداران بسیاری هم دارد، در کشورهای توسعهیافته فرهنگ غالب است و موجب میشود بچهها از همان کودکی با مطالعه و تصویر آشنا شوند. متاسفانه سالها است که در جمهوری اسلامی ایران این روند متوقف شده است. سانسورهای عجیب و غریب و شخصیتهای زن نقاشی شده را با حجاب کشیدن و شخصیتهایی مانند قاسم سلیمانی را قهرمان ملی جا زدن، جایی برای محبوبیت یافتن کتابهای تصویری نمیگذارد.
فقر شدید سینمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان صنعت، موجب شده است که این گونه سینمایی اساسا نتواند پا بگیرد و کمدیهای سخیف جای آن نشستهاند. سینمای کودک و نوجوان هم که تقریبا وجود ندارد و جز آثاری انگشتشمار، نمیتوان در سینمای جمهوری اسلامی ایران فیلمی را سراغ گرفت که باز نوجوانان را به سینما بکشاند. هر چند پتانسیل بالایی در سینمای کودک و نوجوان موجود است، اما سانسور هردم فزایندهای که دیگر از شکل گذشته و به محتوا کشیده شده است، موجب میشود این گونه سینما پا نگیرد و حضور و درخشش تصادفی باشد، نه برنامهریزی شده.
تقریبا تمام «مرد عنکبوتی»های دوبله شده به زبان فارسی در سامانه نمایش درخواستی (VOD) فیلیمو وجود دارند و در «آپارات» که تقلیدی از یوتیوب است، نسخههای بسیار بیکیفیت «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» که با «هندیکم» داخل سالن سینما گرفته شده است، با زیرنویس فارسی ارائه میشود و فیلیمو هم وعده داده است که دوبلهشده آن را بهزودی منتشر میکند. شرکت فناوران ایدهپرداز صبا، مالک هر دو پلاتفرم است و فیلمهای غیرایرانی با سانسورهای عجیب و غریب در شکل و در تغییر متن در دوبله، در آنها ارائه میشود. با این حال، آنقدر بازار دارد که مبادرت به این کار بکنند و معلوم است که اگر در شرایط عادی و در کشوری عادی، فیلمها بدون سانسور با زیرنویس یا دوبله اصیل ارائه شود، چقدر هوادار پیدا میکند و چه فروش بالایی خواهد داشت.
از هر طرف نگاه کنیم، ایران تحت اشغال نظام جمهوری اسلامی که کشور را در جهان منزوی کرده است، جز خسارات چیزی به ارمغان نیاورده است.