صحنه انقلاب مردمی لبنان، گواه کشمکشی است میان حزب الله و ملت لبنان؛ سازمان حزب الله انقلاب کنونی را علیه منافع خود تلقی کرده و به بهانه این که آمریکا در آن دست دارد، از آن کشور انتقاد میکند و سعی در جلوگیری از تظاهرات دارد، در مقابل، طیف گستردهای از لبنانیها در داخل و خارج کشور قیام ملت لبنان را مبارزه ملی علیه فساد مقامات دولتی و دخالت های روز افزون ایران می دانند و از آمریکا میخواهند که احساس مسئولیت کرده و دست همکاری به آن دراز کند.
از جانب دیگر، برخی از تحلیلگران بدین باورند که ایران و آمریکا برای نفوذ و تسلط بر لبنان و بهره برداری از رویدادهای جاری در آن کشور در جهت منافع خود، با هم در رقابت قرار گرفته اند.
اما از دید ما، آمریکا در شرایط کنونی گرفتار مشکلات سیاسی درونی خود بوده و هیچگونه دیدگاه روشن و موضع مشخصی در قبال لبنان ندارد، اگر چه حزب الله آمریکا را به مداخله در امور لبنان و بهره برداری از انقلاب متهم میکند، اما بسیاری از معترضان لبنانی از اینکه آمریکا تا هنوز کمکی به انقلاب و جامعه مدنی لبنان نکرده، شاکی هستند.
پس حقیقت چیست؟ و ایران به عنوان یک قدرت منطقهای و آمریکا به حیث یک قدرت بین المللی، چه نقشی در انقلاب لبنان دارند؟
حقیقت این است که از هنگام آغاز اعتراضات مردمی در لبنان در ماه اکتبر گذشته و تبدیل شدن آن به یک انقلاب میلیونی، شبه نظامیان حزب الله تا هنوز با شیوههای گوناگون در برابر آن ایستادگی می کنند. حزب الله نه تنها دست به حمله تبلیغاتی بر ضد انقلاب زده و رهبران آن را متهم به خیانت می کند، بلکه در این اواخر تعدادی از موتور سواران طرفدار خود را دستور داده است تا بر معترضان حمله کنند و چادرهای آنان را به آتش بکشند.
از آغاز تظاهرات و حتی هنگامیکه سعد حریری، نخست وزیر لبنان در برابر موج اعتراضات مردمی مجبور به استعفا شد و مسئله تشکیل دولت تکنوکرات در میان آمد، سازمان حزب الله، با آن به مخالفت پرداخت؛ زیرا در چنین حکومتی جای پایی برای این سازمان باقی نمیماند. حزب الله طرفدار حکومت و دولتی است که در چارچوب آن بتواند حضور فعال شبه نظامیانش را تضمن کند و نفوذ و تسلطی که در نهادهای دولتی دارد از دست ندهد و از تمام امکانات و سهولت های فراهم شده در کشور بهره برداری کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از جانب دیگر، ایران با نفوذی که در لبنان به ویژه در حومه جنوبی بیروت دارد، هرگونه عقب نشینی از موقعیت کنونی اش را خطری برای اهداف استرتژیک خود در رویارویی با کشورهای عربی و اسرائیل دانسته و از آن خودداری می کند.
از این جهت تا زمانی که ایران در لبنان حضور دارد، حزب الله نه تنها به هیچ گونه عقب نشینی تن نخواهد داد، بلکه با تداوم فشار بر معترضان، منتظر خواهد ماند تا انقلاب به شکست مواجه شود و حزب الله بار دیگر قدرت و نفوذی را که پیش از اکتبر ۲۰۱۹ داشت، به دست آورد.
درست شبیه به حالتی که چکسلواکی درگذشته شاهد آن بود؛ طوری که در سال ۱۹۶۸ جنبش اصلاح طلبانهای در پراگ، پایتخت چکسلواکی به راه افتاد که «بهار پراگ» نامیده شد، در پرتو این جنبش، اصلاح طلبان توانستند، حکومت مستقلی جدا از حزب کمونیست تشکیل دهند. اما از آن جا که نیروهای نظامی اتحاد جماهیر شوروی در آن کشور حضور داشت، پس از یک سال و اندی حکومت مستقل سرنگون گشت و حزب کمونیست به کمک نظامیان شوروی بار دیگر قدرت را به دست گرفت و بهار پراگ شکست خورد، تا این که اتحاد جماهیر شوروی در ۱۹۸۹ فرو ریخت و چکسلواکی به استقلال رسید.
