هواداران جریان صدر به رهبری مقتدی صدر، در عراق از آیتالله کاظم حائری به عنوان مرجع تقلید پیروی میکنند؛ آنها این کار را به دستور سید محمد صدر، پدر مقتدی صدر، انجام میدهند که پیش از مرگ به پیروانش گفت از حائری یا روحانی دیگری به نام محمد الفیض تقلید کنند.
حائری نخستین روحانی بود که به مقتدی صدر عنوان حجتالاسلام داد؛ عنوانی که به یک روحانی ردهمتوسط شیعه داده میشود که هنوز به سطح اجتهاد نرسیده است (اجتهاد از اصطلاحات حقوقی اسلامی است که به توان استنباط مستقل یک متخصص دستورات اسلام اشاره دارد).
حائری از روحانیونی بود که پس از حمله آمریکا به عراق، اقدام مقتدی صدر در تشکیل جیشالمهدی را ستوده بود. او عراقیتبار و دارای تابعیت ایران است. این روحانی در شهر قم زندگی میکند و از طرفداران پروپا قرص دکترین بنیادگرایانه ولایت فقیه رژیم ایران است. او در پیشینه خود، سابقه صدور فتواهایی را دارد که به برانگیختن آتش افراطیگرایی و خشونت منجر میشود. کتاب او با عنوان «دلیل المجاهد» عمدتا به دلیل حمایت از خشونت، تروریسم، سرقت از بانکها و کشتن مردم، یکی از خطرناکترین و آتشافروزترین کتابهای سالهای اخیر محسوب میشود.
حائری اخیرا با اشاره به شرایط جسمی نامناسب خود اعلام کرد که از مرجعیت کنارهگیری میکند و از پیروان خود خواست از علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، پیروی کنند.
بیانیهای که حائری در آن اعلام کرد از مقام خود به عنوان مرجع تقلید استعفا میکند، حاوی چند نکته بسیار مهم بود. از مهمترین این نکات اشاره معنادار او به این امر بود که در محضر شهید محمد باقر الصدر، پسرعموی سید محمد صدر و پدرزن پسر او، مقتدی، درس خوانده است؛ این اشارهای مشخص است تا بر صلاحیت منحصربهفردش به عنوان نماینده میراث باقر الصدر و همچنین سید محمد صدر تاکید کند. همانگونه که پیشتر اشاره شد، او پیش از مرگ از پیروانش خواسته بود از حائری تقلید کنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
حائری با این اشاره مشخص کرد میخواهد رد هرگونه تلاش کسانی را که ادعا میکنند به نام خانواده الصدر سخن میگویند، نامشروع جلوه دهد.
حائری در همین بیانیه، از پیروان خود (شیعیان مقلدش) خواست تا در عوض از خامنهای پیروی کنند، مطیع او باشند و خود را به مرجعیت دینی مطلق او کاملا تسلیم کنند. به عبارت دیگر، این تقاضا متضمن آن است که جریان صدر به رهبری مقتدی صدر، باید تحت مرجعیت دینی رهبر جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرد.
این بیانیه به این میزان بسنده نمیکند و حائری با دقت تمام، به حوزه علمیه نجف در عراق و خود مقتدی صدر نیز حمله میکند. در این خصوص، حائری این گونه استدلال کرد که صرف خویشاوندی با دو تن از افراد خانواده الصدر (محمد باقر الصدر و سید محمد صدر) کافی نیست تا فردی را به مقام رهبری برساند؛ بهویژه زمانی که آن فرد واجد شرایط اجتهاد نباشد.
این بیانات ضربهای محکمی به مقتدی صدر بود و او بهسرعت در بیانیه خود این اتهام را رد و کنارهگیری خود از سیاست را اعلام کرد: «هرگز ادعای عصمت یا اجتهاد یا رهبری نکردهام». مقتدی صدر حتی به این اشاره کرد که حائری به میل خود از مقام مرجعیت کنارهگیری نمیکند؛ امری که به طور ضمنی به این اشاره دارد که ایران با اعمال فشار بر حائری، تصمیمها و مواضع او در خصوص صدر را تحت تاثیر قرار داده است.
صدر سپس کوشید تا کنارهگیری حائری از مقام مرجعیت را کماهمیت جلوه دهد و گفت: «نجف بزرگترین مرکز مراجع است» و به این ترتیب اشاره کرد که استعفای حائری برای گروههای شیعی و هوادار مقتدی صدر اهمیت ویژهای نخواهد داشت. پس از این ابرازنظر، صدر برای تقویت موضع خود به نجف رو آورد تا با کسب مشروعیت لازم، از خود در برابر آنچه از نظرش تلاش برای مشروعیتزدایی دینی از او است، محافظت کند. این همچنین پیامی به طرفداران صدر است که نباید خامنهای را به عنوان جایگزین حائری بپذیرند و اینکه نجف تنها گزینه مشروع واقعی است.
بیانیه حائری نشاندهنده تمایل رژیم ایران به فشار به مقتدی صدر، به نفع متحدان خود در چارچوب هماهنگی عراق است؛ چارچوب هماهنگی عنوانی عام برای احزاب شیعی وابسته به تهران در مجلس عراق است که به دلیل مخالفت با جریان صدر، متحد شدهاند. آنها بهویژه پس از ملاقات اخیر صدر با اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران، در نجف که طبق گزارشها «سرد و غیردوستانه» برگزار شد، میکوشند او را از معادلات سیاسی عراق حذف کنند.
