برای اولین بار بعد از انقلاب اسلامی، هفته گذشته زنان ایرانی توانستند مانند مردان بلیت تماشای مسابقه فوتبال را به نام خود خریده و روانه استادیوم آزادی شوند. گرچه پیش از این نیز بهصورت محدود در بعضی مسابقات تماشاگران زن نیز حضور داشتند، اما این حق هرگز بهصورت رسمی توسط حکومت جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته نشده بود.
معصومه ابتکار، معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده، بلافاصله در شبکه اجتماعی توییتر این پیروزی را تبریک گفت و آن را ثمره تلاش دولت دوازدهم دانست که از زمستان ۹۶ پیگیر حضور زنان در ورزشگاهها بوده، تا به انجام رسد. این نوشته و تلاش مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس در مصادره این حرکت به نفع خود، خشم زنان را برانگیخت و آن را نوعی استفاده انتخاباتی از تلاش دیگران و نفی تأثیر فشارهای خارجی دانستند.
تکلیف زنان ترقیخواه با محافظهکاران مذهبی در ایران، از اول روشن بود. بارها افرادی چون شیخ فضلالله نوری آب پاکی را روی دستشان ریخته بودند که در اسلام مساوات محال است. در کنار اینها اما میاندارانی بودند که ده ها تلاش کردند میان این دو آشتی برقرار کنند، قوانین شرع را با نیاز زمان مطابقت دهند، و از تندی و تیزی احکام ضد زن بکاهند. مصلحان دینی دو قرن گذشته را به پادرمیانی و ریشسفیدی میان زنان و مراجع نجف و قم گذرانده، اما نتیجه چندانی نگرفتند.
طبق اصل اول قانون اساسی، نوع حکومتِ ایران «جمهوری اسلامی» است. فعالان حقوق بشری اعتقاد دارند، تا زمانی که استنادات قانونی در ایران بر پایه این اصل و دین اسلام باشد، تبعیض علیه زنان ادامه خواهد داشت؛ زیرا در بسیاری از قوانین برآمده از شرع، زنان از حقوق برابر با مردان برخوردار نیستند. در صورت برابری در متن، قرائت مردسالارانه از قوانین باعث شده است که همیشه روح استبدادی مردانه بر آن سایه انداخته باشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
حضور زنان در فضاهای اجتماعی، اولین بار در جنبش مشروطه به رسمیت شناخته شد. تا قبل از آن در تاریخ ایران جز نام چند شاهزاده و ملکه و چند شاعر، نام و نشانی از زنان نیست. وجود زنان به عنوانی بخشی از تاریخ، یا پیچیده در افسانههای مذهبی بود، مانند استر مردخای ( همسر خشایارشاه هخامنشی)، یا بازگویی داستان زنان افسونگری که باعثوبانی تباهیها بودند.
دوران ناصرالدینشاه قاجار، آغازی رسمی برای ورود ایران به دوران مدرن بود و همزمان با آن، بزرگترین تغییری که برای زنان میشد تصور کرد، رخ داد. تلاش «جامعه نسوان» بهعنوان قسمتی از موج تجددخواهی در تاریخ مکتوب ایران ثبت شد. نام زنان دیگر بهعنوان «صبیه» و «والده» و «متعلقه» شاه یا مراجع تقلید و تجار آورده نمیشد، بلکه هویت مستقلی بهعنوان «مدیر مدرسه زنان، نویسنده جریده، و مشروطهخواه» یافتند.
اولین نهاد و نیرویی که زنان در آن بهصورت جدی و در موقعیتی برابر با مردان پذیرفته شدند، حزب توده ایران بود. این حزب که اولین و بزرگترین و تأثیرگذارترین حزب تشکیلاتی در تاریخ ایران است، در اوج فعالیت خود تقریباً تمام روشنفکران، نویسندگان، شاعران و هنرمندان ایرانی را بهنوعی تحت تأثیر خود قرارداد. موج ترجمه از ادبیات روسی وبرخی زبانهای دیگر و وارد شدن تفکر برابرخواهی سوسیالیستی و تصویر قدرتمند از زن کارگر- دهقان، باعث شد حداقل بخشی از جامعه از کلیشه جنسی «ضعیفه» فاصله بگیرد.
ایران برای همه ایرانیان
در دوران پس از انقلاب بهمن ۵۷، حزب جبهه مشارکت اسلامی، قویترین حزب ایران در اوج دوره اصلاحطلبی، و پرچمدار اصلاحات درون ساختاری بود. در مرامنامه این جبهه، یکی از شرایط عضویت، اعتقاد به دین مبین اسلام و التزام به احکام آن اعلام شده بود، و هدف خود را «ایجاد زمینه مناسب برای مشارکت ملت ایران در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی که منجر به دخالت مستقیم آنان در سرنوشت سیاسی نشان میگردد بهمنظور حفظ دستاوردهای انقلاب عظیم اسلامی و تداوم آرمانهای حضرت امام خمینی» میدانست.
