صدور حکم اعدام برای سه تن از معترضان اصفهان و پخش گزارشی از صداوسیمای جمهوری اسلامی درمورد دلایل صدور این حکم، ابهامهای فراوانی را درمورد این پرونده به وجود آورده است.
صالح میرهاشمی، مجید کاظمی شیخشبانی و سعید یعقوبی کردسفلی، بهاتهام «محاربه» و تشکیل گروه مسلحانه به اعدام محکوم شدهاند. صداوسیمای جمهوری اسلامی با پخش اعترافات اجباری از این افراد مدعی شد که این افراد اسلحه گرم به همراه داشتهاند و با آن به سمت ماموران انتظامی تیراندازی کردهاند، اما روایتهای منتشر شده از روز حادثه حکایت از آن دارد که نیروهای بسیج بهصورت تصادفی نیروهای پلیس را هدف قرار دادهاند.
صالح میرهاشمی، از معترضان محکوم به اعدام در این پرونده که به نام «خانه اصفهان» شناخته میشود، در تماسی تلفنی با مادرش از زندان دوباره اتهامهای مطرح شده علیه خود، ازجمله به همراه داشتن اسلحه را رد کرده است.
او میگوید سایر متهمانی که در دادگاه علیه او شهادت داده بودند، بعدا به او گفتهاند که تهدید شده بودند تا علیه او اعتراف کنند.
او در این فایل صوتی میگوید: «به آخونده هم گفتم ای کاش یک ترقه زده بودم. من دلم میسوخت برای ماشینهایی که زن و بچه و پیرمردها در آن بودند و داشتم آنها را رد میکردم.»
صالح میرهاشمی، مربی کاراته بهعنوان متهم ردیف اول در پرونده موسوم به خانه اصفهان معرفی شده است. او در روز ۲۵ آبان در اعتراضات فلکه نگهبانی خانه اصفهان دستگیر و در روز ۱۹ دی در حکمی در دادگاه انقلاب اصفهان بهاتهام محاربه از طریق كشیدن سلاح كلت كمری، تشكیل و اداره گروه مجرمانه و اجتماع و تبانی منتهی به جرائم ضد امنیت داخلی، به اعدام و بهاتهام عضویت و همكاری با سازمان مجاهدین، به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان، یکی از نزدیکان او گفته است: «او را ۴۵ روز در انفرادی نگه داشتند، خواهرش را به گروگان گرفتند، شکنجه روانی و جسمی دادند، با تهدید همسر و پدرش، دندهها و دندانهایش را شکستند تا اعتراف اجباری بکند.»
صالح در دادگاه با رد اتهام شلیک به ماموران میگوید که در روز حادثه به هیچ ماموری شلیک نکرده و اسلحهای در اختیار نداشته است. همچنین در فیلمهایی که در دو ماه گذشته از روز حادثه منتشر شده است، هیچ نشانی از تیراندازی یا حمل سلاح دیده نمیشود. گزارشها حاکی است که طی این مدت، نیروهای امنیتی بارها برای پیدا کردن مدرک جرم، به خانه صالح میرهاشمی مراجعه کردهاند. کمیته پیگیری نیز اعلام کرد که گزارشهایی را دریافت کرده است که نشان میدهد در شب حادثه گروهی از ماموران بسیجی در همین محل، بهقصد حمله به معترضان شروع به تیراندازی کردهاند، در حالی که در همان زمان در سمت دیگر خیابان گروه دیگری از نیروهای امنیتی در مسیر تیراندازی قرار داشتند.
