رفتار و دخالتهای مشکوک ایران در امور داخلی پادشاهی مراکش، به تشدید برداشتهای منفی تصمیمگیرندگان عرب در خصوص تهران و مداخلات منطقهای آن منجر شد و بدون تغییرهای عمده، دشوار میتوان چنین برداشتی را تغییر داد. علاوه بر این، طی چهار دهه تنشهای روبهافزایش بین ایران و مراکش، چنین برداشتهایی به میان عموم مردم هم راه یافته است؛ تا جایی که اکنون جمهوری اسلامی بهطور گستردهای تهدید علیه این کشور و جامعه آن به شمار میرود. در نتیجه، بهرغم تمایل ایران به ترمیم روابط، مراکش همچنان به قطع روابط دیپلماتیک خود با ایران که به دنبال فرا خواندن سفیرش از تهران در سال ۲۰۱۸ رخ داد، پایبند است.
بهطور قطع، در واقعیتهای موجود تغییر چندانی رخ نداده است که بتواند مراکش را به بازبینی در موضع سخت خود متقاعد کند. تهران باید از اصول سیاست خارجی مداخلهجویانه و اهداف ایدئولوژیک خود که ایجاب میکند در جهان اسلام نقشی محوری و عمده ایفا کند، دست بردارد. در حالی که ایران هیچگاه از تلاشهای خود برای کسب سلطه منطقهای از طریق مداخله آشکار در امور داخلی ملتهای منطقه و به خطر انداختن حاکمیت این کشورها و همچنین امنیت جوامع آنان دست برنداشته است.
مراکش کوشید تا رفتار تهران با خود را از طریق توافق بر سر تفاهمنامههای بین دو کشور که پیشتر در خصوص ارتقا همکاری و هماهنگی دوجانبه، احترام متقابل به حاکمیت یکدیگر، حفظ تمامیت ارضی و مداخله نکردن در امور داخلی یکدیگر امضا شده بود، سامان دهد. با این همه، بهرغم این توافقها، ایران همچنان به رفتار خصمانه خود ادامه داد. بنابراین، موضع مراکش که همانا ادامه قاطعانه تصمیم خود دال بر قطع روابط دیپلماتیک با ایران است، موجه به نظر میرسد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
هر کشور دیگری هم که در موقعیت مراکش در برابر ایران قرار میگرفت، اجازه نمیداد تهران به جای اینکه از این امکانات و فرصت مهم برای بهبود مناسبات بین دو کشور و دستیابی به منافع مشترک بهره ببرد، از دستگاههای دیپلماتیک و مراکز ویژه هیئتهای دیپلماتیک برای مداخله، خرابکاری و از بین بردن وحدت و همبستگی اجتماعی و باورهای دینی آن کشور استفاده کند.
ایران در مراکش از طریق سفارتخانه، مراکز دیپلماتیک و مراکز فرهنگی خود نقشی اخلالگرانه و مخرب بازی کرد. افزون بر این، کوشید با سوءاستفاده و به خدمت گرفتن مدرسه عراقی در رباط، عراق را هم در این استراتژی ویرانگر خود درگیر کند تا ضمن اشاعه فرقهگرایی، پروژه ایدئولوژیک خود را تحقق بخشد و گسترش دهد.
تهران استراتژی اشاعه شیعهگرایی در مراکش، اعمال نفوذ بر هویت دینی جامعه در این کشور و همچنین به دست آوردن نفوذ دینی و سیاسی در آنجا را در سر میپروراند که به ایران اجازه میداد ضمن گسترش حضورش در این کشور، بر قدرت خود بیفزاید و با ایجاد حس وفاداری میان مردم این کشور به تهران، یک پایگاه حمایتی در خدمت اهداف و بلندپروازیهای خود به وجود آورد.
مراکشیهایی که در سرتاسر اروپا پراکندهاند نیز از فرقهگرایی تهران در امان نبودهاند و ایران توجه خود را بهدقت به آنها معطوف کرده و از موقعیت آسیبپذیر آنان در سرزمینهای ناآشنا و دور از وطن سود برده است. برخی از آنها هدف تلقین و شستوشوی مغزی تهران قرار گرفتند، تا جایی که هویتشان بهطور کامل تغییر یافت و در اروپا، به افرادی وفادار به تهران تبدیل شدهاند؛ آنها از امکانات لازم برخوردار میشدند تا به عنوان ابزاری که بهراحتی قابلانکارند، برنامه مغرضانه ایران علیه وطن خود، مراکش، را دنبال کنند.
وزیر امور خارجه مراکش پیشتر اعتراض کرده بود و نقشی را که رایزن فرهنگی در سفارت تهران در رباط با تمرکز بر مراکشیها ساکن اروپا ایفا میکرد و همچنین فعالیتهای او در تبلیغ شیعه گرایی میان آنها را محکوم کرده بود.
احتمالا هیچ کشوری در جهان اجازه نخواهد داد تا کشوری دیگر حاکمیت و تمامیت ارضی آن را به خطر اندازد. این امر در موضع سخت مراکش علیه تهران و همچنین واکنشهای رسمی و مردمی پس از برملا شدن مداخله تهران در حمایت از تامین اسلحه برای گروه جداییطلب جبهه پولیساریو از طریق حزبالله لبنان مشهود بود.
