در شش ماهی که از آغاز جنگ غزه میگذرد، تنشها در مرز اسرائیل و لبنان نیز به میزان قابلملاحظهای تشدید شده و اسرائیل ۱۰۰ هزار نیرو در این منطقه مستقر کرده است. مها یحیی در مقالهای در فارن افرز با اشاره به این موضوع، مینویسد تشدید تنشها میان تهران و تلآویو و حملات تلافیجویانه دو طرف احتمال گسترش درگیری حزبالله و اسرائیل به جنگی تمامعیار را بالا برده است.
بنی گانتز، عضو کابینه جنگ اسرائیل، یکشنبه ۲۱ آوریل گفت در حال حاضر مرز اسرائیل با لبنان بخشی از «جبهه عملیاتی» اسرائیل و «بزرگترین و اضطراریترین چالش» این کشور است.
یحیی میافزاید برای جلوگیری از تشدید تنشها در منطقه، آمریکا باید تلاشهای دیپلماتیک را دوچندان کند تا درگیری اسرائیل و حزبالله را متوقف کند؛ اما این تلاشها باید ابتدا بر پایان درگیری در غزه متمرکز باشد. نویسنده در ادامه به تحلیل شرایط میپردازد.
خویشتنداری پیشین
نویسنده معتقد است پس از حمله ۷ اکتبر، تهران در تلاش بوده است از جنگ اسرائیل در غزه بهرهبرداری راهبردی کند. جمهوری اسلامی تلاش کرده است پایگاه حمایتیاش میان عربهای سنی خشمگین از ویرانی و مرگ فاجعهبار فلسطینیان در غزه را گسترش دهد و بر نتیجه سیاسی حاصل از جنگ غزه نفوذ بیشتری اعمال کند. تهران همچنین در پی تعمیق همکاری با روسیه در سوریه بوده است، جایی که حملات اسرائیل به مواضع جمهوری اسلامی تشدید شده است.
اما به نظر میرسد دامنه اقدامهای تهران بهنحوی محتاطانه تنظیم شده است تا از جنگی تمامعیار بپرهیزد. یحیی مینویسد جمهوری اسلامی مایل نیست گروههای نیابتیاش که محور مقاومت را تشکیل میدهند آسیب ببینند؛ زیرا این گروهها نهتنها نشاندهنده نفوذ تهران در سراسر منطقهاند بلکه از منافع تهران دفاع میکنند و عاملی بازدارنده در حمله مستقیم به خاک ایران محسوب میشوند. درگیری جدی با اسرائیل که آسیب قابلملاحظهای به حزبالله بزند نخستین سنگر دفاعی جمهوری اسلامی در هرگونه رویارویی آتی با اسرائیل را تخریب میکند.
پیش از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، آتشبسی غیررسمی میان اسرائیل و حزبالله وجود داشت که آرامشی نسبی در مرز دو کشور برقرار کرده بود. حتی پس از حمله ۷ اکتبر نیز واکنش اولیه حزبالله بهدلیل شرایط داخلی و بحران اقتصادی لبنان خویشتندارانه بود.
تغییر شرایط
به نوشته نویسنده مقاله، توازن منافعی که در مجموع عامل خویشتنداری جمهوری اسلامی بوده در حال تغییر است. هم دولت ایران و هم دولت اسرائیل به سمت جریانهای تندرو چرخش داشته است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با توجه به وضعیت سیاسی و اقتصادی داخلی ایران، رهبران جمهوری اسلامی اکنون بیش از پیش نیاز دارند بازدارندگی خارجیشان را ترمیم و با چالشهای داخلی که اقتدار و حاکمیتشان را تهدید میکند مقابله کنند.
در این بین، اسرائیل نیز در تلاش بوده است بازدارندگی امنیتیاش را پس از حمله ۷ اکتبر احیا کند. دولت اسرائیل به جنگ غزه به چشم فرصتی نگاه میکند تا به مشکلاتی غیر از حماس نیز رسیدگی کند. رهبران اسرائیل در شش ماه گذشته بارها وعده دادهاند که خطر حزبالله را از بین خواهند برد. کابینه جنگ اسرائیل گزینههای نظامی و راههای گوناگون برای اجرای کامل قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد را به بحث گذاشته استــ این قطعنامه که در سال ۲۰۰۶ صادر شد از حزبالله میخواست نیروهای مسلحش را از رودخانه لیتانی عقب بکشد.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، که در مخمصه سیاسی قرار دارد ممکن است برای تحکیم موقعیت داخلیاش، در پی گسترش درگیری به لبنان باشد. یک جنگ گستردهتر علیه لبنان میتواند توجه را از ضعف امنیتی عظیمی که به حمله ۷ اکتبر و فاجعه انسانی غزه منجر شد، منحرف کند.
بهرغم فشار دیپلماتیک آمریکا برای جلوگیری از گسترش جنگ غزه به درگیری تمامعیار با لبنان، ارتش اسرائیل در ماه آوریل بیانیهای تحت عنون «آمادگی بری گذار از پدافند به آفند» منتشر کرد که به آمادگی ارتش برای جنگ با لبنان میپردازد. از آن زمان به بعد، حملات هدفمند اسرائیل به لبنان تشدید شده است. شاید دیگر مسئله احتمال حمله اسرائیل به لبنان نباشد، بلکه زمان حمله باشد.
