در دو سال گذشته که جهان در چنگال محدودیتهای کووید بود، اهمیت تماسهای دیجیتالی به گونهای چشمگیر افزایش یافت. این روند چه تاثیری بر دوستیها گذاشته و آن را به چه شکلی تغییر داده است؟
ربکا روُچ، استاد فلسفه در دانشگاه لندن، میگوید: «در طول قرنطینههای کووید شاهد واکنشهای فرزندانم به نبودِ امکان دیدار با دوستانشان بودم. نه مکالمه رودررو با آنها داشتند، نه قرار بازی. اگر این واقعه چند دهه پیش رخ داده بود، تماسها به تلفن، ایمیل و نوشتن نامه محدود میشد.»
اما در دهه ۲۰۲۰ دخترم و دوستانش روی تلفنهاشان بازی، و در مورد راهبردهاشان در واتسآپ مشورت میکردند. پسرم که هنوز به سن استفاده از تلفن همراه نرسیده، با همکلاسیهایش از طریق «کلاس درس گوگل» حرف میزد.
وقتی من سن آنها بودم، مکالمه با دوستان با تلفنی در اتاق نشیمن یا هال خانه انجام میشد که همه میتوانستند آن را، و غرولند پدر و مادرها را در مورد هزینه تماسهای تلفنی، بشنوند.
همه چیز عوض شده است، اما آیا این تغییر به معنی سطحی شدن ماهیت تماسهای مردم است؟ آیا تفاوتی میان نامه نوشتن به یک دوست و گپ زدن دیجیتالی وجود دارد؟ و اگر چنین است، ماهیت دوستیهای آینده چگونه خواهد بود؟
شکایت در مورد این که دوستیهای امروزه دوستی نیست، ادامه دارد. در رستورانها مردم به جای مکالمه، به تلفنهاشان نگاه میکنند. دوستیها امروز بیشتر «شرطی» است؛ به این معنا که مردم با افرادی که بیشتر با آنها اشتراک نظر و تفاهم دارند، گروه تشکیل میدهند و دیگران را رد میکنند، و واژه «دوستی»، یعنی «قبول» درخواست دوستی کسی بدون معارفه یا سلام.
نگرانی در مورد عمق و کیفیت دوستیها به زمان سقراط برمیگردد که نگران آن بود که کلام مکتوب به شکل نامه، مردم را از یکدیگر و از تعقل دور کند و آنها را در انزوای تماس قرار دهد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در سال ۲۰۱۲ پژوهشی، این بار با استناد به نظرات ارسطو، منتشر شد که با تعریف الزامات دوستی، از جمله همدردی، درک خود، و شراکت در رویدادهای زندگی طرف دیگر، ثابت میکرد که دوستیهای دیجیتالی میتوانند به صمیمیت و باروری دوستیهای سنتی باشند.
با این حال، بسیاری نگران آنند که در عصر فناوری تکنولوژی، کیفیت انتخاب دوستیها به معنای کیفیت پایین ارتباطات اجتماعی است. آنها میگویند، انتخاب دوستان همفکر در گروههای همفکر، رشد دیدگاهها را کاهش میدهد مردم را بیشتر در طیفهایی قرار میدهد که انگار مانند «سنگر» برای خود حفر کردهاند. اما پیش از عصر دیجیتال هم مردم دوستانی را دور خودشان جمع میکردند که عمدتا با یکدیگر اشتراک نظر داشتند.
به همین دلیل، این نظریه درست نیست که پیشترها مردم دوستان خود را از لایههای مختلف اجتماع انتخاب میکردند. این روزها، دوستیهایی که در گروههایی مثل گروه مادرهای مجرد شکل میگیرند، میتوانند تا سالها وزنه مثبتی در زندگی افراد باشند.
این نظریه نیز مطرح است که شبکههای اجتماعی، کمیت دوستیها را به کیفیت و عمق آنها فروخته است. اما این هم به نوبه خود نظریه تازهای نیست. پلوتارک، فیلسوف یونانی قرن اول میلادی، میگوید که «دوستی عمیق و دوجانبه با تعداد زیاد افراد ممکن نیست و همان گونه که رودخانه در انشعاب قدرت و عمقش را از دست میدهد، دوستیها هم با تعدد افراد ضعیف میشوند».
دو هزار سال پس از آن، گروه «اَبا» میخواند: «با بیست هزار دوست در فیسبوک، چطور میتوانی احساس تنهایی کنی؟» هرچند فرد احتمالا نمیتواند تعداد بیشماری «دوست نزدیک» داشته باشد، اما نمیتوان گفت تماسهای متعدد در شبکههای اجتماعی، از عمق دوستیهای ما کاسته است.
تردیدی نیست که ظرفیت ذهن بشر برای تعداد دوستیهای عمیق محدود است. به همین دلیل، احتمال میرود که با ادامه تماسها در شبکههای اجتماعی، شکل دوستیها هم تغییر کند.
برخی به پیشرفت تکنولوژی در افزایش ظرفیت مغز اشاره میکنند که با تحریک الکترونیکی، یا دستکاری ژنتیکی یا جاگذاری تراشههای مغزی، به مرزهایی نوین و بهمراتب گستردهتر دست یابد که ظرفیت دوستی و دوستیابی هم شامل آن باشد، یا کار جهان به جایی کشیده شود که ساعات و روزهای کمتر کار، وقت بیشتری برای گسترش دوستیها بگذارد.
نامه نوشتنهای دههها یا قرنهای گذشته، شاید امروزه کاملتر و عمیقتر از پیامکهای واتسآپ به نظر برسند، اما عملکردشان یکی است. هرچند دیدن این که کودکان و جوانان روی صفحههای تلفنها یا کامپیوترشان خم شدهاند و از دنیا جدا به نظر میرسند، شاید نگران کننده باشد، اما باید به خاطر داشت که ارتباط آنها با دنیا قطع نشده است، بلکه این، همان رشتهای است که آنها را با دوستان و جامعهشان مرتبطتر میکند. و همان طور که گذراندن تمام ساعات بیداری روی صفحه تلفن هوشمند الگوی یک زندگی رضایتآمیز نیست، نوشتن نامه در تمام ساعات روز هم نمیتواند نشانه یک زندگی باکیفیت باشد. برای فرزندانمان جای نگرانی نیست.