اعترافات اجباری یک چهره «اینستاگرامی» دیگر در تلویزیون ایران، این روزها خبرساز شده است.
این بار دستگاه قضایی ایران روی یکی از جنجالیترین و مشهورترین چهرههای اینستاگرام انگشت گذاشته است؛ دختر ۲۲ ساله ایرانی ملقب به «سحر تبر» که صفحه اینستاگرامش را صدها هزار نفر دنبال میکنند و به واسطه آمار بالای دنبال کنندگانش، یکی از «شاخهای اینستا» بهشمار میآید.
نام واقعی او فاطمه. خ است و به دستور دادسرای ارشاد، و با فهرستی بلند بالا از اتهامها، از جمله «ترویج خشونت، تحصیل مال از طریق نامشروع، توهین به مقدسات، توهین به حجاب اسلامی، گسترش اباحهگری و تشویق جوانان به فساد»، بازداشت شده است.
کمتر از سه هفته بعد از دستگیری او، تلویزیون ایران اعترافهای وی را پخش کرد. سه شنبه شب گذشته، در بخش خبر ۸:۳۰، او در برابر دوربین صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران حاضر شد و به پرسشهای گزارشگر تلویزیون، پاسخ داد.
اگرچه صورتش محو شده بود، اما دوربین مرتب دستهای لرزان و نحیفش را، با خالکوبیها و آثاری از زخمهایی قدیمی روی دستانش، نمایش میداد.
او می گوید: «اسمم فاطمه، مشهور به سحر تبر. توی فضای مجازی فعالیت داشتم. یه سری کلیپ از خودم منتشر میکردم».
خبرنگار تلویزیون ایران بعد از کنکاش در زندگی شخصی و انگیزه او برای معروف شدن، به ماجرای طلاق پدر و مادر او و حتی سابقه تحصیلیاش میپردازد.
سحر تبر در این «اعترافات» تلویزیونی، از آرزوی دیرینهاش برای معروف شدن میگوید، و ابراز ندامت میکند: «من خب از بچگی آرزوم این بود که معروف بشم. ولی راهش حالا اینجوری شد. راه غلطی افتادم.»
میگوید:«من تا کلاس دهم خوندم. تحصیلاتم سیکله در واقع... پدر مادرم از هم جدا شدند. دعواهاشون خب تمومی نداشت».
او سپس از عملهای زیبایی صورتش میگوید و این که نمیخواسته شبیه آنجلینا جولی، ستارههالیوودی، شود، بلکه میخواسته خود را شبیه به یک شخصیت کارتنی در «انیمیشن عروس مردگان» کند.
گزارشگر تلویزیون ایران میکوشد تا ثابت کند که تصاویر منتشر شده از سحر تبر در شبکههای اجتماعی و اینستاگرام، با چهره واقعیاش تفاوت دارد، و سپس بعد میگوید: «نزدیک به سه سال فعالیت متفاوت و انتشار عکسهای عجیب و غریب در شبکه ایسنتاگرام، از او به اصطلاح یک شاخ مجازی ساخته».
تلویزیون ایران پس از پخش این «اعترافات»، به ارائه تحلیلی روانشناختی از شخصیت او میپردازد و در گفتوگو با یک روانشناس، او را تلویحا فردی «نابهنجار» معرفی میکند.
هنوز روشن نیست که پرونده قضایی و محاکمه این بهاصطلاح «شاخ اینستاگرامی» در چه مرحلهایست.
دادسرای ارشاد با صدور بیانیهای، درمورددستگیری او گفته است: «فاطمه خ.مشهور به سحر تبر که به واسطه عملهای متعدد زیبایی و گریمهای مشمئزکننده و هنجارشکن، اقدام به جذب فالوور در حساب اینستاگرام خود میکرد، پس از ارسال پیامهای متعدد مردمی به سامانه دادسرای ارشاد و درخواست پیگیری، به دستور دادسرای ارشاد تهران بازداشت شد».
سحر تبر با صدها هزار دنبال کننده در فضای مجازی،به دلیل عملهای متعدد زیبایی در صورتش، در چند سال اخیر به «عروس مردگان» معروف شده بود. داستان زندگی، عملهای زیبایی و شهرت او، در فضای مجازی در رسانههای خارجی هم انعکاس یافته است. خبر دستگیری و اعترافهای اجباری او نیز در رسانههای خارجی بازتاب گستردهای داشته است. بیشتر رسانهها از او به عنوان «آنجلینا جولی ایران» یاد کردهاند.
با گذشت سه روز از پخش اعترافهای اجباری او در سیمای جمهوری اسلامی ایران، واکنش کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی و توییتر همچنان ادامه دارد.
خط و نشان کشیدنهای مقامهای انتظامی ایران برای «شاخهای اینستاگرامی» تازگی ندارد. موج برخوردها با چهرههای معروف مجازی در ایران، سال گذشته، زمانی که تورج کاظمی، رئیس پلیس سایبری تهران، هشدار داد کهپلیس با «شاخهای اینستاگرام» برخورد میکند، به اوج خود رسید.
«اعترافات» تکاندهنده مائده هژبری، دختر رقصنده ایرانی، هنوز از خاطر خیلی از مردم ایران پاک نشده است.
آن دختر نوجوان ۱۷ ساله، عاشق رقص بود و ویدیوهایی در حال رقصیدن در اینستاگرام منتشر میکرد و دنبال کنندگان زیادی داشت. اعترافهای اجباری او در حال گریستن، موجی از انتقادها و خشم عمومی را در پی داشت. کار به آنجا کشید که پیر و جوان و زن و مرد از طیفها و طبقات مختلف جامعه، در داخل و خارج از ایران، به رقص درآمدند و به کارزار «برقص تا برقصیم» پیوستند.
دستگیری و اعتراف اجباری مائده، با انتقاد سازمانهای حقوق بشری نیز همراه شد. سازمان عفو بینالملل در گزارش سالانهاش در باره وخیمتر شدن نقض حقوق بشر درایران، به نمونهها وموارد خاصی پرداخت که در میان آنها، نام مائده هژبری، دختر نوجوان ۱۷ساله ایرانی هم به چشم میخورد.
با این همه، برخوردهای امنیتی با چهرههای معروف اینستاگرام و شبکههای اجتماعی، از مسدود کردن صفحاتشان گرفته تا بازداشت و اعترافگیری در برابر دوربین تلویزیون، همچنان ادامه دارد.
مقامهای ایران میگویند که «شاخهای اینستاگرام» ترویج فساد و فحشا میکنند و جوانان ایرانی را به انحراف میکشانند. این در حالیست که از نگاه منتقدان، بازداشت و اعترافگیری از آنان نه تنها پشتوانه قانونی ندارد، بلکه باعث سرخوردگی بیشتر آنان و نیز بخشی از جامعه، بهویژه جوانان میشود. برای حکومت ایران، برخوردهای امنیتی با امثال سحر و مائده، شاید «شکستن شاخهای اینستاگرام» باشد، اما برای بخشی از نسل جوان ایران، وجه بارزی از سرکوب خواستهها و آرزوهای آنان است؛ نسلی که امروزش را از دست داده است و امیدی به فردا ندارد.