اهمیت سال ۱۹۸۱ برای خانواده سلطنتی در بیش از تنها یک مورد بود – شاهزاده چارلز با دایانا، شاهدخت ولز، ازدواج کرد و مردی سعی کرد ملکه الیزابت دوم را ترور کند.
مارکوس سارجانت، که در آن زمان ۱۷ سال داشت، در حالیکه ملکه در مراسم رژه گارد سلطنتی (معروف به رژه رنگها) (Trooping the Color) سوار بر اسب از کنار جمعیت میگذشت، شش بار فشنگ مشقی به سمت ملکه شلیک کرد.
صدای شلیک اسب ملکه را وحشتزده کرد، اما او (ملکه) توانست ظرف چند ثانیه اسب را مهار کند.
در زمان وقوع حادثه، ملکه از خیابان مال (Mall)عبور کرده بود و در حال ورود به رژه پرازدحام نگهبانان اسب بود.
ملکه به وضوح از این اتفاق شوکه شده بود، اما به سرعت خود را کنترل کرد و اسب ۱۹ ساله خود، برمیز، را آرام کرد. ملکه از سال ۱۹۶۹ (۱۳۴۸) در رژههای تولد بر این اسب سوار میشده است.
علیرغم این اتفاق، مراسم طبق برنامه ادامه یافت و ملکه از همان مسیر به کاخ بازگشت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
آقای سارجانت، که اهل کنت بود، قبل از اینکه در سال ۱۹۸۰ (۱۳۵۹) به جنبش ضدسلطنتی بپیوندد، به بخشهایی از ارتش بریتانیا پیوسته بود ولی موفقیت چندانی نداشت.
آقای سارجنت وقتی نتوانست برای هفتتیر پدرش مهمات بخرد، دو هفتتیر کلت پایتون تقلبی سفارش داد که فقط فشنگهای مشقی شلیک میکرد.
او قبل از مراسم نامهای به کاخ باکینگهام ارسال کرد که در آن آمده بود: «علیاحضرت. به مراسم رژه رنگها نروید زیرا قاتلی برای کشتن شما آماده شده است و بیرون کاخ منتظرتان است.»
اما این نامه سه روز پس از حادثه به مقصد رسید.
پس از آنکه یکی از نگهبانان و پلیس او را دستگیر کردند، مرد جوان به آنها گفت: «میخواستم معروف شوم. میخواستم کسی باشم.»
او در نهایت به زندان محکوم شد و سه سال را در زندان اچامپی (HMP) گرندون آندروود گذراند و سپس در سال ۱۹۸۲ (۱۳۶۱) در سن ۲۰ سالگی آزاد شد.
او نام خود را تغییر داد و زندگی جدیدی را آغاز کرد. همچنین به ملکه نامه برای عذرخواهی نوشت، اما پاسخی دریافت نکرد.
اطلاعی از محل زندگی او در حال حاضر در دست نیست.
© The Independent