از حجت الاسلام پرسیدند پس آن حرفها چه بود دیروز میگفتی؟ گفت دائی خودم را میگفتم!
(ها ها ها! به جوک تمام شد. تقصیر من است.)
پیش از اینها همین حجتالاسلام فرموده بود: «هر کس به دنبال آلات موسیقی و عینک آفتابی است، از ایران برود».
فردایش حرفش را پس گرفت و گفت منظورم این بود که عموی خودم از ایران برود! (جوک من دوام آورد!)
بعد هم جناب حجت الإسلام پارلمانتاریست طبق معمول گفت حرفهایش «تحریف» شده. لابد «عینک آفتابی» نتیجه تحریف است و در اصل، ایشان گفته بوده «سمعک آفتابی». به جای آلت موسیقی هم لابد یک آلت دیگری به زبانش آمده بوده.
این کوتاه را به عنوان مشتی نمونه خروار (یک خروار نماینده مجلس اسلامی) آوردم.
از آنجا که هموطنان میخواهند بدانند در این روزهای حماسه آفرینی فرزندان وطن، نمایندگانشان در پارلمان چه میکنند؟ خواستم با فعالترینشان که همین نماینده اردبیل است، آشنا شوید.
ایشان در دفاع از جنایتهای حکومت، پاچه علی دائی را گرفته و فردایش فهمیده که ددم وای! پای اسطوره را گاز گرفتم!
علی دائی فرزند اردبیل است و دائی ملت ایران. حجت الإسلام سید کاظم موسوی هم قرار بوده رئیس جمهور آینده شود که متاسفانه مشکلات تنفسی دارد. آقا مجتبی باید یک رئیس جمهور دیگر برای خودش زیر سر کند.
***
شعرانه تازه:
***
فیسبوک هادی خرسندی (کلیک کنید)