خبرگزاری اسوشیتدپرس در مطلبی با اشاره به کشته شدن وسام الطویل، از فرماندهان حزبالله در جنوب لبنان در جریان حمله دوشنبه اسرائیل، حمله راکتی حزبالله به یک پایگاه نظامی اسرائیلی و کشته شدن صالح العاروری، عضو ارشد حماس در حمله راکتی اسرائیل به بیروت، نوشته است که هر یک از این حملهها و ضدحملهها خطر گسترش جنگ غزه به خاورمیانه را تشدید میکند.
این گزارش در ادامه میافزاید که در ادامه بنبستی چند دههای که طی آن، ایالات متحده و اسرائیل در برابر جمهوری اسلامی ایران و گروههای شبهنظامی متحدش قرار گرفتند، این نگرانی مطرح است که هر یک از طرفها فقط برای اینکه ضعیف جلوه نکند، ممکن است بروز جنگ گستردهتری را تحریک کند.
تقسیمات درون هر یک از دو اردوگاه، لایه دیگری از تلاطمها را در خود دارد: شاید حماس امید داشت که حمله هفتم اکتبرش به اسرائیل، متحدان این گروه شبهنظامی را به جنگ گستردهتر با اسرائیل بکشاند. بحث نیاز به تغییر معادله در لبنان در میان اسرائیلیها داغ است؛ حتی در شرایطی که واشنگتن میکوشددرگیریها را مهار کند.
اسوشیتدپرس در ادامه مینویسد، چنانکه بازیهای درهم تنیده این شطرنج پیچیدهتر میشوند، احتمال اشتباه محاسباتی نیز افزایش مییابد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
حماس میگوید که حمله هفتم اکتبر به اسرائیل که آغازگر جنگ غزه بود، پاسخی کاملا فلسطینی به سلطه اسرائیل بود. هرچند حمایت جمهوری اسلامی ایران از حماس و مناسبات رهبران ارشد این گروه شبهنظامی فلسطینی با مقامات تهران بر کسی پوشیده نیست، اسوشیتدپرس مینویسد که مدرکی دال بر اطلاع یا نقش مستقیم جمهوری اسلامی ایران، حزبالله، یا سایر گروههای متحد جنبش مقاومت از حمله [هفتم اکتبر حماس به اسرائیل] در دست نیست.
اما وقتی که اسرائیل به حمله متقابل به نوار غزه دست زد، محور مقاومت متشکل از جمهوری اسلامی ایران و گروههای شبهنظامی برخوردار از حمایتش در منطقه، برای واکنش با تردید مواجه شدند.
در منطقه خاورمیانه، آرمان فلسطینی بحثی عمیق است و تنها گذاشتن حماس در رویارویی با قوای نظامی اسرائیل، خطر از هم پاشیدن اتحاد نظامیای را در پی دارد که جمهوری اسلامی ایران پس از استقرارش در ۱۳۵۸، در مسیر تقابل با غرب ایجاد کرده است.
اسوشیتدپرس، به نقل از قاسم قصیر، کارشناس لبنانی، مینویسد: «حزبالله جنگ نمیخواهد، در عین حال، نمیخواهد حملههای اسرائیلیها را بدون تلافی بگذارد.» قصیر میافزاید: «باید بدون رفتن به جنگ اتفاق بزرگی رخ دهد تا اسرائیلیها و آمریکاییها متقاعد شوند که راهی برای پیشروی نیست.»
این مطلب سپس نتیجه میگیرد که از میان تمامی گروههای نیابتی منطقهای جمهوری اسلامی ایران، حزبالله با بزرگترین معضل مواجه است. اگر حملههای اسرائیل را، از جمله حملهای که به کشته شدن معاون سیاسی حماس منجر شد، تحمل کند، متحد ضعیف یا متزلزل و نامعتمدی به نظر خواهد رسید. اما اگر جنگی تمامعیار آغاز شود، اسرائیل تهدید کرده است که تخریبی عمده در لبنان رخ خواهد داد. حتی حامیان حزبالله ممکن است برای متحد فلسطینی خود، مجبور به پرداخت بهایی سنگین شوند.
