هیاهویی که یائیر لاپید، نخستوزیر اسرائیل، در سخنرانی اخیرش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد درباره راهحل دوکشوری به راه انداخت، نتوانست به هدفی که او برای خود تعیین کرده بود برسد، زیرا پیشنهاد او اقدامی دیرهنگام بود که در شرایط پیچیده و بی نهایت دشواری مطرح شد. مخالفان لاپید، چه در اپوزیسیون و چه در ائتلاف دولتی، از پیشنهادی که او مطرح کرد سوءاستفاده کردند تا او را نخستوزیری ضعیف و ناتوان نشان دهند. در نتیجه، پیشنهاد یائير لاپید درباره راه حل دوکشوری به جای اینکه به سود او در انتخابات تمام شود، به ضررش تمام شد.
لاپید میخواست با سخن گفتن از راه حل دوکشوری، با یک تیر چند نشانه را هدف قرار دهد و خود را اولین نخستوزیر اسرائیل نشان دهد که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، چنین راهحلی را مطرح میکند. نخستین هدف او این بود که سیاست رهبران پیشین اسرائیل، از جمله بنیامین نتانیاهو، حریف اصلیاش، را به گونهای دنبال کند که گویی میخواهد به خواستههای بینالمللی برای پایان دادن به منازعه اسرائیل و فلسطین پاسخ دهد و با مطرح کردن این موضوع، رضایت دولت جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده، اتحادیه اروپا، و کشورهای عربی را که با اسرائیل وارد رابطه دیپلماتیک شدهاند، جلب کند.
هدف اصلی نخستوزیر اسرائیل از مطرح کردن راه حل دوکشوری، بهرهبرداری برای انتخابات آینده بود. او میخواست با این اظهارات از یک سو شهروندان فلسطینی را در قدس، رامالله و کرانه باختری، به سازش و آرامش تشویق کند تا بتواند وضعیت امنیتی را که مستقیم به انتخابات آسیب میرساند، کنترل و آرام کند، و از سوی دیگر، پیام امیدوارکنندهای به شهروندان عرب اسرائیل بدهد که از رهبران سیاسی در هر دو جناح رقیب در اسرائیل ناامیده شده و به سمت تحریم گسترده انتخابات میروند. این در حالی است که بر اساس آخرین نظرسنجیها، حدود ۶۰ درصد از شهروندان عرب اسرائیل قصد ندارند در انتخابات پیش رو رای دهند.
علاوه برآن، لاپید قصد داشت با سخن گفتن از راهحل دوکشوری، همسویی خود را با بنی گانتز، وزیر دفاع اسرائیل، نشان دهد که او نیز پیوسته شعار راهحل دوکشوری (یا به عبارت دقیقتر، دو نهاد) را مطرح میکند، و در عین حال، هواداران ائتلاف حاکم را متقاعد کند که عملا به سمت مخالف سیاستهای بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر پیشین اسرائیل، حرکت میکند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مشکل اصلی این است که یائیر لاپید در مطرح کردن این موضوع تاخیر بسیاری کرد؛ افزون برآنکه نقش تعیین کننده او را در تشکیل دولت فعلی اسرائیل که مسئله فلسطین در خطوط کلی سیاست آن نادیده گرفته میشود، نمیتوان فراموش کرد.
علاوه بر آن، دولت کنونی اسرائیل متشکل از هشت حزب سیاسی است و در تشکیل آن احزاب راست افراطی، چپ افراطی، و ائتلاف عربی سهم دارند. این دولت به دلیل ناهمگونی و تناقض مواضع، به ویژه اینکه حداقل دو حزب متحد آن با تشکیل کشور فلسطین مخالفاند، برای نخستین بار در تاریخ اسرائیل، شرطی را در برنامه دولت گنجانده است مبنی بر اینکه باید از هرگونه فعالیت برای حلوفصل سیاسی منازعه اسرائیل و فلسطین خودداری شود.