علاوه بر این، افشا شد که امیر موسوی، رایزن فرهنگی سابق ایران در الجزایر، و سایر دیپلماتهای ایرانی که در سفارتخانه ایران در الجزایر مشغول کار بودند، بر آموزش جنگجویان پولیساریو نظارت داشتهاند. از جمله این آموزشهای نظامی، تعلیمات لازم برای استفاده از موشکهای زمین به هوا در پایگاه نظامی تیندوف در الجزایر بود.
به دلیل همین مسائل، مراکش در تابستان سال ۲۰۱۸ تصمیم گرفت روابط دیپلماتیک خود با ایران را قطع کند. ما همه میدانیم که مردم مراکش و رهبری این کشور تا چه میزان به موضوع صحرای غربی حساساند و این موضوع یکی از خطوط قرمز غیرقابلمذاکره آنان به شمار میرود.
افزون بر این، مراکش اجازه نمیدهد خاک این کشور به سکویی برای اجرای سیاستهای براندازانه و مخرب ایران و فعالیتهای غیرقانونی آن تبدیل شود. این فعالیتها زمانی برملا شد که نقش ایران در عرصه مراکش پس از افشای هسته تروریستی به رهبری علی عبدالقادر بلراجی افشا شد؛ او به اجرای عملیات تروریستی در خاک بلژیک با همدستی ایران متهم شده بود.
مقامهای مراکشی از تمایل جمهوری اسلامی ایران به اعمال نفوذ مغرضانه در صحنه مراکش بهخوبی آگاهاند و همچنین از نقش مخربی که سپاه پاسداران و حزبالله لبنان در قاچاق اسلحه به مناطق مورد مناقشه در آفریقا به عهده دارند و نیز حمایت آنها از گروههای شورشی و اجرای فعالیتهای غیرقانونی مرتبط با دور زدن تحریمها، قاچاق پول و سایر فعالیتهای مرتبط با سیاست ایران در خصوص مقابله با فشارهای بینالمللی، تحریمها و انزوای این کشور نیز مطلعاند. همه این فعالیتها تهدیدی علیه نفوذ و موقعیت مراکش در آفریقا است و به مناقشات و تنشها در مناطق اطراف مراکش دامن میزند.
این موارد خاطرنشان میکند که اختلافها بین مراکش و ایران دیرینه و عمیقاند. علاوه بر رفتار خصمانه ایران در قبال مراکش که وحدت و همبستگی، ثبات، و تمامیت ارضی این کشور را تهدید میکرد، این فعالیتها نشاندهنده تفاوتهای چشمگیر بین این دو کشور در زمینه برخی از موضوعهای بینالمللیاند. همچنین، پایبندی مراکش به جهان عرب بدان معنا است که رباط در مقابله با رفتار شنیع ایران تنها نیست.
در مواجهه با رفتار خصمانه ایران، مراکش میتواند به حمایت و پشتیبانی چشمگیر کشورهای عربی امید داشته باشد. در ماه مارس ۲۰۲۲، اتحادیه عرب اقدام ایران در مسلح کردن عناصر جداییطلبی را که تهدیدی علیه امنیت و ثبات مراکش به شمار میرود، بهشدت محکوم کرد. در آن زمان، این کشور از پادشاهی عربستان سعودی که همواره در مقابل چالشها و بحرانها در کنار کشورهای برادر ایستاده است، کمک ویژهای دریافت کرد. تاثیر این نقش حمایتی را میتوان در حمایت عربستان سعودی از قطعنامه اتحادیه عرب مشاهده کرد؛ این قطعنامه در برابر مداخله رژیم ایران و متحد آن، حزبالله، در امور داخلی مراکش- بهویژه به لحاظ دادن تسلیحات و آموزش جداییطلبانی که تمامیت ارضی، امنیت و ثبات مراکش را تهدید میکنند- با مراکش اعلام همبستگی میکرد.
شکی نیست که ایران در جلب اعتماد کشور برادر، مراکش، که یکی از مهمترین بازیگران در سطح جهان عرب و اسلام است و همچنین پل ارتباطی مهمی با کشورهای آنسوی اقیانوس اطلس و کریدوری بهسوی اروپا محسوب میشود، شکستخورده است. ایران فرصتهای بسیار زیادی را برای ایجاد ارتباطات سازنده با مردم و رهبری مراکش از دست داد؛ و این به دلیل سیاستهای خصمانه و اخلالگرایانهای است که از قواعد و معیارهای تثبیتشده بینالمللی برای تنظیم مناسبات بینالمللی پیروی نمیکند.
در نتیجه همه این عوامل، تصمیم مراکش در سال ۲۰۱۸ دال بر قطع مناسبات با ایران همچنان تا امروز به قوت خود باقی است. به دلیل اعمال و رفتار مخرب ایران، تهران همچنان برداشتی منفی را تقویت میکند که اکنون ایران در هر کشوری با آن مواجه است. کشور صبور مراکش فقط یکی از کشورهای آفریقایی، عربی و اسلامی است که بر باز نکردن درهای عادیسازی روابط با ایران پافشاری میکند؛ مگر اینکه تهران در سیاستها و الگوهای مناسبات خارجی خود تغییر قابلملاحظهای به وجود آورد.