صفحه ۱۵۰۰ تصویر نیز از ایرادها و تناقضهای بسیار در این پرونده خبر داد. بر اساس این گزارش، تعداد ضاربان و وسیله نقلیه آنها حداقل پنج بار در سناریوهای مختلف اعلام شده در خبرگزاریهای نزدیک به حکومت، تغییر کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
یک شاهد عینی در گفتوگو با کمیته پیگیری اعلام کرد: «اون شب من و چند نفر از دوستان در منطقه خانه اصفهان به جمع معترضان پیوستیم و در حال شعار دادن بودیم، عدهای از نیروهای بسیجی لباس شخصی موتورسوار از یک خیابان فرعی بهقصد محاصره معترضان به مردم نزدیک شدند، با دادوفریاد کردن، معترضان اطراف را از حضور این دسته از لباس شخصیها آگاه کردیم و من و جمع دیگری به کنار خیابان و کوچههای اطراف پناه بردیم. از کنار خیابان دیدم که این دسته از موتوریهای بسیجی شروع کردند به سمت مردم تیراندازی کردن بدون اینکه متوجه باشند درست در روبروی آنها در سمت دیگر معترضان، گروهی از نیروهای امنیتی مستقرند. من ندیدم کسی تیر بخورد، ولی همان موقع به دوستم که در کنارم بود گفتم اینها دارند به سمت نیروهای خودشان شلیک میکنند و معلوم است هماهنگی بینشان نیست. شب که به خانه برگشتم خبر کشته شدن چند نیروی سرکوب را در اخبار شنیدم و به یاد صحنه تیراندازی نیروهای سرکوب به سمت هم افتادم. همان موقع به دوستم زنگ زدم و اون هم فکر من را تایید کرد.»
این روزها علاوه بر اصفهان، مازندران و زاهدان که خبرهایی از صدور احکام محاربه و اعدام از آنها شنیده میشود، استان گیلان نیز با سرکوب گسترده، حبسهای طولانیمدت و صدور احکام محاربه و افساد فیالارض به سر خط خبرها تبدیل شده است. بر همین اساس، جان هفت تن از معترضان بازداشت شده در استان گیلان در خطر است و آنها طی دوره بازداشت، به «محاربه، افساد فیالارض و احتراق عمدی» متهم شدهاند که میتواند به صدور حکم اعدام علیه آنها منجر شود.
مجید شبدینی، ماکان داوری، امیرسالار مستاجر رحمانی، آرمان یکتا فلاح آبادی، رحمت نوروزی، امید بهرامی گور ماسوله و قاسم جهانگیر، هفت معترضیاند که در شهرهای مختلف استان گیلان بازداشت شدهاند و همچنان در بازداشت موقت قرار دارند.
مجید شبدینی پاشاکی پس از اعتراضات گسترده شامگاه ۱۲ آبان در شهر لاهیجان، بازداشت شده است. شامگاه پنجشنبه دوازدهم آبان در اعتراضات مردم لاهیجان، یکی از معترضان به نام عرفان زمانی با شلیک نیروهای امنیتی کشته شد و درپی آن درگیریهایی در این شهر رخ داد که در اثر آن یک بسیجی به نام حمید پور نوروز، با سابقه حضور در جنگ سوریه، کشته شد. سازمان اطلاعات سپاه پاسداران پس از آن به بازداشت مجید شبدینی و شماری از دانشآموزان دختر و جوانان شهر لاهیجان اقدام کرد و در ادامه، این جوان ۲۲ ساله را به دست داشتن مرگ حمید پور نوروز متهم کرد.
جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامهای علی (ماکان) داوری، شهروند ساکن لنگرود و محبوس در زندان ازبرم لاهیجان نیز روز شنبه ۳ دی، در شعبه ۳ دادگاه انقلاب رشت برگزار شد که خبری از جزئیات این جلسه منتشر نشده است. ماکان داوری پیش از این در جریان خیزش سراسری بازداشت و با اتهامهایی همچون محاربه و افساد فیالارض مواجه شده است.
بر اساس گزارشهای منتشر شده، هیچیک از این افراد حق انتخاب وکیل را ندارند و دادگاههای آنها بدون رعایت حداقلیترین اصول دادرسی در حال برگزاری است.