پس از سرکوب خونین دهه ۶۰ که کارگران نیز بخشی از سرکوب شدگان بودند، جنبش کارگری ایران از دهه ۸۰ جان تازه ای یافت. تبلور این خیزش را میتوان در سندیکای شرکت واحد، سندیکای هفت تپه، کارگران معادن و پتروشیمی و غیره یافت. در نیمه دهه ۹۰ این مبارزات به اوج خود رسید. در سال گذشته ۱۷۰۰ اعتراض کارگری ثبت شده است. در شهریور ماه پس از دو سال کارگران شرکت هپکو با همان خواستههای قدیمی خود، یعنی پرداخت حقوق معوقه و لغو خصوصی سازی، به میدان آمدند. استاندار اراک در برخی از جلسات کارگران بصورت علنی اعلام کرد که بستن ریل راه آهن خط قرمز ماست. ولی چون امسال «سال انتخابات و مشارکت» است باید هپکو را آرام نگهداشت. به این دلیل شاهدیم که حقوق معوقه کارگران پرداخت شد. اما این حقوق از محل تولید نبود، چه این شرکت عملا ورشکسته است و فقط برای آرام نگهداشتن کارگران دولت روحانی تن به پرداخت حقوق معوقه داد. با به خیابان آمدن کارگران آذرآب در هفته گذشته یعنی همان مسیری که کارگران هپکو طی کردند آنقدر تعیین تکلیف این کارخانههای مجاور در اراک بحرانی شد که پرونده فوری آن بر روی میز شورای عالی سه قوه قرار گرفته است.
قطب اقتصادی اراک
سه کارخانه هپکو، صنایع آذرآب اراک، آونگان، به اضافه، ماشین سازی اراک، واگن پارس و آلومینیوم سازی بخشی از قطب اقتصادی اراک است. در نیمه دهه ۵۰ خورشیدی دو کارخانه بزرگ هپکو و آونگان که به صنایع سنگین تعلق دارند، بنیانگذاری شدند. هپکو اولین و بزرگترین کارخانه تولید تجهیزات سنگین در ایران و خاورمیانه است. خط تولید هپکو قادر به تولید انواع ماشین آلات کشاورزی، انواع کامیون، جرثقیل، تجهیزات صنایع فولاد، مس، معادن، نیروگاه، سد و تجهیزات صنایع نفت و گاز است. این ظرفیت به هپکو اجازه میدهد ۲۵۰۰ دستگاه ماشین آلات مختلف تولید کند. آونگان تولید کننده دکل برق و نبشیهای ساختمانی است. هپکو که تا چند سال پیش سه هزار شاغل داشت امروز تعداد کارگران آن به زیر هزار نفر کاهش یافته است. صنایع آذر آب آراک که در سال ۶۸ گشایش یافت در زمینه احداث زیرساختهای صنعتی، پالایشگاههای گاز نفت، مجتمعهای پتروشیمی، کارخانه سیمان، نیروهای گازی و حرارتی و همچنین در زمینه زیر ساخت کارخانه قند و نیشکر و تولید تجهیزات آن تخصص دارد. به این مجموعه باید ماشین سازی اراک را نیز اضافه نمود که بزرگترین تولیدکننده تجهیزات پتروشیمی و پالایشگاهی، صنایع نفت و گاز، حمل و نقل، سیمان و معدن در کشور است.
