با چادرهای سیاه بر سر و نقابهایی بر صورت، ایستگاههای مترو تهران را تصرف کردهاند. تعدادشان آنقدر زیاد است که برخی کاربران شبکههای اجتماعی میگویند هر دو قدم یکی از آنها دیده میشوند. کسانی که با دخالت آشکار در حریم خصوصی مردم و ایجاد مزاحمت به زنان تذکر حجاب میدهند و از آنها فیلم و عکس میگیرند. ماموران پلیس هم حضور دارند؛ اما نه برای اینکه از مردم در برابر خشونتهای آنان مراقبت کنند؛ بلکه به این منظور که از آنان در برابر مردم بیسلاح محافظت کنند.
با وجود اینکه همه شواهد اثبات میکنند این افراد که «حجاببان» نامیده میشوند، از سوی نهادهای حاکمیتی بهکار گرفته شدهاند، مسئولان جمهوری اسلامی حاضر نیستند آنها را گردن بگیرند. پس از انتشار تصاویر متعدد از حضور ماموران حجاب در ایستگاههای مترو، بسیاری از کاربران در شبکههای اجتماعی نوشتند که ایستگاههای مترو با حضور آنان شبیه «تونل وحشت» شدهاند. این اقدام حتی انتقاد برخی رسانههای نزدیک به حکومت را نیز در پی داشت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
سرانجام روز چهارشنبه یکم آذر، احمد وحیدی، وزیر کشور، و علیرضا زاکانی، شهردار تهران، مجبور شدند به سوالات خبرنگاران درباره حضور ماموران حجاب در مترو پاسخ دهند اما هر دو در سخنانی مشابه، از خود سلب مسئولیت کردند و مدعی شدند که این افراد «گروههای مردمیاند».
احمد وحیدی گفت این افراد در قالب «گروههای مردمی امر به معروف و نهی از منکر» فعالیت میکنند و به مجوز وزارت کشور نیازی ندارند. علیرضا زاکانی هم گفت که شهرداری برای این کار مجوزی صادر نکرده است و «گروههای خودجوش مردمی» این کار را انجام میدهند. او در ادامه افزود که اگر کسی بخواهد در مترو امر به معروف کند، شهرداری نمیتواند مانعش شود، اما تمهیداتی در نظر گرفته است که به «مشکلات و بینظمی» منجر نشود.
یکی از «تمهیداتی» که شهردار تهران از آن سخن میگوید، حضور نیروهای فراجا در چندقدمی ماموران حجاب است تا چنانچه مردم در برابر آنها مقاومت کردند و کار به درگیری کشید، به نفع وابستگان حکومت وارد عمل شوند.
رسانههای حکومتی ایران طی هفتههای اخیر در اقدامی هماهنگ، میکوشند چنین وانمود کنند که ماموران حجاب فقط «تذکر لسانی» میدهند و «بیشتر مردم» هم از تذکر آنها استقبال میکنند و حجاب بر سر میگذارند. روزنامه همشهری، ارگان رسانهای شهرداری تهران، روز چهارشنبه گزارشی با عنوان «عزیزم شالت» منتشر کرد و نوشت: «در غیاب نهادهای مسئول، گروههای مردمی به صورت خودجوش و هماهنگ وارد میدان شدهاند و با تذکر صمیمانه و مودبانه دیگران را به رعایت قانون دعوت میکنند.»
ادعای روزنامه همشهری با گزارشی که روزنامه فرهیختگان از حضور ماموران حجاب در ایستگاه مترو منتشر کرد، متفاوت است. در گزارش این روزنامه آمده بود که چند زن با چادر و ماسک و یک مرد با دوربین به زنان تذکر حجاب میدهند و چنانچه مردم به آنها اعتنا نکنند، تصویرشان را ثبت میکنند و دنبالشان راه میافتند. فرهیختگان حضور نیروهای پلیس در چند قدمی ماموران حجاب را هم تایید کرده بود.
گزارشهای میدانی مردم و اتفاقهای ماههای اخیر آشکار میکند که حضور ماموران حجاب در ایستگاههای مترو آنطور که حکومتیها ادعا میکنند، صرفا برای «تذکر لسانی» نیست و آنها از آنجا که آتشبهاختیار عمل میکنند، هرجا لازم بدانند، به خشونت هم متوسل میشوند.
کمتر از یک ماه پیش بود که عباس کرمیراد، رئیس پلیس مترو تهران، اذعان کرد سه زن با اتهام درگیری با یک حجاببان در ایستگاه مترو بازداشت شدهاند. ماجرای آرمیتا گراوند، دختر نوجوانی که نهم مهر، در حالت کما از ایستگاه مترو شهدا به بیمارستان فجر منتقل شد و سپس جان باخت، نیز از خاطره جمعی ایرانیان پاک نخواهد شد.
مقامهای حکومتی و رسانههای وابستهشان ماموران حجاب را «گروههای خودجوش مردمی» مینامند اما برای مردم این سوال مهم مطرح است که به فرض درست بودن این ادعا، این افراد با چه مجوزی از مردم عکس میگیرند و این تصاویر را برای کجا و چه کسانی ارسال میکنند.
