در روز ۱۴ دیماه 98 بورس تهران شاهد سومین ریزش تاریخی خود بود. ریزش 16765 واحدی بازار سرمایه تنها در یک روز، هرچند از نظر اندازه بزرگترین ریزش بازار سرمایه ایران بود، از نظر درصد در طول تاریخ بازار سرمایه، در جایگاه سوم و در سال جاری در جایگاه اول قرار گرفت.
افت 4.36 درصدی بازار بورس در حالی به ثبت رسید که از میان 320 نماد بورسی، فقط 6 نماد به نام «کبافق»، «غنوش»، «سدشت»، «فولاژ»، «نبروج» و «سنیر» به رنگ سبز بود.
پیش از این بازار بورس افت 5.5 درصدی 26 اسفند 93 همزمان با بازگشایی نمادهای پالایشگاهی در بازار سرمایه و افت 5.3 درصدی در 5 آبان سال 87 را به یاد دارد و از این به بعد این روز هم باید جزو روزهای نحس بازار به شمار آید.
ترس سرمایهگذار از آینده
میتوان به صورت قاطع گفت ترس سرمایهگذاران نسبت به آینده و افزایش ریسک سیستماتیک بازار عامل اصلی ریزش در روز شنبه بود.
ترور قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، در بامداد جمعه 13 دیماه گمانهزنیها را برای افزایش تنشها بین ایران و آمریکا بالا برد. صفهای فروش سنگین در اکثر نمادهای بورسی، حتی با حمایت سنگین حقوقیهای بازار نیز از بین نرفت.
با توجه به ارزش بیش از 3100 میلیارد تومانی بازار بورس و 2730 میلیارد تومانی معاملات خرد (بدون احتساب معاملات بلوک و اوراق) همچنان عطش فروش در بسیاری از نمادهای بورسی پابرجا ماند. با این کاهش، بازده بازار بورس از ابتدای سال 98 به 105.6 درصد رسید، این رقم برای بازار فرابورس به عدد 112.47 درصد کاهش یافت.
بازارهای مالی بعد از ترور
همانطور که گفته شد، با افزایش نگرانیهای مردم نسبت به افزایش تنشها بین ایران و آمریکا، بازار ارز و طلا نوسان مثبت داشت.
دلار با افزایش 2.2 درصدی نسبت به پنجشنبه به قیمت 13600 تومان رسید و سکه بهار آزادی نیز - با افزایش 4 درصدی، در حدود قیمتی 4 میلیون 890 هزار تومان معامله شد. اما این نوسانات نسبت به بازار سرمایه ایران همچنان کوچکتر است. در ادامه دو دلیل اصلی برای نوسانات بیشتر بازار سرمایه نسبت به سایر بازارهای مالی به شرح زیر است:
1. بازده رویایی بازار سرمایه در یک و نیم ماه گذشته
بازار سرمایه تنها طی 9 روز کاری - یعنی از ابتدای دیماه تا پایان روز چهارشنبه 11 دیماه، با رشد 7.6 درصدی همراه بود. اگر بازده شاخص را از ابتدای آذرماه در نظر بگیریم، به عدد رویایی 25.6 درصد خواهیم رسید. چنین بازده رویایی تنها در حدود 1 ماه و 10 روز، سبب میشود بسیاری از سرمایهگذاران نسبت به اولین تکانه خارجی احساس خطر کنند و با توجه به سود بالای کسب کرده طی مدت اخیر، به فکر فروش باشند. از این رو به نظر میرسد عموم سرمایهگذاران در بازار سرمایه، در موقعیت سود خوبی قرار دارند و این قیمتها را فرصت مناسبی برای شناسایی سود در نظر میگیرند.
2. افزایش قیمت دلار در 2 ماه اخیر
یکی از دلایلی که میتوان بهعنوان شوک کمتر به دلار برشمرد، افزایش نزدیک به 20 درصدی قیمت آن طی دو ماه اخیر است. در واقع سیاستگذار بهدرستی با فشار کاهشی به قیمت دلار - طی دو ماه گذشته، کشور را نسبت به شوکهای آتی اقتصاد تا حدی بیمه کرد و اثرات آن را میتوان در نوسانات نرخ ارز طی چند روز اخیر مشاهده کرد.
چه خواهد شد؟
صحبت حول آینده بازار بورس کمی پیچیده است اما در این مقاله سعی میشود محرکهای اصلی بازار طی روزهای آتی را برشمرد و در بخش آخر نسبت به آن نتیجهگیری شود.