سرکوب فیزیکی، سیاست وقتکشی و رقابتهای جناحی
کارگران هپکو در سال ۹۶ هم بخاطر دو خواست عمده خود، یعنی لغو خصوصی سازی و پرداخت حقوق معوقه، به خیابان آمدند. اجرایی شدن قرارداد سال گذشته وزارت راه و شهرسازی برای ساخت دو هزار و ۴۰۰ دستگاه انواع ماشین آلات راهسازی از دیگر خواستههای کارگران هپکو است. سیاست وقتکشی برای لغو خصوصی سازی از دو سال پیش نیز ادامه داشت. در شهریور ماه امسال کارگران ابتدا به بستن چند ساعته راه آهن شمال به جنوب دست زدند تا توجه حاکمیت و رسانههای را به خواستههایشان جلب کنند. این حرکت با سرکوب فیزیکی شدید کارگران که با باتوم و خونریزی و دستگیری همراه بود مواجه شد. اگر چه بستن چند ساعته ریل قطار ضربه اقتصادی به دولت وارد کرد اما عملا به ایزوله شدن کارگران و دورماندن از پشتوانه خود یعنی خانوادهها و مردم منجر شد. روز بعد گارد ویژه با محبوس کردن کارگران در کارخانه عملا مانع پیوستن آنها به بازوی مردمی خود در مرکز اراک شد. در روز سوم با حمایت کارخانههای مجاور و خیابانی شدن اعتراضات کارگری اتفاق دیگری هم افتاد و آن همزمانی اعتراضات با هفته دولت و هدایت تجمع به دفتر نماینده اصولگرای مجلس (مقدسی) شد که میتوان نشانههایی از تلاش برای تبدیل کارگران به اهرم فشار رقابتهای جناجی بر سر واگذاری جدید تلقی کرد. هر چند بسیج و شورای اسلامی شعار «مطیع امر رهبریم» را بر روی بنرها نوشته بودند، اما کارگران با شعار «زیر بار ستم نمیکنیم زندگی» نشان دادند که اعتراضی که به خیابان بکشد به راحتی قابل کنترل و هدایت نیست. بهویژه آنکه در دوران بحران اقتصادی پتانسیل بالقوه گره خوردگی با دیگر گروههای فرودست جامعه وجود دارد که میتواند این پتانسیل را بسرعت بالفعل کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
خصوصی سازی، خصولتی سازی و خیزسپاه برای قطب صنعتی اراک
سپاه نیز در این رقابتهای جناحی بدنبال ضمیمه کردن هپکو به داراییهای خود است. چه، سپاه بهعنوان بزرگترین خریدار محصولات راهسازی، دست بازتری در سفارش و خرید محصولات راه سازی هپکو دارد. سپاه کارخانه آونگان اراک را تنها با قیمت ۱۰۶ میلیارد تومان خرید و آنرا به حوزه علمیه خاتم وابسته کرد. یکی از شرکتهای زیر مجموعه سپاه به نام موسسه کوثر بهعنوان بزرگترین دلال ماشین آلات راهسازی در بازار داخلی عمل میکند. افزون بر آن یک دهه است که سپاه با تصاحب تراکتورسازی تبریز و شرکتهای زیر مجموعه عملا ۹۰ درصد بازار داخلی تراکتور را دراختیار خود دارد. اما تصرف هپکو تابع منطق سود و زیان است. واردات ماشین آلات چینی با تعرفه گمرکی پایین، سود بی دردسر و بزرگتری از سود تولید محصولات هپکوست. بنابراین چرا اساسا به دنبال احیای خط تولید هپکو باشند.
به این ترتیب اگر سپاه برای مدت کوتاهی هم از زاویه تبلیغات سیاسی بخشی از هپکو را احیا کند بیشتر بخاطر اراضی گران قیمت و تجهیزاتش است زیرا مشکل هپکو را باید در تغییر سیاستهای کلان اقتصادی مثل اصلاح تعرفهها و تنظیم بازار یافت. در تمامی کارخانههای زیر پوشش خاتم الانبیا با ۲۰۰ هزار کارگر به گفته سرتیپ عبداللهی فرمانده قرارگاه خاتم ۹۹ درصد کارگران شاغل قراردادی هستند و یک درصد رسمی هستند. این بدان مفهوم است که اکثریت آنها حق تشکل ندارند و بهراحتی در معرض اخراج قرار میگیرند. نتیجه آنکه تغییر نام سهامدار از خصوصی به دولتی یا خصولتی یا سپاه در وضعیت هپکو و کارگرانش در عمل نشان داده شد که تفاوتی نمیکند، مگر آنکه کارخانه به دست شورای واقعی کارگران اداره شود.
توافقهای جناحی
فرابورس ۱۳ اکتبر اعلام کرد که با انتقال سهام شرکت تولید تجهیزات سنگین هپکو اراک از شرکت هیدرو اطلس به دولت موافقت کرده است. این دست به دست شدن از خصوصی به خصولتی تغییری در وضعیت کارگران ایجاد نمیکند. هپکو هم تجربه دولتی و هم تجربه خصوصی شدن را دارد اما کارخانه عملا ورشکست شده است. هپکو و آذر آب هر دو صنایع مادر هستند و نیاز به تغییرات ریشهای دارند. هردو جناح یعنی دولت و استانداری بهعنوان جناح اصلاحطلب و اصولگرا سال گذشته هم به این نتیجه رسیده بودند که حقوقهای معوقه برای مسکن و نه احیای واقعی کارخانه باید به کارگران اراک داده شود تا این حرکت به موج اعتراضی هفت تپه و فولاد در خوزستان پیوند نخورد.