خیزش مردمی در ایران در حالی وارد دهمین هفته خود میشود که مبارزه ملی علیه رژیم جمهوری اسلامی ایران به نقطهعطف بزرگی رسیده است و تغییرات جدید و بیسابقهای را رقم میزند. دامنه اعتراضات مردمی اغلب شهرها و روستاهای ایران را فراگرفته است. در شهر خمین، زادگاه آیتالله خمینی، نیز مردم دست به تظاهرات زدند و خانه بنیانگذار انقلاب اسلامی را به آتش کشیدند. افزون بر این، پدیده عمامهپرانی نیز در همه جا در حال گسترش است.
با اینکه ماشین سرکوب جمهوری اسلامی ایران در مقابله با معترضان زور و خشونت بهکارمیگیرد، واقعیت اوضاع نشان میدهد که رژیم تهران دچار آشفتگی و سراسیمگی شده و به شدت نگران آینده است. البته زمینه واقعی این وضعیت را میتوان در دو نکته خلاصه کرد: نخست، اینکه در اواخر اکتبر، فرمانده کل سپاه پاسداران، معترضان را تهدید کرد که این آخرین روز حضور آنها در خیابانها است، اما تظاهراتها پرشورتر و گستردهتر شد. دوم، سخنرانی خامنهای در حضور جمعی از مردم اصفهان بود که از خبرگزاریهای فارس و ایرنا منتشر شد. در این سخنان که بیشتر جنبه دفاعی از رژیم جمهوری اسلامی داشت، آشفتگی و سراسیمگی بسیاری احساس میشد.
خامنهای گفت: «عدهای در داخل بر مبنای تبلیغات غرب، میگویند در نظام اسلامی آزادی و مردمسالاری نیست، در حالیکه بیان همین سخنان نشانه آزادی است». البته این سخن در ذات خود مضحک و مسخره است.
خامنهای افزود: «حالا که نتوانستند مردم را به میدان بیاورند، در حال شرارتند تا بلکه بتوانند مسئولان را خسته کنند. البته اشتباه میکنند، چرا که این شرارتها موجب خستگی مردم و تنفر و بیزاری از آنها میشود، اما بساط شرارت به زودی جمع خواهد شد.»
البته با توجه به دو نکته فوق، میتوان دریافت که این اظهارات تناقض و مغایرت بسیاری با یکدیگر دارند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
سپس خامنهای به اهمیت «امید» پرداخت و گفت: «به کسانی که با ایران دشمنی دارند، اجازه ندهید در قالب دفاع از منافع ملی القای یاس کنند، زیرا امید و فعالیت همچنان در جامعه وجود دارد.» در واقع، رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران با این سخنان عملا اذعان میکند که مردم امیدشان را از دست دادهاند، وگرنه نباید باید به این موضوع اشاره میکرد و مشکلات اقتصادی را «واقعی» نمیخواند.
مهمترین سخن خامنهای که واقعیت تلخ جامعه ایران را آشکار میکند، این است که گفت: «باید عاملان جنایت، قتل، تخریب یا تهدید به آتش زدن دکان و ماشین کاسبان و مردم و آن کسی که با تبلیغات آنها را وادار به این کارها کرده است، هر یک به اندازه گناهشان، مجازات شوند.»
البته سخنان خامنهای در پیوند با مجازات معترضان، با تعبیر دیگری نقل شده است. خامنهای گفت: «باید مجرمان مجازات شوند، اما هیچکس حق ندارد آنها را به طور خودسرانه مجازات کند.» این در حالی است که این سخن درست برعکس خواستههای نمایندگان مجلس شورای اسلامی و تندروها است که بر لزوم مجازات شدید معترضان تاکید دارند.
در واقع، آنچه خامنهای در حال حاضر میگوید، با آنچه در تظاهرات سال ۲۰۱۹ گفته بود، کاملا متفاوت است. در آن زمان، رویترز در گزارشی نوشت: «هنوز بیش از دو روز از آغاز تظاهراتی که ایران را فراگرفته است نگذشته بود که صبر آیتالله خامنهای، رهبر نظام ایران، لبریز شد.»
خامنهای مقامهای ارشد دستگاههای امنیتی و حکومتی را جمع کرد و به آنها دستور داد که برای پایان دادن به اعتراضات، کلیه اقدامات لازم و فراخور شرایط را انجام دهند. اما به نظر میرسد که وضعیت فعلی ایران دستخوش تغییر و تحول بسیاری شده است و نمیتواند با گذشته مقایسه شود. این بدان معنا نیست که رژیم جمهوری اسلامی در قبال ملت ایران مرتکب جنایت نشده است، بلکه به وضوح نشان میدهد که همه جنایتها و واکنشهای خشونتآمیز رژیم نتوانسته است اعتراضات مردمی را- که رئیسجمهوری فرانسه آن را «انقلاب» توصیف کرد- پایان دهد. سخنان اخیر خامنهای و فرمانده کل سپاه پاسداران، بیانگر سرخوردگی و شکست بیسابقه رژیم جمهوری اسلامی در برابر ملت ایران است.
یکی از کارشناسان سیاسی به من گفت که شاه در اواخر عمرش «از اینکه از نیروهای مسلح درخواست کمک کند هراس داشت، زیرا این امر باعث میشد که آنها در دولت پسرش نقش و قدرت بیشتری داشته باشند. امروز نیز خامنهای به دلیل اینکه قصد دارد پسرش مجتبی را جانشین خود کند، از افزایش قدرت نظامیان میترسد».
البته به نظر میرسد که این امر در مورد ابراهیم رئیسی نیز که آرزوی رسیدن به مقام رهبری دارد، صدق میکند.
در واقع، آنچه اینک در ایران رخ میدهد، بیانگر این واقعیت است که تداوم اعتراضات مردمی در ایران، به نگرانی و سراسیمگی بیشتر رژیم جمهوری اسلامی منجر میشود.
برگرفته از روزنامه الشرقالاوسط