آنچه غرب باید از اعتراض‌ها در ایران بیاموزد

حجاب اجباری در کنار دو شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل»، سه رکن ایدئولوژیک حکومت دینی ایران را تشکیل می‌دهند

کریم سجادپور، پژوهشگر ارشد بنیاد کارنگی برای صلح بین‌المللی، در یادداشتی، با بررسی ریشه‌ اعتراض‌های مردمی اخیر در ایران، بازنگری در سیاست ایالات متحده آمریکا در قبال تهران را ضروری می‌داند.   

سجادپور در یادداشتی که روز شنبه، ۲ مهر، در روزنامه واشنگتن‌پست منتشر شد، به این نکته اشاره کرد که قتل وحشیانه مهسا امینی ۲۲ ساله در اثر ضرب‌وشتم نیروهای امنیتی رژیم ایران به دلیل بیرون بودن موی سرش، به  بروز اعتراض‌های سراسری منجر شد. او این اعتراض‌ها را شورش نوه‌های ملت ایران علیه پدربزرگ‌هایی توصیف کرد که بیش از چهار دهه است بر ایران حکومت می‌کنند. 

ارزیابی اینکه آیا این اعتراض‌ها سیاست ایران را به شکلی معنادار تغییر خواهد داد یا صرفا شکافی دیگر در بدنه یک رژیم پوسیده‌اند، هنوز زود است. اما انتظار مردم ایران از جامعه بین‌المللی کاملا مشخص است؛ اینکه تعامل جهان خارج از ایران با مقام‌های جمهوری اسلامی باید به‌کلی تغییر کند. از جمله سیاست بایدن در قبال تهران نیز از اساس به ارزیابی مجدد نیاز دارد.

او پیش‌تر، در سخنانی در نشست کمیته روابط خارجی سنا، گفته بود: «در حقیقت بزرگ‌ترین متحد آمریکا علیه جمهوری اسلامی مردم ایران‌اند.»

این تحلیلگر مسائل ایران پیش‌تر درباره عواقب انتخاب رئیسی به عنوان رئیس‌جمهوری در پایگاه اینترنتی ماهنامه آتلانتیک نوشت که نتیجه این انتخابات مخدوش احتمالا دستیابی به توافق در مذاکرات احیای برجام را برای آمریکا پیچیده می‌کند و عواقب انتصاب رئیسی برای مردم خاورمیانه نیز از برنامه‌های هسته‌ای ایران به‌مراتب فراتر می‌رود.

سجادپور با اشاره به اینکه در هر دهه، نسل تازه‌ای از ایرانیان به این نتیجه می‌رسند که جمهوری اسلامی از راه صندوق رای اصلاح‌پذیر نیست، نوشت: «تا زمانی که نیروهای امنیتی متحد و آماده کشتار مردم باشند و جامعه غیرمتحد بماند، کفه قدرت به نفع رژیم سنگینی می‌کند.»

بر اساس این یادداشت، پرونده مهسا امینی تنها مورد نیست. به گفته گروه‌های حقوق بشری، سالانه میلیون‌ها زن در ایران به دلیل بدحجابی با آزار و اذیت، تهدید، اجبار به اعتراف تلویزیونی، دادن تعهدهای سنگین قانونی و مالی، منع خروج از کشور، از دست دادن شغل و جایگاه اجتماعی خود مواجه می‌شوند و تعداد زیادی از آن‌ها به دلیل سرپیچی از رعایت حجاب اسلامی، در زندان‌اند.

سجادپور در بخش دیگری از یادداشت خود، آورده است: «این سیستم خشونت نهادینه‌شده با سنت‌های مذهبی ایرانی ارتباط چندانی ندارد و رعایت هنجارهای اصیل فرهنگی نیازمند تهدیدهای حکومت پلیسی نیست.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

او خاطرنشان می‌کند که حجاب اجباری در کنار دو شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل»، سه رکن ایدئولوژیک حکومت دینی ایران را تشکیل می‌دهند که همچنان بر دوام آن پافشاری می‌شود و نشان می‌دهد چرا رژیم ایران از اتخاذ موضعی ملایم در مورد قانون پوشش اسلامی طفره می‌رود.

به گفته سجادپور، علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، به‌وضوح معتقد است سازش روی ارکان ایدئولوژیک از جمله حجاب فقط سرعت فروپاشی نظام را افزایش می‌دهد.

سجادپور با اشاره به این سخن علی خامنه‌ای که «اگر می‌خواهیم جامعه به فساد و آشوب دچار نشود، باید زنان را باحجاب نگه داریم»، نوشت: «این محصول همان ذهنیتی است که زنان قربانی تجاوز جنسی را به دلیل پوشش غیرمتعارف سرزنش می‌کند. چنین دیدگاه‌های مهجوری قابل دفاع نیستند؛ چه در تگزاس، چه در توکیو و چه در تهران.»

این در حالی است که ماموران حکومتی در هفته پایانی تیر ۱۴۰۱ یک نویسنده و ویراستار را به دلیل اعتراض به حجاب اجباری دستگیر کردند. خبرگزاری هرانا، وابسته به مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در همان زمان گزارش داد که سپیده رشنو را به دلیل ضرباتی که به شکمش وارد شده بود، به بیمارستان منتقل کردند و او به دلیل خونریزی داخلی تحت درمان قرار گرفت.