در پیوند به موضع آمریکا در لبنان، باید گفت که موضع آمریکا از سال ۲۰۰۸ به این سو، مبتنی بر به رسمیت شناختن وضع موجود بوده است. آمریکا از آن زمان تا کنون، به تقدیم کمکهای مالی و تسلیحاتی به ارتش لبنان و دریافت خدمات اطلاعاتی و امنیتی در مبارزه با سازمانهای تروریستی (القاعده و داعش)، در مقابل آن، اکتفا کرده است.
اما اکنون انقلاب اکتبر، دروازه را به روی اداره رئیس ترامپ و کنگره آمریکا، باز کرده است تا برنامهها و استراتژیهای جدیدی را در رابطه به لبنان روی دست گیرند. به ویژه که افکار عمومی آمریکا درک کرده که اکثریت مردم لبنان در این انقلاب مشارکت دارند و خواستار ایجاد تغییر اساسی و ریشهای در ساختار این دولت فاسد هستند. همچنان مقامات آمریکایی میدانند که جنبش لبنانیها فراگیر بوده همه گروهها و فرقهها را در بر میگیرد و حتی نیروهایی که تا هنوز خاموشی اختیار کرده اند، نیز به آن خواهند پیوست و این جنبش تا رد توافقنامههای طائف و دوحه و طرد مدیران فاسد و شبه نظامیان تبهکار هم پیش خواهد رفت.
البته دیدگاهها و طرحهایی در رابطه به لبنان، در واشنگتن از کاخ سفید تا وزارت امور خارجه، کنگره و مراکز مطالعات استراتژیک، تحت بررسی است، اما تا هنوز در این مورد یک دیدگاه مشترک و واحدی به وجود نیامده است.
هرچند پمپئو وزیر امور خارجه که رهبری دستگاه دیپلماسی را به عهده دارد، چندین بار پیام های را در صحفه تویتر نشر کرده است که آمریکا در کنار مردم لبنان و معترضان لبنانی قرار دارد و به دولت لبنان گفته است که اگر در بیروت دولت قابل پذیرشی تشکیل شود، از آن حمایت خواهد کرد.
در حالیکه ایران با تمام نیرو در لبنان مداخله دارد و با همکاری حزب الله و سایر همپیمانانش در درون نهادهای دولتی نفوذ کرده و سخت در تلاش است تا انقلاب مردمی لبنان را به ناکامی مواجه کند، اما آمریکا بر اساس اصل عدم مداخله در امور کشورها، از هرگونه اقدام تأثیرگذار و قابل توجهی امتناع میورزد.
گفتنی است که شماری از افراد وابسته به حزب الله، خود را در میان معترضان جا زده، بر ضد آمریکا شعار دادند و حتی پرچم آمریکا را در مقابل سفارتش به آتش کشیدند. شاید بسیاریها گمان کنند که این موضع معترضان لبنانی است، اما لبنانیهای ساکن آمریکا این حقیقت را درک کردند و ضمن راه اندازی تظاهرات و راه پیمایی، فریبکاری و جنگ روانی حزب الله را افشا کردند.
از سوی دیگر شایان یاد آوری است که از 19 میلیون جمعیت لبنان، تنها حدود 5 میلیون نفر در داخل کشور زندگی می کنند اما 14 میلیون دیگر به عنوان مهاجر در خارج از کشور به سر می برند و بیش از دو میلیون لبنانی در ایالات متحده هستند. لبنانیهای مقیم آمریکا از یک و نیم قرن بدین سو در ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آمریکا، جا باز کرده و تعدادی از آنها در ارتش خدمت کرده اند و حتی در جنگ های جهانی اول و دوم نقش دفاعی برازنده داشته اند.
از این جهت، موضعگیری لبنانیهای مهاجر آمریکا و سایر کشورها، در برابر حزب الله، تأثیر به سزایی در افکار عمومی و نخبگان سیاسی آن کشورها خواهد گذاشت و مشت حزب الله را در بیرون از مرزهای لبنان، باز خواهد کرد.
البته ایجاب می کند معترضان و انقلابیون لبنان، بیداری و یکپارچگی خود را حفظ کرده و اجازه ندهند اعضای حزب الله در صفوف شان رخنه کنند و انقلاب را به سود حزب الله و ایران مصادره کنند.
همچنان لازم است ارتش لبنان مورد حمایت و همکاری قرار گیرد، تا در گام نخست، به سلطه حزب الله خاتمه دهد و در گام دوم، سیطره خود را بر سراسر قلمرو لبنان بگستراند و کشور را از شر تمام شبه نظامیان نجات دهد. تردیدی نیست که برای رسیدن به این هدف، ملت و ارتش لبنان بایستی در کنار هم قرار گیرند و همبستگی خود را حفظ کنند.
© IndependentArabia