این حزب که نیمی از کابینه دولت محمد خاتمی و بزرگترین فراکسیون مجلس ششم را در دست داشت، پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ محدود، و یک سال بعد، بنا به درخواست کمیسیون ماده ۱۰ احزاب و حکم دادگاه انقلاب، منحل اعلام شد. در لیست بلندبالای اعضای دستگیرشده این حزب، تنها نام یک زن به چشم میخورد. در دوران برقراری و فعالیت این جبهه نیز برخلاف شعار اصلی آنها که «ایران برای تمام ایرانیان» بود، زنان نقش چندانی در ردههای بالای تصمیمگیری نداشتند، و بیشتر یک «جماعت مردانه» بود.
بنا بر استراتژی سعید حجاریان که از او بهعنوان مغز متفکر اصلاحات یاد میشود، سالهای طولانی سیاست اصلی دولت اصلاحات و جبهه اصلاحطلبان «چانهزنی از بالا و فشار از پایین» بوده است. دلیل درخواستشان از مردم برای شرکت در انتخابات نیز همیشه برای بالا بردن قدرت چانهزنی بود. در عمل اما، با وجود «فشار از پایین» مردم در بسیاری از موارد و مواقع، «چانهزنی در بالا» یا ضعیف و بیبرنامه و ناپیگیر بود، یا بههدر رفت و نتیجه نداد. در نتیجه زنان ایران نیز ناامید از این چانهزنیهای حداقلی، آن را با «سهمخواهی حداکثری» جایگزین کردند.
نخواستن یا نتوانستن
مطالبه اصلی زنان در ایران، برخورداری از حقوق برابر شهروندی بود و هست. حکومت جمهوری اسلامی حتی در موارد محدودی که طبق قانون موظف به برقراری عدالت بین شهروندان است، نیز از اجرای این بندهای قانون اساسی سر باز میزند. زنان، مسئولیت شهروندی برابر با مردان دارند، اما از مزایای آن بینصیب هستند.
قوانین مربوط به ازدواج و طلاق، حضانت کودکان، ارث، دیه، مجازات کیفری و دعاوی حقوقی، حجاب اجباری، و ممنوعیت فعالیت در حوزههایی که مردانه دانسته شده است، از چالشهای پیش روی هر نوزاد دختری است که در ایران به دنیا میآید. در دو دوره «دولت اصلاحات» و دو دوره «دولت تدبیر و امید»، زنان با دولتهایی مواجه بودند که با درخواست حضور حداکثری آنها در پای صندوق رأی و شعارهای انتخاباتی جذاب برای جلب نظر زنان، در عمل بعد از انتخابات با تکرار بهانههایی نظیر مخالفت مراجع، نبود زیرساختها و نداشتن اهرمهای قانونی، از زیر بار اجرای آن وعدهها شانه خالی کردند.
زنان در ایران هیچگاه بخشی از بدنه مؤثر سیاستمداران نبودهاند. این امر باعث شده است که در دنیای مردانه سیاست امروز ایران این حضوراز مراسم مذهبی مردانه در مساجد تا مجلس و شورای نگهبان و مجلس خبرگان مردسالار- زنان جایی نداشته باشند. در غیاب این ساختار کلاسیک و سنتی، زنان جای جدیدی برای خود در جامعه یافتند که بسیار قدرتمندتر از اتاقهای ملاقات مراجع بود.
زنان در ایران ده سال گذشته با استفاده از قدرت شبکههای اجتماعی، همراهی مردان جوان در پیگیری مطالبات، و نادیده گرفتن مذهب در توافقات زندگی مدرن، توانستند برای خود فضای سیاسی جدیدی تعریف کنند؛ فضایی که «کدخدامنشی» و «ریشسفیدی» و «چانه زنی» لرزان و ناپیگیر، در آن جایی ندارد. استراتژی گروههای فعال حقوق زنان، مانند «کمپین یکمیلیون امضا» برای برابری و مخالفان حجاب اجباری، خارج کردن این دعوا از مجاری قانونی داخل ایران و کمک گرفتن از فشارهای خارجی نهادهای بینالمللی، و در کنار آن، بردن موضوع نزاع به متن جامعه، و کمک گرفتن مستقیم از شهروندان است؛ مردان و زنانی که دیگر به فریادهای «حرام است، حلال است» اهمیت نمیدهند و صرفنظر از آن که خواستههای آنها مطابق با شرع اسلام هست یا نیست، برای به دست آوردن آن تلاش میکنند.
توییت معصومه ابتکار:
قدم #زنان در #آزادی گلباران.
— معصومه ابتكار (@ebtekarm_ir) October 10, 2019
از زمستان ۹۶ که شیوه نامه ای در #دولت_دوازدهم تصویب شد تا امروز مسعود سلطانی فر پیگیر حضور زنان در ورزشگاهها بوده تا به انجام رسید... با دشواری های زیاد! pic.twitter.com/YI533NAgBd