یک مطالعه جدید مبنی بر این که جوندگان میتوانند به عنوان «موجودات نمونه موثری» برای کندوکاو عملکرد پیچیده مغز بهکار روند، چنین نشان میدهد که موشها ممکن است بتوانند بفهمند که تصویر دوبعدی جسمی، با شکل فیزیکی آن در دنیای واقعی مطابقت دارد.
مدتها پنداشته میشد که این توانایی تشخیص جسمی سهبعدی پس از دیدن عکس آن جسم که «برابری تصویر با جسم» نیز نامیده میشود، عملکردی شناختی است منحصر به گونههای ردههای بالا مانند موجودات نخستی (primates) و بعضی از پرندگان، و فراتر از توانایی جوندگان است.
دانشمندان، از جمله دانشمندان دانشگاه آتلانتیک در ایالات متحده، برای آزمودن این فرضیه درازمدت، گذاشتند که موشهای ساده تصاویری از جسمی را در طول یک جلسه نمونه ببینند، و روز بعد جسم سهبعدی تازهای را همراه با جسم سهبعدی واقعی از تصویری که (موشها) روز پیش به شکل دو بعدی آن را دیده بودند، به آنها نشان دادند.
مطالعهای که پیشتر اوایل این ماه در مجله ساینتیفیک ریپورتس (Scientific Reports) منتشر شده بود، نشان داد که موشها به طرز چشمگیری ترجیح میدادند که جسم جدید سهبعدی را بیشتر از جسم سهبعدی «آشنا» کاوش کنند.
دانشمندان اعلام کردند که موشها ممکن است از تفکر رده بالاتری برای ارتباط دادن میان شیء سهبعدی با حافظه بهیادآمده از تصویر دو بعدی، استفاده کرده باشند.
آنها گفتند که یافتهها شواهدی را برای اولین بار در نوع خود ارائه میدهند که نشان میدهد موشها ممکن است بتوانند عملی شناختی برای برابرسازی تصویر با شیء، مشابه آن چیزی انجام دهند که برای انجام آزمایش حافظه شناخت تصویری در کودکان و موجودات نخستی غیرانسان به کار میرود.
این مطالعه همچنین نشان میدهد که «هیپوکامپ» موش - یکی از اجزای بنیادی سیستم حافظه مغز- مثل آن چه که در انسان وجود دارد، به طرز چشمگیری با برابرسازی تصویر با شیء در ارتباط است.
دانشمندان میگویند این نوع از حافظه تصویری- مورد نیاز برای چنین استنباطی در سطح بالا- به فعالیت عصبی در منطقه سیای۱ (CA1) هیپوکامپ خلفی بستگی دارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
رابرت دابلیو استاکمن جونیور، نویسنده ارشد این مطالعه از افاییو (FAU)، در بیانیهای گفت: «مطالعه ما این دیدگاه را به چالش میکشد که محدودیتهای ادراکی موشها آنها را برای مدل سازی حافظه انسان و فرآیند تصویری نامناسب میکند، و دیگر این که این تشخیص مبتنی بر شباهت وابسته به هیپوکامپ است.»
او اضافه کرد: «یافتههای ما همچنین شواهد مستحکمی ارائه میدهد که (وجود) هیپوکامپ فعال موش برای این نوع حافظه تشخیصی تصویری غیرفضایی و برابرسازی تصویربا شیء ضروری است.»
به نظر میرسد که هیوکامپ در موجودات نخستی، در آنچه «حافظه آشکار» مینامیم، نقش کلیدی دارد که به افراد این قدرت را میدهد که «ماجرایی را بازآفرینی کنند» که قبلا تجربهاش کردهاند.
سارا جی کوهن، نویسنده دیگر این مطالعه، گفت: «ما چنین نظر میدهیم که آن «روایت» شخص را قادر میکند اشیایی را به خاطر آورد که بعدا به شکل سهبعدی ارائه میشود. احتمالا هیپوکامپ موش بازیابی تصویر را به عنوان روایتی مربوط به آن تجربه یا حادثهای در زمینه خاصی به عنوان شکلی از حافظه آشکار رمزگشایی و برابرسازی میکند.»
دانشمندان میگویند موشها در این مطالعه قابلیت برابرسازی شیء با تصویر را فارغ از قرینگی، شباهت، دیدن زاویهها، ترکیب، و واقعگرایی شیء به نمایش میگذارند.
دانشمندان گفتند، موشها حتی زمانی که ویژگیهای تصویری مانند رنگ و درخشندگی تحت کنترل باشند، همچنان میتوانند از تصویر دوبعدی، شیء سهبعدی را دریابند.
دانشمندان نوشتهاند: «نتایج به دست آمده از یک مجموعه تجربهها مدرک محکمی ارائه میدهد که برابرسازی تصویر با شیء به موشها هم گسترش مییابد و وابسته به هیپوکامپ است و این موضوع را با قدرت تایید میکند که موشها برای کاوش در ساخت و کار شناخت انسان مناسب هستند.»
آنها میگویند جوندگان ممکن است توانایی تشخیص تصویری پیشرفته داشته باشند و به طور غیرمستقیم با دیدن تصاویر، اشیای واقعی را تشخیص دهند و هیپوکامپ احتمالا در بازیابی حافظه تصویر نشان داده شده در طول جلسه اول، نقش ایفا میکند.
دکتر استاکمن گفت: «موشها میتوانند قضاوتهای ادراکی و مفهومی در مورد محرک کاری ارائه شده داشته باشند که با در نظر گرفتن این که برابرسازی تصویر با شیء، توانایی تشخیص در موجودات نخستی به حساب میآید، شگفت انگیز است.»
او ادامه داد: «در مجموع، نتایج ما مدرک قانعکنندهای ارائه میدهد که موش میتواند به عنوان موجود نمونه موثری برای کاوش جنبههای پیچیدهتر درک و شناخت تصویری پستانداران به کار رود.»
© The Independent