در این مقطع، به نظر میرسد که رژیم ایران تصمیم گرفته است تا مخالفت خود با مقتدی صدر از منظر مناقشات سیاسی پیشین را تشدید کند و با زیر سوال بردن مشروعیت او و گرفتن یکی از مهمترین ابزاری که او بر آن تکیه دارد، به آن ابعاد دینی و فرقهای دهد. در نتیجه ایران چنین مسیری را پیش گرفت و حائری را وادار کرد تا ضمن فاصله گرفتن از مقتدی صدر، رفتار او را نپذیرد.
برخی از ناظران استدلال کردهاند که بیانیه حائری فتوایی برای زمینهسازی ترور مقتدی صدر است. احتمالا صدر در بیانیه خود در خصوص کنارهگیری از سیاست، به همین موضوع اشاره داشت که گفت: «اگر فوت کردم یا کشته شدم، برای من فاتحه بخوانید».
با این حال، استعفای حائری حاوی نکات دیگری است که به حالت بلاتکلیفی بهوجودآمده در جریان صدر محدود نمیشود. این امر در نهایت، به ایجاد بحران جانشینی مرجعیت در نجف منجر میشود و همین امر توضیح میدهد که چرا در این بیانیه، به نجف هرچند نه چندان مستقیم، اشاره شده است.
انتظار میرود کنارهگیری حائری برخلاف مقتدی صدر، همچنان ادامه یابد. در عین حال، به نظر میرسد که صدر تلاطمهای اخیر را پشت سر گذاشته و اکنون مشغول باز چیدن کارتهای خود و بازبینی در محاسباتش است و دنبال آن است تا مبنای مشروعیت دینی جدیدی بیابد و پروژه سیاسی خود را بر آن استوار کند. شاید نجف، به نمایندگی آیتالله سیستانی یا آیتالله الفیض، این مرجعیت را فراهم میآورد؛ بهویژه از آنجا که صدر گفت که نجف مادر و بزرگترین مرکز مرجعیت در جهان شیعه است.
چنین سناریویی به ایجاد ائتلاف صدر-نجف در برابر ائتلاف نیروهای شبهنظامی ایران منجر خواهد شد و مقتدی صدر در نهایت، از پیروی از یک مرجع طرفدار ایران دست برخواهد داشت. سخنگوی مقتدی صدر ضمن اشاره به چنین امکانی، خاطرنشان کرد که او به وصیت پدر خود پایبند ماند و با استعفای حائری، [لزوم پایبندی به آن] پایان یافت.
با این همه، سوالی که همچنان باقی میماند این است که بهویژه با توجه به وجود اختلاف نظرهایی دیرین بین طرفداران صدر با نجف تحت کنترل آیتالله سیستانی، آیا نجف میتواند پیامدهای اتحاد با جریان صدر را تحت مشروعیت دینی خود تحمل کند یا خیر؟ شاید هر یک از آنها بتوانند برای مقاومت در برابر نفوذ مخرب ایران، از حمایت طرف دیگر سود ببرند و این احتمال وجود دارد که این موضوع نیازمند مداخله میانجیهایی باشد که درباره تهران نگرانی مشابهی دارند تا بتوانند با نزدیک کردن نظرهای دو طرف به یکدیگر، ائتلاف بین آنها را استحکام بخشند.
به طور خلاصه میتوان گفت که چند سناریو محتمل است؛ در یکی از این سناریوها، صدر ممکن است به نجف رو آورد و از آیتالله محمد الفیض پیروی کند و به این ترتیب خود را از تحمل بار سنگین ایران و همچنین تعهد به وصیت پدرش رها کند. او همچنین ممکن است پس از یک وقفه و چیدن مجدد کارتهای خود، به دنیای سیاست بازگردد.
همچنین ممکن است صدر همچون گذشته، بهسرعت به عرصه سیاست بازگردد یا حتی برنامه خود برای اجتهاد و تبدیل شدن به یک مرجعیت دینی در آینده را اعلام کند و به این ترتیب، خود را از نیاز به وابستگی به هر مرجعیت دینی رها کند؛ چرا که چنین وابستگی پیامدهایی با خود دارد.
امکان دیگری نیز وجود دارد که در آن، ایران کلک مقتدی صدر را میکند و به این ترتیب جریان صدر را از رهبر کاریزماتیک و پرشور خود محروم میکند. به دلیل سنت دیرینه رهبری شیعی که عمدتا بر مبنای وراثت خانوادگی، گروهی و دینی استوار است، در درون این جریان گزینه واقعی برای جانشینی مقتدی صدر وجود ندارد.
سرانجام اینکه نجف ممکن است به برگزاری مجدد مراسم نماز جمعه حکم دهد تا به این ترتیب، آن میزان اندکی از وحدت را که در عراق باقی مانده است، نجات دهد یا اینکه حداقل جناحهای خشن طرفدار ولایت فقیه را شرمنده کند. اما چهرههای موثر حوزه علمیه نجف از درگیر شدن در این مناقشه نگراناند. عبدالمهدی الکربلایی چند هفته پیش اعلام کرد که تعلیق نماز جمعه به این دلیل است که «هیچکس از دستورات مرجعیت پیروی نمیکند».
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوما سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.