مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال، در نقلوانتقالات زمستانی لیگ برتر ایران پیشنهاد افزایش ۱۰ درصدی سقف بودجه باشگاهها برای خرید بازیکن را در هیئترئیسه فدراسیون مطرح کرده است. سقف بودجه از جمله قوانین نقلوانتقالات در فوتبال ایران است که به سوژه جنجالی نیمفصل اول تبدیل شد و اعتراض باشگاههایی را که در کورس قهرمانی بودند، در پی داشت.
این در حالی است که همه مدعیان قهرمانی در لیگ ایران به سقف بودجه بیاعتنا بودند و از هیچ تخلفی برای دور زدن این قانون دریغ نکردند و در ماههای اخیر هفتهای نبوده که یک باشگاه علیه دیگری شکایتی طرح نکند و درباره اتهام دور زدن قوانین و هزینه کردن بیشتر از بودجه تعیینشده مطلبی در اخبار نخوانیم؛ جدلی خستهکننده و بینتیجه که سرانجام به کسر امتیاز از هیچ تیمی منجر نشد و فدراسیون با جریمههای نقدی، پروندهها را به نفع حساب بانکیش بست؛ یک مماشات منفعتطلبانه از سوی فدراسیون.
آخرین شکایت را باشگاه استقلال درباره دربی تهران علیه پرسپولیس مطرح کرد که کمیته انضباطی شکایت استقلال را نپذیرفت. طنز روزگار فوتبال ایران است که دو باشگاه با مالکیت مشترک دولتی هر روز درباره بودجه و هزینهها از هم گله و شکایت دارند.
باشگاهها در فوتبال ایران به فیرپلی مالی یا توازن مالی اعتقادی ندارند و به رعایت آن کوچکترین تمایلی نشان نمیدهند، چون به دست مدیرانی اداره میشوند که سلامت اقتصادی فوتبال دغدغهشان نیست و در فرصتی که برای حضور در فوتبال به چنگ آوردهاند، منافعی کوتاهمدت برای خود تعریف کردهاند و باشگاه را برای گشودن مسیرهایی به سمت این منافع پیش میبرند.
حیات این دست مدیران در آشفتگی اقتصادی معنا پیدا میکند و دور زدن قوانین برای تولید هزینههای بیشتر از عادات آنان است. آنها در ساختار دولتی فوتبال ایران آموختهاند که در بحرانهای مالی، فرصتهای بهتری برای کسب منافع به دست بیاورند و باشگاه تحت مدیریتشان را هر روز با بدهیهای بزرگتر میخواهند؛ چون در قبال این بدهیها مسئولیتی متوجه آنها نیست و مهمتر اینکه با رقمهای بزرگتر هزینهها، درصد دلالیها نیز افزایش مییابد و این برای مدیرانی که پشتپرده از نقلوانتقالات سهم دارند، خوشایند است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
همیشه مدیران جدیدی که بر صندلی مدیریت این باشگاهها مینشینند، از بدهیهای بهجامانده از دوره مدیریت پیشین گله میکنند و همزمان به ایجاد بدهیهای بزرگتر مشغول میشوند. این کسبوکارشان است. آنها از خریدهای گزاف و افزایش هزینهها باک ندارند، چون میدانند که عمر مدیریتشان شاید حتی به زمان پرداخت آن بدهیها قد ندهد.
این رویه تکرار میشود و فدراسیون فوتبال نیز هر بار با قوانینی جدید، ادای این نقش را درمیآورد که میخواهد مانع افزایش بدهی باشگاهها شود، اما سرانجام کار فدراسیون همکاری با همین باشگاهها برای ارائه مستندات مالی جعلی به کنفدراسیون فوتبال آسیا است تا برای آنها مجوز حرفهای صادر شود؛ کنفدراسیون فوتبال آسیا هم در مماشات با این آشفتهبازار فوتبال ایران کم نمیگذارد.
افزایش ۱۰ درصدی بودجه اگر در هیئترئیسه فدراسیون به تصویب برسد، به هزینههای بیشتر باشگاهها در استخدام بازیکن جدید منجر میشود اما این افزایش رقم سقف با پیشفرض درآمد بیشتر باشگاهها یا تراز مالی مثبت آنها نیست. این فقط فرصتی تازه برای باشگاهداری با زیانهای مالی بیشتر است؛ یک جنون برای ورشکستگی.
سقف بودجه برای باشگاههای حاضر در لیگ قهرمانان آسیا ۴۰۰ میلیارد تومان و برای سایر باشگاهها ۳۲۵ میلیارد تومان بود اما باشگاههای مدعی مثل استقلال، پرسپولیس، سپاهان و حتی تراکتور این سقف را در هزینههایش رد کردهاند.
از سالها پیش که برای کنترل هزینه باشگاهها قوانینی تعیین میشد، فساد اداری و مالی هم برای رعایت نشدن این قوانین رایج بود. پیشتر سقف رقم قرارداد برای هر بازیکن تعیین شده بود و باشگاهها فارغ از رقمی که در قرارداد مینوشتند، حواله آهن و خودرو به بازیکنان میدادند یا برای فرار از پرداخت مالیات، ارقام قرارداد را کمتر ثبت میکردند و مابقی مبلغ قرارداد را به شکل دیگری به بازیکن میپرداختند. این تخلفات چنان عادی شده بود که در رسانهها مطرح میشد و مدیران و مربیان و بازیکنان نیز دربارهاش حرف میزدند؛ بدون آنکه ملالی از تخلف مالی داشته باشند.
به سخره گرفته شدن این قانون سرانجام باعث شد فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ به لغو آن تن بدهند.
در فوتبال ایران، ارقام قرارداد بازیکنان هر سال افزایش چشمگیری دارد. البته به دلیل سقوط همیشگی ارزش ریال که در ادبیات روزمره ایرانیها به گران شدن دلار مشهور است، فقط اعداد افزایش یافته و قدرت خرید بازیکن ایرانی با وجود مبلغ جدید قرارداد سالیانهاش کاهش یافته است.
در کمتر از پنج سال گذشته که ارقام چند ۱۰ میلیاردی در فوتبال ایران مطرح نبود، بهترین و گرانترین بازیکنان با ارقامی کمتر از یک میلیارد قدرت خرید بیشتری داشتند. آخرین بار که سقف قرارداد بازیکنان تعیین شده بود، ۴۰۰ میلیون تومان در فوتبال ایران رقمی گزاف و بزرگ در قرارداد یک بازیکن به نظر میرسید، امروز اما با گذشت یک دهه، بازیکن متوسط در لیگ دسته دوم فوتبال ایران هم با ۴۰۰ میلیون قرارداد امضا نمیکند و ارقام قرارداد ستارههای لیگ ایران چند ۱۰ میلیاردی شده اما آنها از بازیکنان نسلهای قبل فوتبال ایران ثروتمندتر نشدهاند و فوتبال ایران نیز تحت تاثیر بحرانهای فراگیر اقتصادی در ایران، در مقایسه با یک دهه قبل، دچار سقوط ارزش پولهایی شده است که در آن ردوبدل میشود.