استفاده یکی از آثار فرهاد مهراد، بدون اجازه از ورّاث این خواننده فقید موسیقی راک ایرانی، بار دیگر بحث «کپیرایت» (حقوق مولف و مصنف) آثار موسیقی را در ایران زنده کرد و به حوزه عمومی کشاند. این بار، فرد استفاده کننده و نحوه استفاده به گونهای است که قطعا در آینده موجب ایجاد فضای دو قطبی در سطوح بالاتری خواهد شد.
ماجرا از این قرار است که بهروز افخمی برای فیلم «فرزند صبح»، بخشی از یکی از آثار فرهاد مهراد (مرد تنها) را استفاده کرده است. این کار به اعتراض و شکایت همسرآقای مهراد انجامیده است و افخمی نیز اخیرا در برنامه «سلام صبح به خیر» تلویزیون، با انتقاد از آن که همسر فرهاد مهراد، گویا «روی آثار این هنرمند چنبره زده است»، در پاسخ گفت: «هیچ مشکلی به وجود نیامده است. خانم پوران گلفام، زن فرهاد فکر میکند صاحب حقوق معنوی آهنگهای فرهاد است؛ در حالی که اگر یک بار قانون حمایت از مؤلفان و مصنفان را میخواند، میفهمید حقوق معنوی قابل انتقال نیست و لازم نیست با قانون جدید اجازهای از او گرفته شود.»
شاید اگر فردی غیر از بهروز افخمی چنین سخنی را بر زبان میراند، کسی دچار تعجب نمیشد، اما او از معدود هنرمندانی است که تجربه چهارسال نمایندگی مردم تهران در مجلس (دوره ششم) را در کارنامه کاری خود دارد و علاوه بر آن، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس هم بوده است و قطعا باید با این گونه قوانین (بهخصوص قانون حمایت از حقوق مولفان ومصنفان) که همهگاه محل بحث اهالی هنر بوده است، بیشتر و دقیقتر آشنا باشد. جدا از این، در سال ۷۹ که ایشان نماینده مجلس بودند، اصلاحاتی در «آیین نامه اجرایی ماده ۲۱ قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان» به وجود آمد که با امضای دکتر حسن حبیبی (معاون اول رئیس جمهوری وقت) بهعنوان قانون ابلاغ شد. ایشان بهعنوان نماینده وقت کمیسیون فرهنگی، قطعا میبایست در جریان جزئیات چنان اصلاحاتی قرار داشته بوده باشد.
با چنین پیشزمینهای، بهروز افخمی احتمالا باید با این قانون آشنا باشد و بداند که در بند ۲و ۴ از ماده ۲ آن قانون سی و سهمادهای، شعر، ترانه، سرود، تصنیف و موسیقی، بهعنوان مصادیق اثرهای مورد حمایت قانون ذکر شده است و طبق بند ۱۹ این قانون نیز «هر گونه تغییر یا تحریف در اثرهای مورد حمایت این قانون و نشر آن بدون اجازه پدیدآورنده ممنوع است.»
همچنین، درهمین قانون تصریح شده است که «ورّاث و کسانی که آثار هنری به آنها به شکل قانونی به ارث میرسد» (اعم از همسر یا فرزندان)، «میتوانند تا ۵۰ سال بعد از فوت صاحب اثر، بهعنوان صاحبان جدید» آن آثار تلقی شوند. طبیعی است که خانواده فرهاد و همسرش (خانم گلفام) و آهنگساز و شاعر و البته ناشر آن آثار( اگر ناشران خودشان باشند و یا موسسهای دیگر) بهعنوان «صاحبان اصلی» این آثار تلقی میشوند. به این ترتیب هر کسی در هر جایی از جهان، بهخصوص ایران، بخواهد به هر نحوی از این آثار استفاده کند، باید از صاحبان آثار مجوز استفاده داشته باشد.