پیشبینی طوفان
یحیی پیشبینی میکند حمله همهجانبه اسرائیل به لبنان ممکن است حمله زمینی محدود یا کامل و همچنین بمباران گسترده مناطق غیرنظامی را شامل شود. در واقع، اسرائیل در حال تخصیص و اعزام منابع نظامی به مرز شمالیاش با لبنان است. حمله اسرائیل به لبنان احتمالا سایر شرکا و گروههای وابسته به جمهوری اسلامی را بسیار هماهنگتر از حمله اسرائیل به حماس وارد درگیری خواهد کرد.
تشدید تنشهای منطقهای همچنین تقریبا بهطور قطع حملات متحدان جمهوری اسلامی به نیروهای آمریکایی مستقر در عراق، اردن و سوریه را افزایش خواهد داد. چنین حملاتی، به نوبه خود، احتمالا پاسخهای مهلکتری از جانب آمریکا را در پی خواهد داشت. حتی اگر گروههای کوچکتر وابسته به جمهوری اسلامی ظرفیت ایجاد تهدید نظامی جدی علیه اسرائیل را نداشته باشند، راکتپرانی از کشورهای منطقه به اسرائیل ممکن است آمریکا و سایر قدرتهای غربی را وادار کند تا نه تنها با دفاع از حریم هوایی اسرائیل بلکه با حمله مستقیم به دشمنان اسرائیل، دخالت نظامی بیشتری داشته باشند.
در شرایطی که ویرانی گسترده غزه احساسات ضداسرائیلی را تقویت کرده است، حمله اسرائیل به لبنان حمایت از جمهوری اسلامی در خاورمیانه را افزایش خواهد داد.
به عقیده نویسنده، بعید است چین و روسیه بهصورت مستقیم وارد درگیری فزاینده در خاورمیانه شوند، اما از سوی دیگر نیز بعید است اقدام چندانی برای جلوگیری از درگیری صورت دهند. هر دو کشور ممکن است از جایگاهی که در شورای امنیت سازمان ملل دارند برای مهار آمریکا استفاده کنند و جلو صدور قطعنامهها علیه ایران را بگیرند.
مذاکرهدرمانی
یحی معتقد است تنها راه جلوگیری از تشدید درگیری در منطقه تمرکز بازیگران بهویژه آمریکا بر تنشزدایی است. مذاکراتی را که میان اسرائیل و حزبالله در جریان بود نباید به تعویق انداخت، موضوعهای مطرح در این گفتوگوهای چندجانبه در راستای پایان درگیری دو طرف و رفع تمام مناقشات مرزی بود و به عقبنشینی نیروهای مسلح حزبالله و سایر گروههای فلسطینی و لبنانی و استقرار نیروهای نظامی لبنان در منطقه مرزی میانجامید.
هرچند آمریکا پیشنهاد داده است به بازسازی شهرها و روستاهای لبنان که اسرائیل در شش ماه گذشته ویران کرده است کمک خواهد کرد، حزبالله میگوید تا وقتی آتشبس در غزه برقرار نشود به مذاکرات ادامه نخواهد داد.
تشدید تنشها میان جمهوری اسلامی و اسرائیل در ماه جاری مذاکرات توافق میان اسرائیل و حزبالله را دشوارتر کرده است. اما تهران همچنان تمایلی ندارد وارد درگیری بزرگتری شود که جایگاه منطقهایاشــ یا هدفش برای کاهش نفوذ آمریکا در خاورمیانهــ را تضعیف کند.
نویسنده در ادامه میافزاید هرچند حزبالله شرط ادامه مذاکرات را برقراری آتشبس در غزه عنوان کرده است، در صورتی که اسرائیل پایان درگیری در غزه را بهمنزله فرصتی برای تمرکز دوباره بر مرز شمالیاش ببیند، چنین آتشبسی میتواند نتیجه معکوس داشته باشد و به تشدید تنشها میان اسرائیل و حزبالله منجر شود. بنابراین، آمریکا، فرانسه و سایر قدرتهای غربی باید تلاش کنند پس از توافق آتشبس غزه، مذاکرات میان اسرائیل و حزبالله بلافاصله آغاز شود.
اسرائیل امیدوار است از طریق نابودی حماس و حزبالله چشمانداز امنیتیاش را تغییر دهد. اما نیروی نظامی نمیتواند این گروهها را ریشهکن کند؛ تجربه نشان داده است توان آنها ممکن است کاهش پیدا کند، اما دوباره ظهور میکنند.
در حالی که خطر گسترش جنگ منطقهای رو افزایش است، ضرورت پایان جنگ غزه، مذاکره در مورد مناقشات مرزی اسرائیل و لبنان، و ایجاد یک روند سیاسی جدی بین اسرائیلیها و فلسطینیها که حق فلسطینیها برای تعیین سرنوشتشان را به رسمیت بشناسد، بیش از پیش احساس میشود.
یحیی در پایان مینویسد تا وقتی مذاکره در اولویت قرار نگیرد، جاهطلبیهای تندروها در تهران و تلآویو پیروز میدان خواهد بود. و گروههای نیابتی جمهوری اسلامی به جلب حمایت مردم خشمگین و محروم از حقوق شهروندی نه فقط در سرزمینهای فلسطینی بلکه در سراسر منطقه ادامه خواهند داد.