1. احتمال انتقام سخت
خبرهای ضد و نقیض از انتقام ایران نسبت به ترور سردار سلیمانی خبر میدهد. خبرگزاری «المیادین» مدعی شد گردانهای حزبالله از عراقیها خواسته است که از روز یکشنبه به شعاع یک کیلومتری پایگاههایی که میزبان نیروهای آمریکایی است، نزدیک نشوند.
در واقع اینطور که مشخص است، انتقام ایران از آمریکا احتمال دارد طی چند روز آتی رخ دهد، از این رو میتواند شرایط را برای افزایش تنشها و درگیری مستقیم بین ایران و آمریکا فراهم کند. درصورتی که جنگی بین ایران و آمریکا رخ دهد، احتمال ریزش بسیار شدید بازار سرمایه طی روزهای آتی میرود.
2. بهبود وضعیت تراز تجاری
هرچند نسبت به خطر جنگ، این خبر چندان بزرگ به نظر نمیرسد، آخرین آمار ارائه شده توسط رئیس سازمان توسعه تجارت، نشان میدهد تراز تجاری کشور در آذرماه دوباره مثبت شده است. طبق اعلام حمید زادبوم، میزان صادرات غیرنفتی کشور طی 9 ماه ابتدایی سال جاری 31.9 میلیارد دلار بوده، در حالی که کل واردات کشور در این مدت، 31.8 میلیارد دلار بوده است.
بدین ترتیب، تراز تجاری کشور طی 9 ماه ابتدایی سال جاری حدود 100 میلیون دلار مثبت بوده است. این رقم از آنجایی جذاب است که تراز تجاری کشور طی 8 ماه ابتدایی امسال 1.4 میلیارد دلار منفی بوده که با در نظر گرفتن آمار ماه آذر، این رقم 100 میلیون دلار مثبت شده است. این نشان میدهد آمار تراز تجاری در آذرماه 1.5 میلیارد دلار به نفع صادرکنندگان بوده است.
البته این خبر بهتنهایی نمیتواند در مقابل اخبار جنگ و درگیری بین ایران و آمریکا خبر تأثیرگذاری تلقی شود، اما درصورتی که جنگی رخ ندهد، متغیرهای اقتصادی به روند قبلی خود ادامه میدهند. از این رو بهبود تراز تجاری میتواند نشاندهنده بهبود روند صادرات و کاهش واردات کشور باشد.
آینده چه در بر خواهد داشت؟
بازاریها و اهالی قدیم بازار سرمایه تکهکلامی دارند که شاید این روزها بیشتر از گذشته درک شود. آنها همیشه ادعا میکنند سرمایهگذار ترسوست.
به نظر میرسد این بار حق با آنها باشد. سرمایهگذاران عموماً نسبت به تکانههای بیرونی بهشدت محتاط هستند و درصورتی که هر اتفاقی خارج از پیشبینی آنها رخ دهد، بهسرعت انتظارات آتی خود را با توجه به اتفاق رخداده تعدیل میکنند.
برای درک بهتر موضوع، بعد از ترور قاسم سلیمانی، سرمایهگذار بهسرعت ریسک جنگ را در محاسبات خود آورده و ارزش آتی سهام شرکتها را متناسب با ریسک آتی کشور تعدیل میکند. بهعنوانمثال اگر شانس جنگ 10 درصد گرفته شود، با توجه به زیان هنگفت بازار سرمایه در صورت آن اتفاق، ارزش آتی بازار با ریسک مربوطه تعدیل میشود و در نتیجه بازار در روز بعد ریزش شدیدی را تجربه میکند.
اما اگر در هر صورت این اتفاق رخ ندهد، سرمایهگذار با آرامش و حوصله، شانس جنگ را رفتهرفته در محاسبات ذهنی خود کم میکند و بازار نیز بعد از اطمینان خاطر کامل سرمایهگذار، به روند قبلی خود ادامه میدهد.
از این رو بهصورت خلاصه باید گفت با توجه به تنشهایی که در هفته گذشته رخ داد و احتمال انتقام ایران، به نظر میرسد در کوتاهمدت بازار سرمایه با فشار سنگین فروش روبهرو خواهد بود.
اما رفتهرفته، درصورتیکه آرامش بر بازار همراه شود و فضای سیاسی نیز آرام بماند، پولهای خارجشده به بازار برمیگردد و روند مثبت بازار دوباره آغاز خواهد شد. درصورتیکه جنگی رخ ندهد و بازار سرمایه افت سنگینی را تجربه کند، میتوان انتظار داشت فرصت خرید خوبی برای سرمایهگذاری در بورس فراهم شده است. اما در صورت وقوع جنگ، باید خود را آماده سقوط بزرگ کرد.