تلویزیون دولتی ایران روز هشتم مرداد، ۹ روز بعد از بستری شدن این ویراستار در بیمارستان، ویدیویی به نام «اعترافات» از او پخش کرد که گفته می‌شود تحت شکنجه و فشار ضبط شده است. به گفته حقوقدانان، هرگونه الزام و اجبار که در جریان این نوع اعتراف‌گیری‌ها صورت بگیرد، خلاف حقوق اساسی افراد است و با استناد به ماده ۶۴۸ تعزیرات، مدیران صداوسیما و سایر افرادی که به این امر اقدام کرده‌اند، قابل پیگردند.

دستگیری و پخش «اعترافات» سپیده رشنو نیز واکنش‌های گسترده‌ای را در رسانه‌های اجتماعی برانگیخت و بسیاری از کاربران به آنچه بر او گذشت، به‌شدت اعتراض کردند.

رژیم ایران اصرار دارد که زنان در ایران حجاب را به میل خود رعایت می‌کنند؛ اما در همان هفته کشته شدن مهسا امینی، مصاحبه تلویزیونی لسلی استال، خبرنگار سی‌بی‌اس نیوز با ابراهیم رئیسی، منتشر شد که در آن، استال روسری و لباسی کاملا پوشیده به تن داشت. در پی واکنش شدید کاربران رسانه‌های اجتماعی به پوشش این خبرنگار به عنوان مصداقی بر اجباری بودن حجاب در ایران، استال اعتراف کرد که به او گفته شد این‌طور لباس بپوشد، قبل از رئیسی روی صندلی ننشیند و حرف او را قطع نکند.

این در حالی است که رئیسی مصاحبه با کریستین امانپور، خبرنگار سی‌ان‌ان را به دلیل امتناع او از رعایت حجاب لغو کرد و در محل مصاحبه حضور نیافت. تصویر منتشرشده از این گفت‌وگو که کریستین امانپور را مقابل صندلی خالی رئیسی نشان می‌دهد، موید این نکته مهم است که موضع امانپور درست و قاطع بوده است و دیگران نیز باید همین مسیر را دنبال کنند. به گواه تاریخ، جمهوری اسلامی تنها زمانی سازش می‌کند که با یک جبهه متحد بین‌المللی مواجه شود.

سجادپور با تاکید بر اینکه دولت‌های خارجی، خبرگزاری‌های بین‌المللی و سازمان‌های غیردولتی باید از مشروعیت بخشیدن به تبعیض جنسیتی جمهوری اسلامی دست بردارند، نوشت که تهران گهگاه در برابر فشارهای خارجی سر فرود آورده و در طول تاریخ ۴۳ ساله خود،  به بحران‌های داخلی صرفا با مضاعف کردن سرکوب واکنش نشان داده و همین خشونت است که حکومت را سرپا نگه داشته است. با این حال به نظر می‌رسد نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی تحت فشارند و ضعف رژیم در ایران در مقایسه با مصر و تونس در دسامبر ۲۰۱۰ و هفته‌های پیش از سرنگونی دولت‌هایشان، به‌مراتب آشکارتر است.

سجادپور معتقد است ناآرامی‌های ناشی از قتل امینی باید دولت بایدن را به ارزیابی مجدد استراتژی خود در قبال ایران وادارد؛ چرا که تنها تمرکز سیاست ایالات متحده آمریکا در قبال ایران تلاشی بی‌ثمر برای احیای توافق هسته‌ای بوده است که دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد. باید گفت مادام که رهبران جمهوری اسلامی با هویت ضدآمریکایی بر ایران حکومت می‌کنند، واشنگتن هرگز نمی‌تواند با ایران به توافق دست یابد. از همین رو، واشنگتن و غرب باید به جای واکنش نشان دادن به پیامد اقدام‌های ایدئولوژیک ایران، یکصدا روی علت اصلی بیماری یعنی خود رژیم متمرکز شوند.

به گفته این تحلیلگر سیاسی، ظهور یک دولت نماینده مردم ایران که منافع ملی کشور را بر ایدئولوژی انقلابی خود مقدم بداند، مسیر بازی را به سمت یک تغییر ژئوپولیتیکی برای ایالات متحده آمریکا تغییر خواهد داد. تهران علاوه بر نفوذ گسترده‌ای که در چهار پایتخت عربی یعنی دمشق، بیروت، بغداد و صنعا دارد و به دیکتاتوری‌های ضدآمریکایی در کاراکاس و پیونگ یانگ کمک مالی و نظامی کرده، در تهاجم روسیه به اوکراین هم به یاری دولت روسیه آمده و مسکو اخیرا استفاده از پهپادهای ایرانی علیه اوکراین را آغاز کرده است. سلاح‌های ایران حتی به جنگ‌ها در قاره آفریقا نیز دامن می‌زنند و تقریبا در هر جنگ سرد یا گرمی در جهان امروز، حضور تهران در مقابل ایالات متحده آمریکا دیده می‌شود.

اکنون زمان آن فرارسیده است که دولت بایدن راهبرد خود در قبال تهران را نه‌تنها برای مقابله با آرمان‌های مخرب رژیم اسلامی، بلکه برای حمایت از مبارزات مردم ایران برای زندگی در جامعه‌ای آزاد و در صلح با جهان، توسعه دهد.

آنچه عیان است گذار ایران از حکومت دینی به حکومت مردمی به‌راحتی، به شیوه مسالمت‌آمیز یا به این زودی میسر نمی‌شود؛ اما این مهم‌ترین کلید دگرگونی خاورمیانه است.