حزبالله از زمان شروع جنگ غزه تقریبا هر روز به حملههایی در امتداد مرز اسرائیل دست زده است و هدف ظاهری آن محدود کردن سربازان اسرائیلی است. اسرائیل به این حملهها با آتش پاسخ داده است، اما به نظر میرسد که هر دو طرف شدت اقداماتشان را با دقت تنظیم و محدود میکنند.
اسوشیتدپرس این پرسش را مطرح میکند که در این میان چه چیزی تحریککننده و آغازگر یک جنگ تمامعیار خواهد بود؟ و میافزاید که پاسخ روشنی برای این پرسش نیست.
اسرائیل میخواهد دهها هزار شهروندش که در شهرهای نزدیک مرز لبنان زندگی میکنند، مانند قبل از حمله هفتم اکتبر حماس، به خانههای خود بازگردند و مجبور به تحمل حملههای حزبالله نباشند.
اسوشیتدپرس سپس به نقل از یوئل گوزانسکی، محقق ارشد موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل در دانشگاه تلآویو، مینویسد: «هیچیک از طرفین خواهان جنگ نیست، اما هر دو معتقدند که جنگ اجتنابناپذیر است.
این مطلب سپس با اشاره به استقرار دو ناوگروه ایالات متحده منطقه در منطقه در اکتبر ۲۰۲۳، مینویسد که یکی از آنها در حال ترک منطقه است و کشتیهای جنگی دیگری قرار است جایگزین آن شوند. سپس میافزاید که این استقرارها هشداری به جمهوری اسلامی ایران و متحدانش در قبال هرگونه گسترش درگیری است، اما به نظر میرسد که همه گروهها این پیام را دریافت نکردهاند، زیرا گروههای شبهنظامی برخوردار از حمایت تهران در سوریه و عراق دهها حمله راکتی به پایگاههای آمریکایی انجام دادهاند و شورشیان حوثی یمنی برخوردار از حمایت تهران نیز به کشتیها در دریای سرخ حمله میکنند و اقتصاد جهان را به خطر انداختهاند.
اسوشیتدپرس در ادامه این مطلب تحلیلی مینویسد که پس از دو دهه مبارزههای پرهزینه آمریکا در عراق و افغانستان، اکثر آمریکاییها خواهان جنگی دیگر در خاورمیانه نیستند.
بهرغم تلاش واشنگتن برای ایجاد یک نیروی امنیتی چندملیتی نظامی برای حفاظت از کشتیرانی در دریای سرخ، به نظر میرسد که این نیرو در حمله به حوثیها تردید دارد.
در همین حال، مقامهای اسرائیلی گفتهاند که روزنه امید کاهش حملههای حزبالله و حوثیها، برای متحدان تلآویو در حال بسته شدن است.
تنشهای منطقهای احتمالا تا وقتی که حملههای اسرائیل در غزه ادامه دارد، طول خواهد کشید و رهبران اسرائیل نیز گفتهاند که جنگ ممکن است چندین ماه دیگر به درازا بکشد.
ایالات متحده تنها قدرتی تلقی میشود که قادر به پایان دادن به بحران است، و به نظر میرسد که متحدان جمهوری اسلامی ایران بر این باورند که اگر هزینههای بیشتری بر آمریکا وارد شود، واشنگتن وارد عمل خواهد شد.
بهرغم سفرهای همزمان آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده، جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، و آنالنا برباک، وزیر خارجه آلمان، به خاورمیانه با هدف مهار خشونت از طریق دیپلماسی، به نظر میرسد که پیامها کماکان از طریق موشک مخابره میشود و چنانکه علی حماده، تحلیلگر روزنامه النهار لبنان، نوشته است، آمریکا و جمهوری اسلامی ایران جویای جنگ علنی با یکدیگر نیستند و بنابراین، «از طریق آتش مذاکره میکنند».