مسئله دیگر این است که مردم ایران از «گروههای خودجوش» که در دورههای مختلف نامهای متفاوتی داشتهاند، خاطره خوبی ندارند و میدانند همان آتش به اختیارهای حکومتیاند که به نیابت از حکومت روبروی مردم میایستند و از جیب همین مردم هم ارتزاق میکنند.
جمهوری اسلامی در طول بیش از چهار دهه گذشته هرجا نیاز داشت، خود را زیرکانه عقب کشید و مسئولیت را به گروههای نیابتیاش در داخل و خارج از کشور سپرد. گروههای نیابتی در خارج از کشور زیر نظر سپاه قدس، شاخه برونمرزی سپاه پاسداران، فعالیت میکنند و داخلیها هم که عنوان «خودجوش» را یدک میکشند، تحت حمایت نهادهای حاکمیتی کار میکنند.
رد پای این افراد را همهجا میتوان دید؛ از برگزاری مراسم اربعین با هدف بهرهبرداری سیاسی برای جمهوری اسلامی گرفته تا مواردی مانند مسموم کردن دانشآموزان در مدارس و سرکوب معترضان در خیابانها. اکنون شماری از افراد این گروهها تحت عنوان «بانوان سفیر هدایت» در ایستگاههای مترو مستقر شدهاند، یکی از آنان به روزنامه همشهری گفت که «افراد داوطلب» برای این کار «آموزش» میبینند و سپس در «عملیات میدان» حضور پیدا میکنند و «فقط تذکر لسانی» میدهند.
پایگاه خبری جماران بهتازگی تصویری از یک پیامک ارسالی برای مردم را منتشر کرد که از «داوطلبان» برای «نقشآفرینی در طرح تذکر لسانی و مقابله با کشف حجاب و برهنگی» دعوت کرده بود.
اصرار مقامهای جمهوری اسلامی بر «خودجوش» بودن فعالیت ماموران حجاب بیشتر به این دلیل است که میخواهند اینطور وانمود کنند که این افراد حقوق و مزایایی از بودجه عمومی دریافت نمیکنند اما برای مردمی که در ایران زندگی میکنند و با انواع مشکلات اقتصادی و تورم دست بهگریباناند، قابلباور نیست که افرادی کار و زندگیشان را رها کنند و ساعتها در ایستگاه مترو یا هر جای دیگر به مردم تذکر حجاب بدهند؛ مگر اینکه معیشت آنان تامین شده باشد که البته در نهادهای حاکمیتی جمهوری اسلامی، چنین امکانی بهراحتی فراهم است.
اواسط مردادماه سال جاری، روزنامه اینترنتی فراز در گزارشی به نقل از منابع آگاه، اعلام کرد که دستکم ۴۰۰ نیروی یگان حفاظت شهرداری تهران تحت عنوان «حجاببان» با حقوق ماهی ۱۲ میلیون تومان در ایستگاههای مترو مستقر میشوند. در این گزارش آمده بود که حجاببانها پس از گزینش در یگان حفاظت شهرداری و گذراندن «کلاسهای آموزشی مربوط به این کار» در شرکت حامیان شهر شهرداری استخدام شدهاند.
شرکت حامیان شهر شهرداری تهران که حجاببانها را استخدام کرده، یکی از مهمترین موسسات طرف قرارداد شهرداری است و شمار زیادی از نیروهای شرکتی شهرداری در استخدام این سازماناند.
شرکتهای مشابه شرکت حامیان شهر در جمهوری اسلامی کم نیستند. این سازمانها پرداخت حقوق و مزایای وابستگان حاکمیت و طرحهای حاکمیتی مانند حجاب اجباری را برعهده میگیرند بدون اینکه در حسابرسیهای رسمی جایی داشته باشند.
صرف هزینههای هنگفت برای بازگرداندن وضعیت حجاب اجباری به قبل از کشته شدن مهسا امینی در بازداشت پلیس امنیت اخلاقی تهران برای جمهوری اسلامی دستکم دو دستاورد مهم دارد. اول اینکه در آخرین تلاشها میکوشد حجاب را که از بنیانهای اصلی حاکمیت است، حفظ و به مردم تحمیل کند. دستاورد دوم و مهمتر نیز این است که وابستگانش را از طریق پولپاشی و ایجاد اشتغال راضی نگه میدارد تا از «لوکوموتیو انقلاب» پیاده نشوند. اینها همان کسانیاند که در ادبیات جمهوری اسلامی «خودجوش و مردمی» نامیده میشوند و حکومت به حضور و همراهیشان نیاز دارد.
برای همین است که به رغم نافرمانی مدنی زنان و برچیده شدن بساط حجاب اجباری، همچنان سالانه مبالغ هنگفتی از بودجه ملی در سازمانها و نهادهایی مانند بنیاد ملی عفاف و حجاب، ستاد امر به معروف و نهی از منکر، کارگروه ساماندهی مد و پوشش در وزارت ارشاد، قرارگاه عفاف و حجاب در وزارت کشور، گشتهای ارشاد نیروی انتظامی، حراست ادارات دولتی و دانشگاهها هزینه میشود. در تمام این نهادها تعداد پرشماری از نیروهای وابسته به حکومت استخدام شدهاند و حقوق و مزایای آنان از جیب مردم پرداخت میشود.