اما در سخنان آقای افخمی اشارهای شده است به یک «قانون جدید»، بدون هیچ توضیح دیگری، و مشخص نیست که او به چه قانون جدیدی در این زمینه اشاره میکند. تنها تغییری که در طی نزدیک به شصت سال از تصویب این قانون رخ داده است، به دوران مجلس هشتم مرتبط است که علی مطهری پیشنهاد داد تا بخشی از ماده ۱۲ این قانون (مرتبط با طول مدت حمایت از حقوق صاحبان اثر، پس از مرگ مولف) اصلاح شود و بیست سال به آن اضافه شود. بر آن مبنا و از آن پس، به جای ۳۰ سال، میبایست ۵۰ سال از مرگ مولف گذشته باشد تا «حقوق مادی» اثر، عمومی شود. اما در همان قانون تاکید شده است که «حقوق معنوی اثر» هیچگاه و تا ابدالآباد قابل انتقال نیست. از این رو، مشخص نیست که آقای افخمی بر اساس، یا با استناد به کدام قانون، این گفته خود را بیان کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
وارثان فرهاد مهراد، پیشرو در پیگیری احیای قانون حقوق مولفان ومصنفان
شاید اگر آقای افخمی کمی درباره اتقاقات مرتبط با قانون «کپیرایت» بیشتر میخواند، در استفاده از چنان جملاتی و گفتن آن به خانم گلفام (همسر فرهاد مهراد) تردید جدی میکرد. چرا که به تحقیق، همسر این موسیقیدان و خواننده شهیر، یکی از جدیترین پیگیریها را در زمینه حقوق مولفان و مصنفان، در سالهای بعد از انقلاب انجام داده است.
او در سال ۱۳۸۱ از سازمان صدا و سیما به دادگاه شکایت برد و در نهایت توانست با استناد به ماده ۲۳ آن قانون، عزتالله ضرغامی، رئیس وقت صدا و سیما را به دادگاه بکشاند و محکوم کند.
در ماده ۲۳ آن قانون آمده است: «هر کس تمام یا قسمتی از اثر دیگری را که مورد حمایت این قانون است به نام خود یا به نام پدیدآورنده بدون اجازه او و یا عالماً عامداً بهنام شخص دیگری غیر از پدیدآورنده نشر یا پخش یا عرضه کند، به حبس تأدیبی از شش ماه تا ۳ سال محکوم خواهد شد.»
همین بند سبب شد که مدیران صدا وسیما، برای جلب رضایت شاکی، به ریاست کمیسیون فرهنگی وقت مجلس (عماد افروغ) پناه ببرند و از او بخواهند که به عنوان حَکَم و داور، ماجرا را خارج از دادگاه حل و فصل، و ختم به خیر کند.
به همین دلیل، به نظر میرسد که شکایت خانم گلفام از آقای افخمی و دستاندرکاران فیلم «فرزند صبح»، او را با چالشهای حقوقی جدیتری روبهرو کند.
حاشیههای یک فیلم و سرمایهگذاران آن
آقای افخمی اما، جدا از وارثان آثار فرهاد، با دیگرانی هم باید دست و پنجه نرم کند؛ بهخصوص اسفندیار منفردزاده بهعنوان آهنگساز این اثر، که زاویه بسیار تندی هم با حکومت جمهوری اسلامی دارد، و از جمله منتقدان سرسخت آیتالله خمینی است.
بهروز افخمی برای فیلم «فرزند صبح»، بخشی از یکی از آثار فرهاد را استفاده کرده است- عکس از ایسنا
ترانه «مرد تنها»، ترانهای است که فرهاد، در سال ۱۳۴۸، روی شعری از شهیار قنبری و آهنگ اسفندیار منفردزاده ساخته است و بهعنوان بخشی از موسیقی متن فیلم «رضا موتوری» به کارگردانی مسعود کیمیایی ضبط شد و طبیعی است که پخش آن، یادآور آن فیلم و آن دوران باشد، تا آقای خمینی و دوران کودکی او.
فیلم «فرزند صبح» به دورانی از زندگی آیتالله خمینی میپردازد و ده سالی است که بحث اکران آن در فضای رسانهای مطرح میشود، اما خبری از اکران آن نیست. طبیعی است که ایجاد چنین حاشیهها و شائبههایی در هنگامه بحث اکران آن فیلم، حساسیت تهیهکننده اثر و نیز کسانی را از میان هواداران سرسخت آیتالله خمینی و حتی مسئولان رده بالای حکومتی، برانگیزد؛ چرا که آنها قطعا نمیخواهند فیلمی که این همه برایش هزینه کردهاند، چنان حاشیههایی داشته باشد و در اکران عمومی، اصل فیلم را با پرسش و تردید مواجه کند.
باید منتظر روزهای آینده بود تا روشن شود که آیا شکایت خانم گلفام در دادگاه برای پیگیری به نتیجهای حقوقی و قانونی میرسد، یا مانند دفعه قبل، دیگرانی پادرمیانی میکنند تا ماجرا خارج از دادگاه حل و فصل شود.