کشمکش جاری برسر قدرت در سودان به عبدالفتاح البرهان، فرمانده ارتش و محمد حمدان دقلو (معروف به حمیدتی)، فرمانده نیروهای واکنش سریع، محدود نمیشود؛ بلکه قدرتهای رقیب منطقهای و بینالمللی نیز در آن نقشی انکارناپذیر دارند. سودان کشوری غنی از منابع طبیعی و مشرف بر منطقه ساحل آفریقا و دریای سرخ است. از این جهت، قدرتهای خارجی هم برای نفوذ سیاسی و به دست آوردن منافع اقتصادی و هم برای اهداف ژئوپلیتیک و راهبردی، در این کشور با هم در حال رقابتاند.
طرفهایی که برای برقرار کردن آتشبس و بیرون کردن شهروندان خارجی تاکنون تلاش کردهاند، عبارتاند از سازمان کشورهای شرق آفریقا (ایگاد) بهعلاوه اتحادیه آفریقا، سازمان ملل متحد و کشورهای چهارگانه عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بریتانیا و آمریکا. اما اتحادیه کشورهای عرب تا به حال در این عرصه نقشی نداشته است.
البته بسیاری طرفها در داخل و خارج سودان نمیخواهند این تلاشها به ثمر بنشیند. هیچکس باور ندارد ژنرال برهان بخواهد قدرت را به غیرنظامیان تسلیم کند یا اینکه ژنرال حمیدتی برای بازگرداندن دموکراسی میجنگد. قرائنی هم در دست نیست که «نیروهای انقلاب مردمی» از مشارکت با نظامیان درس گرفته باشند و اشتباه خود را بار دیگر تکرار نکنند.
بازی سیاسی که در داخل سودان جریان دارد، شبیه داستان گروههای تبهکار در فیلمهای هالیوودی است. دو شریک برای دزدیدن انقلاب مردمی و فریب دادن انقلابگران با هم همدست شدند و اکنون سر تقسیم غنائم با هم میجنگند اما صاحب اصلی قدرت یا غنیمت، یعنی ژنرال عمرالبشیر، هم از زندان بیرون آمده تا قدرت را به خود بازگرداند.
در واقع عمرالبشیر و همکارانش صحنه را ترک نکرده بودند و نفوذشان را هم در ارتش، هم در نیروهای واکنش سریع و هم در خیابان از طریق حزب اخوانی «کنگره ملی» حفظ کردهاند. آنها اکنون نهتنها خواهان بازگرداندن نظام پیشیناند، بلکه میخواهند از تمام کسانی که در انقلاب نقش داشتند، انتقام بگیرند.
از این رو کسانی را که خواستار توقف جنگند، تکفیر میکنند و با تحویل قدرت به غیرنظامیان مخالفت میورزند؛ چون تداوم جنگ بهترین فرصت را برای بازگشت اخوان المسلمین به قدرت فراهم میکند؛ قدرتی که طی ۳۰ سال کار و تلاش، درون جامعه، در تشکیلات دولت و در نهادهای نظامی ایجاد کردهاند. آنها (اخوانالمسلمین) بودند که عمرالبشیر را قبل از سرنگونی به کشتن مردم تشویق کردند و فتوا دادند که به خاطر زنده ماندن دوسوم مردم، کشتن یکسوم آنها شرعا اشکالی ندارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بازیگران خارجی هم در سودان اهداف گوناگون دارند. روسیه افزون بر دنبال کردن منافع اقتصادیاش در این کشور، در تلاش است برای نفوذ در آفریقا، در بندر سودان بر کرانه دریای سرخ، پایگاهی نظامی تاسیس کند. چنانچه سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، بهصراحت گفت: «سودان میتواند از خدمات امنیتی گروه واگنر بهرهمند شود».
اسرائیل هم که به کودتای نظامی در سودان کمک کرده بود، اکنون میخواهد نظام کودتایی و هر دو ژنرال کودتاگر خود را حفظ کند تا بتواند خارطوم را در «پیمان ابراهیم» نگه دارد و در آینده آن را به قرارداد صلح تبدیل کند.
ایالات متحده آمریکا برای بازگرداندن حکومت مشترک میان نظامیان و غیرنظامیان کار میکند؛ زیرا در این صورت بهتر میتواند منافعش در سودان را برآورد و در آنجا با روسیه و چین به رقابت بپردازد.
چین که درصدد گسترش نفوذ اقتصادی خود در قاره سیاه است، سودان غنی از منابع طبیعی را کشور مناسبی برای سرمایهگذاری میداند و میخواهد پروژههای بزرگی در آنجا راه بیندازد.
مصر امنیت ملی خود را به امنیت ملی سودان مرتبط میداند و از بدتر شدن اوضاع در سودان نگران است.
کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس هم که خاک حاصلخیز سودان را بهترین مکان برای سرمایهگذاری در بخش کشاورزی تلقی میکنند، خواستار بازگشت امنیت و ثبات به این کشورند.
با این حال کشورهای هفتگانه همسایه سودان که از جنگ جاری در سودان تاثیرپذیرند، سعی دارند جریان امور در سودان را به گونهای توجیه کنند که خودشان آسیب نبینند.
خطرناکترین سناریو این است که جنگ جاری میان نظامیان به جنگ داخلی و مردمی مبدل شود. به ویژه اینکه گروه وابسته به عمرالبشیر برای شرکت در جنگ فراخوان داده است. حال وضعیت در سودان به گونهای است که هم پیروزی نظامی یک طرف بر طرف دیگر دشوار است و هم بازگشت هر دو طرف به میز مذاکره برای رسیدن به توافق سیاسی.
البته تفاوتی ندارد که برهان و دقلو از روی اجبار به تفاهم برسند یا هر دو از قدرت بیرون شوند؛ بلکه به نظر میرسد مردم سودان که چندین بار علیه حکومتهای نظامی انقلاب کرده و نظامیان انقلابهای آنها دزدیدهاند، چاره دیگری ندارند جز اینکه بار دیگر به پا خیزند و علیه نظامیان انقلاب تازهای راه اندازند.
© IndependentArabia