همانگونه که پیشبینی میشد، دولت فعلی اسرائیل برخورد سیاسی با مسئله فلسطین را کنار گذاشت، اما فلسطینیان را تحت چنان فشار و دشواریهایی قرار داد که ناگزیر شدند دست به تظاهرات بزدند و آتش درگیری میان دوجانب در سراسر فلسطین، از جمله در داخل اسرائیل، شعلهور شد. به همین دلیل، اینک لاپید در مورد اوضاع امنیتی ابراز نگرانی میکند و هراس دارد که ممکن است یک شهروند فلسطینی بتواند عملیات خرابکارانه بزرگی در قلب یکی از مهمترین شهرهای اسرائیل انجام دهد و او به سرنوشتی دچار شود که پس از ترور اسحاق رابین برای شیمون پرز رخ داد، و در نتیجه، همه امیدهای او برای پیروزی در انتخابات آینده نقش بر آب شود.
در واقع، لاپید انتظار نداشت که بنیامین نتانیاهو، سخنرانی او را به دلیل مطرح کردن ایده راهحل دوکشوری به شدت مورد انتقاد قرار دهد؛ به ویژه که همه نخستوزیران پیشین اسرائیل، از جمله نتانیاهو، موضوع راهحل دوکشوری را در سازمان ملل مطرح کردهاند. در سال ۲۰۱۶، بنیامین نتانیاهو نهتنها حمایت خود را از راهحل دوکشوری اعلام کرد، بلکه از محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، خواست تا برای مذاکره در باره این راهحل با او دیدار کند. با این حال، بنیامین نتانیاهو به خود اجازه داد که با انتقاد از یائیر لاپید، او را به احیای «موضوع فراموششدهای که خواستار ایجاد نظام تروریستی علیه اسرائیل است» متهم کند.
البته انتقاد جناح راست افراطی از یائیر لاپید قابل درک است و میتوان آن را در چارچوب مخالفتهای سیاسی دانست، اما مشکل اینجا است که متحدان لاپید و حتی شماری از وزیران کابینه نیز او را به دلیل این اظهارات مورد انتقاد قرار دادهاند. آویگدور لیبرمن، وزیر دارایی اسرائیل، اظهارات او را «خیالپردازی» تلقی کرد که جنبه عملی ندارد. آیلت شاکد، وزیر کشور اسرائیل، گفت: «با لاپید تماس گرفتم و به او گفتم که این اظهارات بازتاب دیدگاه خود او است و هرگز دیدگاه دولت را منعکس نمیکند»، و گیدئون سعر، وزیر دادگستری اسرائیل، گفت: «لاپید با این گونه اظهارات دولت را با شرمندگی و چالش بیهوده روبهرو میکند.»
بنابراین، اگر لاپید بر این باور باشد که با مطرح کردن راهحل دوکشوری، جایگاه خود را در میان اسرائیلیها به مثابه نخستوزیری تقویت میکند که حضور بینالمللی قابل احترامی دارد و موضع آن در داخل اسرائیل نیز در قیاس با موضع نتانیاهو که به گفته بسیاری از جناحهای لیبرال و چپ، «اسرائیل را به سمت راهحل تککشوری سوق میدهد و رویای صهیونیستها را برای ایجاد کشوری یهودی که اکثر شهروندان آن یهودی باشند نقش برآب میکند»، او خود را نخستوزیری میبیند که قادر به کنترل متحدانش نیست و حتی نمیتواند به نمایندگی از دولتش سخن بگوید.
در نتیجه، هرچند اعلام راهحل دوکشوری که بهترین و واقعیترین گزینه برای پایان دادن به منازعه فلسطین و اسرائیل است، اهمیت بسیاری دارد، اما یائیر لاپید نتوانست هدفی را که از مطرح کردن این راهحل داشت، محقق کند.
برگرفته از روزنامه الشرقالاوسط